🔰رساله دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی
با عنوان :
✅نسبت رهیافت های اندیشه سیاسی محمد عابد الجابری و خوانش او از میراث فلسفه اسلامی با ظهور سلفیت و بنیادگرایی در جهان عرب
🔵دانشجو : عباس اسکندری
🔴استاد راهنما دکتر موسی نجفی :
🔶این رساله در مورد مسیری که عابدالجابری رفته است به نکات خوبی رسیده است ۰ این متفکر عرب به دنبال تحقیر شکست اعراب از اسرائیل در سال ۱۹۶۷ در پی نوعی بازخوانی و فهم تمدن اسلامی در دنیای معاصر بر آمد ؛ منتها در این مسیر با درست کردن عنوان مجعولی به نام "عقل عربی" درصدد نوعی استفاده از عقل یونانی و حمله به تشیع و فلسفه سینوی و دستاوردهای تمدن مشرق اسلامی برآمد۰
🔷 کار او در بعد نظری نوعی غرب زدگی و در بعد عملی نوعی بنیادگرایی و سلفیت مدرن نتیجه داد۰
راه عابد الجابری به طور ناقص در برخی روشنفکران دینی سطحی در ایران نیز به نحوی تکرار گردید ؛ البته این روش و جریان در برابر امواج سهمگین سنت شیعی و فلسفه اسلامی شرقی در هم شکسته شده و بازخوانی تاریخی آن عقیم ماند ۰
تجربه شکست خورده محمد عابدالجابری می تواند برای آینده پژوهی جریانات فکری و سیاسی مانند اصلاحات و یا روشنفکران دینی قابل عبرت باشد ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از سربازان گمنام
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️سخنان رهبر انقلاب درباره لزوم استفاده از سرمربی ایرانی در حضور سرمربی و برخی از اعضای تیم ملی والیبال که امروز به قهرمانی آسیا دست یافتند
@sarbazane_g
در مورد لزوم استفاده از مربی داخلی در ورزش و یا ارزش دادن به متخصصین داخلی و پرهیز از مربیان خارجی و آسیب های هویتی آن قبلا در کانال مطالبی را نوشته و توصیه کرده بودیم با توجه به هشدار مقام معظم رهبری ، مطلب سابق را دوباره مرور می نماییم 👇👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🔰تحقیری ملی به نام مربی خارجی
دکتر موسی نجفی
✅مردی از پرتغال و یا بالکان و یا انگلیس خیلی تفاوت ندارد ؛ تصور کنید روی نیمکت تیم ملی نشسته و در حالی که آدامس میجود و حرفهایی به مترجم می زند ، و با نگرانی بازی فوتبال را دنبال می کند ۰ آن طرف صحنه دهها میلیون ایرانی که اکثرشان جوانان هستند با هیجان همین بازی را تماشا می کنند ؛ وقتی که ناگهان گل زده میشود مجری تلویزیونی با فریاد می گوید : آفرین بر بچه های کی روش!! ( به طور مثال ) و یا هر فرد دیگری که بعد او آمده و یا خواهد آمد ۰ توجه کنید اسم و شخصیت و هویت و مجموع کار تیمی که میلیونها چشم جوان ایرانی به آن دوخته شده به نام یک فرنگی خوانده میشود ! درست مثل کشورهای گاو شیرده و حقیر عربی و یا ملل مستعمره افریقایی قرن نوزدهمی ۰
در این مورد چون این مسئله ورزشی در موارد بسیاری به نوعی به " مسئله هویتی" و شخصیت ملی ما گره میخورد، بایستی کار کارشناسی و عمیق تری بر روی ابعاد آن انجام شود ، و گرنه سرایت این تفکر به سایر بخشهای کشور، آسیب های جدی روانی و تحقیر شخصیت ملی و عقده خود کم بینی در بین نسل جوان ایجاد خواهد کرد ۰
🔵سه پرسش اساسی در اینجا به نظرم ارزش طرح اولیه دارد :
اول: کشوری که در صنعت هسته ای و موشکی و پزشکی و دهها دانش حساس دیگر علیرغم تحریم های علمی و سیاسی غرب توانسته است چنین رشد نماید و در مواردی خودکفا و برتر باشد ، چرا در یک مسئله کم اهمیت تر و غیر استراتژیک تر مثل فوتبال و یا هر ورزش دیگری نمیتواند و یا نمی گذارند که بتواند خوداتکا و یا در مسیر فرهنگی صحیح و درست قرار بگیرد؟!
دوم : با توجه به اولویت مالی برای مربیان پول پرست خارجی ( که هر روز نمونه هایش مطبوعاتی می شود ) به فرض دانش برتر فوتبال اروپایی!! چرا از این دانش به نحو برنامه ریزی شده و آموزشی طی مراحل مشخص،و زمان بندی شده و یا در قالب مشاور و یا هر عنوان دیگری ( غیر از مربی گری) استفاده نمی شود ؟! تا مثلا امید آن برود درجه این وابستگی با شیبی ملایم هر سال کمتر شود ؟
سوم : چرا در بین مسئولان نوعی ترس از طرح اینگونه مسائل دیده می شود و حتی برخی فیلسوفانه !! و با نگاه عاقل اندر سفیه با این سنخ پرسش ها و دغدعه های هویتی برخورد می نمایند ؟ و یا از جایگاه علمی (مشابه برنده جایزه نوبل) فرمایش میفرمایند: اصل بر پیروزی در مسابقات و قهرمان شدن و شادی مردم است و مربیان ما در داخل، تخصص و دانش کافی در این زمینه های بزعم آنان "سطح بالا" !! و فوق پیشرفته را ندارند !
🔴متاسفانه روزمره گی و رضایت سطحی نسل جوان و تخلیه هیجانات آنی آنان و ترس از مسائل حاشیه ای ورزش باعث شده که این مسئله با سایر مسائل ریز و درشت در بخش های پوشاک و صنعت و ماشین و موبایل و مد و غیره دست به دست هم داده و نوعی "برتری کاذب" تمدن غربی و "تحقیر شخصیت" و هویت ملی ایرانی را به دنبال داشته باشد ؛ و غفلت از هر بخش از این مسئله حیاتی به منزله آسیب رساندن به تکه ای از هویت و شخصیت متعالی ما و استحاله نظریه "ما می توانیم" می تواند تلقی گردد ۰ مسئله ورزش سالم مثل تغذیه سالم به جامعه انرژی و تحرک می دهد ، ولی همانطوری که از فرهنگ غذایی و یا فرهنگ بهداشت سخن می گوییم از فرهنگ ورزش و ترسیم شاخص برای سالم ماندن آن باید سخن گفت ۰ یکبار دیگر تاکید می کنم دغدغه من استفاده نکردن از دانش خارجی در این زمینه ها نیست ، بلکه "بهینه" استفاده کردن از دانش با کمترین هزینه و آسیب پذیری ملی است ۰
علاج این حوزه شدیدا آسیب پذیر، حساسیت داشتن بر روی هویت ملی و برنامه ریزی و نگاه جامع داشتن و شناسایی نقاط کور و ترسیم خطوط قرمزی است که به هر نحوی به این موضوع مرتبط است ۰
"حل مسئله " فعلا پیشکش ! کاش لااقل درست بتوان "طرح مسئله" نمود ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
دکتر موسی نجفی
🔰رساله دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی با عنوان : ✅نسبت رهیافت های اندیشه سیاسی محمد عابد ا
🔰اظهار نظر علمی و انتقادی یکی از مخاطبین محترم
✅سلام. اطلاق عنوان سلفیت بر جریانهای متاثر از فکر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب یک خطای راهبردی و به منزله گل به خودی است. سلفی خواندن متاثرین از افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب دقیقا برآوردن خواست أنان و تاسی أنها و هویت بخشی به آنان است.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین محترم
✅سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز.
در مورد بررسی تطبیقی تاریخ اسلام (از بعثت پیامبر اکرم ص تا شروع غیبت کبری) با غرب در قرون وسطی با محوریت جنگ اندیشه ها و کنش های اهل بیت علیهمالسلام در مواجهه با فرهنگ و تمدن غربی
علاقه مند به پژوهش هستم.
اگه لطف کنید راهنمایی بفرمایید دعاگویتان خواهم بود.
با تشکر فراوان
🔵جواب
🔴نجفی:
🔶با سلام و تشکر از پرسش شما ، به نظرم سوال شما کمی مبهم است و این در حالی است که چندین پرسش،را در هم تنیده نموده و جواب خواسته اید !
اینکه نوشته اید که مبنای تطبیق شما بین تاریخ اسلام با غرب در قرون وسطی با محور "جنگ اندیشه هاست" خیلی مفهوم نیست ۰ از طرفی قرون وسطی خودش نزدیک به هزار سال است و مقطع تاریخی در مورد اسلام هم نزدیک به سه قرن ذکر شده است، لذا معلوم نیست چگونه و از چه زاویه ای می خواهید این ده قرن را با این سه قرن سنجش نمایید !
🔷در این زمینه به شما توصیه می کنم اگر اصرار بر این پژوهش دارید در هر دو حوزه فکری بر محدوده زمانی مشخصی تمرکز و تاکید داشته باشید و برای خودتان هم علت انتخاب مقطع زمانی مذکور معلوم باشد، تا با دید شفاف و بهتری در موضوع پژوهش ورود پیدا نمایید ۰ بعد از رفع این دو ابهام ؛ پرسش شما معنا و مفهوم و وضوح می یابد۰
🔶در ضمن توجه داشته باشید در تاریخ اسلام جریان حاکم از نظر ما شیعیان در اکثر مواقع غاصب و غیر شرعی محسوب می شده ، فلذا زمانه مورد بحث از نظر سیره امامان معصوم علیهم السلام با خلفا تفاوت اساسی دارد و این در حالی است که در قرون وسطی غرب ، کلیسا مستقیما نقش اساسی و محوری در حاکمیت و سرنوشت جامعه داشته است و این تمایز باید در پژوهش شما با حساسیت و توجه ویژه مدنظر قرار گیرد ۰
موفق باشید۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
✳️ظهور ابعاد اربعین در آینه انقلاب اسلامی✳️
📚📚طلیعه تمدن جدید! ؟ یا تحول و "عهد آخرالزمانی"
(یک حقیقت با دو تعبیر از دو نظریه پرداز امریکایی و روسی)
🔴🔵🔴دو اظهار نظر از دو متفکر و نظریه پرداز متفاوت یکی هنری کیسنجر امریکایی و دیگری الکساندر دوگین روسی وجود دارد که علیرغم زاویه نگاه متفاوت از یک حقیقت واحد و مهم درباره انقلاب اسلامی و احیای سنت دینی در عصر جدید پرده بر می دارد :
اول به نظر هنری کیسنجر درباره تاثیر انقلاب اسلامی که از ایران آغاز شده ، می پردازیم ؛ وی چندین بار از تعبیر "امپراتوری پارس" یا امپراتوری ایران سخن گفته ، و در سال ۱۳۹۳ در مصاحبه با رادیو ان پی آر نکته مهمی را می گوید :
نوعی کمربند شیعی از تهران تا بغداد و از آنجا تا بیروت شکل گرفته است این وضعیت این فرصت را به ایران می دهد تا امپراتوری پارس باستان را این بار با عنوان شیعی احیا کند .
🔴🔵🔴این سیاستمدار ۹۴ ساله یهودی بار دیگر این اظهارات را خطاب به ترامپ در مهر ۱۳۹۶ تکرار می کند ۰ صرف نظر از میزان دقیق بودن الفاظ بکار رفته در سخن وی ، ساخت یک امپراتوری ( چه پارسی ،ایرانی ، اسلامی و یا شیعی ) علاوه بر بستر تاریخی و امکانات مادی ، به نوعی نیروی" برتر فرهنگی و فکری" محتاج است که بتواند بیرون از قدرت تکنیکی و تبلیغی و سیاسی و فکری غرب مدرن عرض اندام کند و در اعتراف کیسنجر، ایران به چنین شرایطی دست یافته است ۰ در فرض مذکور ایجاد چنین امپراتوری در جهانی که تحت سلطه تمدن غرب است فقط با یک تمدن رقیب و جدید و پر انرژی ممکن است ؛ تمدنی که نوعی بستر جدید برای نظمی نو و یا به تعبیری تمدنی متفاوت را در چشم انداز دین نشان می دهد۰ اربعین می تواند طلیعه این نگاه جهانی و فرا ملی باشد۰
🔴🔵🔴برای تکمیل این سخن و اثبات آنچه گفته شد با یک چرخش به نیمکره دیگر زمین رفته و به اظهار نظر متفکر روسی که یک مسیحی ارتدوکس است و در راهپیمایی اربعین شرکت کرده توجه می کنیم ؛ پروفسور الکساندر دوگین می گوید:
«این پیاده روی نشانه ای مهم از آمادگی برای یک تحول معنوی جهانی و آخرالزمانی است. من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آماده گر برای ظهور مسیح و مهدی می داند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم. پیاده روی اربعین به یک حادثه آخرالزمانی شباهت بیشتری دارد تا یک حادثه عادی و معمولی ۰ ما و همه کسانی که در جستجوی عدالت و معنویت در دنیای ظلمت و ستم زده مدرن هستیم باید با همدیگر متحد شویم و این پیاده روی جلوه ای از این اتحاد است.»
https://t.me/drmousanajafi
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🎙 #تبیین_و_تحلیل | ظرفیتسازی تمدنی در راهپیمایی اربعین
گفتاری از دکتر موسی نجفی:
🔹تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راهپیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیهالسلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیهالسلام) است. مطلب دیگری که در تمدن دیده میشود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است.
🔸در راهپیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه میکنند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. به نظرم مهمترین بحث راهپیمایی اربعین جلوهای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد.
🔍 مطالعه متن کامل👇
http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=43702
@Farsna
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت اول
🔴 بحث اینجانب درباره ظرفیتسازی تمدنی راهپیمایی اربعین است. پیش از ورود به بحث لازم است به این شُبهه پاسخ داد که بعضی میگویند: «شما هر چیزی را به هر چیز دیگر نسبت میدهید و میچسبانید. مردم راهپیمایی میکنند، این چه ربطی به تمدن دارد؟ و چگونه میتوان آنها را به هم مرتبط ساخت؟» این در حالی است که اربعین یکی از نمادهای تمدن نوین اسلامی است. برای پاسخ، باید مقدمتاً به دو سؤال دیگر پاسخ داد:
✅ نخست آنکه، تمدن چیست؟
✅ دیگر آنکه، مراد و منظور از تمدن نوین اسلامی چیست؟
🔴این دو بحث را باید حل کنیم. وقتی صحبت از تمدن میشود، نزدیکترین واژه به آن، فرهنگ است. این دو با یکدیگر سنخیت و هماهنگی دارند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم که «چگونه فرهنگ به تمدن تبدیل میشود؟»، باید گفت که اگر راهی را در نظر بگیریم، فرهنگ ابتدای آن و تمدن انتهای آن است. در حقیقت تمدن نمونهی عالی فرهنگ است. شهید مطهری تعبیری دارند که تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، این تعبیر شهید مطهری است. اگر بخواهیم جمله ایشان را تفسیر نموده و بسط دهیم، میتوان گفت: وقتی فرهنگ ظهور و جلوهی اجتماعی پیدا میکند، تمدن میشود.
🔴تمدن نمونهی عالی فرهنگ است. تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، وقتی فرهنگ ظهور و جلوهی اجتماعی پیدا میکند، تمدن میشود.
ما در مناسبات اجتماعی هم میتوانیم معنای این کلام را جستجو کنیم؛ مثلاً در فرهنگ خانواده فرهنگ «مَحرم و نامحرم» داریم که این جلوهی تمدنی خود را در شهرسازی نشان میدهد، به گونهای که وقتی ما در خانهسازی و شهرسازی همین فرهنگ را نشان دهیم، خانههای ما به سبک خاصی ساخته میشود یا مثلاً یکی از مسائل فرهنگی ما، پاکیزگی و طهارت است، این وقتی در شهرسازی وارد میشود و میخواهد شهر اسلامی بنا بشود، حمام ساخته میشود که محلی برای غسل و پاکی است. همان فرهنگ است ولی ظهور اجتماعی پیدا کرده است. یعنی، همان فرهنگ در روابط اجتماعی و زندگی اجتماعی دیده میشود. بنابراین فرهنگ ظهور اجتماعی پیدا میکند، این، تمدن میشود.
تمدن ویژگیهای زیادی دارد؛ نظم، قانون و غیره. 🔶اما، سه ویژگی در تمدن خیلی برجستهتر است:
🔶اولین ویژگی تمدن، ساخت ابزار متناسب با آن است. این، بیشتر در میان غربیها ظهور و بروز پیدا کرده و به آن افتخار میکنند. جلوهی آن در غرب، رفاه و ابزار پیشرفته ساختن است. البته در تمدن اسلامی نیز ساخت ابزار وجود داشته است. بهعنوان مثال، در اسلام نماز خواندن را داریم. برای خواندن نماز میبایست قبله را تشخیص داد. در قدیم، ابزارهای پیشرفته برای تعیین قبله وجود نداشت؛ بنابراین، اُسطرلاب و وسایل نجومی ساخته شد. این، همان ابزارِ لازم برای این کار بوده است، این ابزارسازی است که مثالهای زیادی میتوان برای آن پیدا کرد. اینها ابزارهایِ ظهور و بروز اجتماعیِ تمدن است.
🔶دومین ویژگی تمدن، عقلانیت است. یعنی، جایی که فرهنگ و تمدن وجود دارد، عقلانیت رشد میکند. بر سر هر موضوعی که به رشد عقلی میرسیم، یکسری مطالب را بهتر درک میکنیم. وقتی رشد عقلی پیدا کنیم، دیگر قانونگریز نمیشویم و رفتارهایمان، رفتارهای متمدنانه میشود. حد و حدود خودمان را میدانیم. عقلانیت برکات زیادی دارد. جایی که وحشیگری، ناامنی و تجاوز به حقوق دیگران باشد تمدن شکل نمی گیرد۰
🔴سومین جلوهی تمدن فضائل اخلاقی است، همان نقطهای که ما به تمدن غربی نقد جدی داریم. بدین معنا که اگرچه غرب در رشد ابزار و تکنیک، پیشرفت نموده است و در عقلانیت هم -به زعم خود- عقل پیشرفتهای دارد، ولی در فضائل اخلاقی حرفی برای گفتن ندارند.
رشد ابزار، عقلانیت و فضائل معنوی به عنوان سه رُکن مهم همهی تمدنها در نظر گرفته میشود. اینها، جلوههای تمدن هستند.
🔴ادامه 👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی 👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت دوم
🔴نظریهی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. در بیانِ چیستیِ مفهوم تمدن نوین اسلامی، نظری دارم که پس از بیانِ مقدمهای در رابطه با انقلاب اسلامی آن را عرض خواهم کرد. در انقلاب اسلامی میتوان دو نظریه را مقابل هم قرار داد: نظریهی پیوستگی و نظریهی گسستگی. نظریهی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. انقلاب اسلامی، مدرن نیست، حتی پست مدرن -آنگونه که میشل فوکو میگوید- هم نیست، انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی است. اما اگر سنتی است پس در عالم مدرن چه کار میکند؟ از نظرگاه تاریخ غربی قرار نبود سنت در عصر مدرن احیا شود!
🔴نظریهی پیوستگی را با انقلاب اسلامی توضیح میدهیم. انقلاب اسلامی گسستگی در میراث اسلامی نیست. همان مقدار که خودش را به میراث گذشته متصل میکند، با میراث آینده نیز ارتباط برقرار میکند و این دو حلقه را به هم وصل میکند. بنابراین، در انقلاب اسلامی همان مقدار که به میراث گذشته و انسان ۲۵۰ ساله -به تعبیر حضرت آقا- برمیگردیم، آینده را نیز در مهدویت میبینیم. در نظر برادران اهل تسنن، این پیوستگی وجود ندارد. آنها به سَلَفِ صالح و گذشته برمیگردند اما برای آینده حرفی ندارند. انقلاب اسلامی، پیوستگیِ این دو سر تمدن است، این دو را به هم وصل میکند.
اگر انقلاب میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده میکند.
حال اگر انقلاب این میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ احیای گذشته که نوین نمیشود! امری از گذشته آوردهاید، نوین بودن آن کجاست؟ من تعبیر خودم را بیان میکنم، نظر من با خیلیها اختلاف دارد. بنابراین، قرائت خود را -که البته آن را هم قبول دارم- بیان میکنم.
تمدن گذشتهی اسلامی همینطور راحت نمیتواند به آینده متصل شود. تمدنِ گردن کُلفتی بنام تمدن غربی این وسط است. از اینرو نمیتوان تمدن غرب را نادیده گرفت و مدام این حرف را تکرار کرد که ما با آن تقابل داریم. بالاخره باید نسبتسنجی با این تمدن بکنیم. به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده میکند.
امروزه، تمدن غربی به حالتی ایدئولوژیک تبدیل شده است. تمدن اسلامی، آن را به ابزاری که بوده است، برمیگرداند. در زندگی خودمان از برخی ابزارهای تمدن غرب استفاده میکنیم؛ اما ابزار است، ایدئولوژی برای ما نیست. تمدن اسلامی میراث گذشته را میآورد، تمدن غرب را میبیند و از آن عبور میکند. در نهایت، یک تمدن نوین ایجاد میکند. اگر بخواهیم مثالی طرح نماییم، میتوان به نظریهی ولایت فقیه اشاره کرد. این نظریه، نظریهای در سنت گذشتهی ما و در فقه بوده است، با تمدن جدید، که جمهوری است، برخورد میکند و جمهوری اسلامی میشود. البته، اینجا منظور من التقاط نیست. نظریهی ولایت فقیه، امر سنتی است اما با برتری تمدن اسلامی با امر مدرن برخورد میکند، آن را سر جایش مینشاند و با آن نسبت جدید برقرار میکند. حالا در قضیهی اربعین ما این را چطور میتوانیم نگاه کنیم؟
🔵ادامه👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبل👆👆
🔰دکتر نجفی
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت سوم
🔴اربعین دو قسمت دارد:
یک قسمت زیارت اربعین است که چیز جدیدی نیست و مربوط به گذشته است. زیارت اربعین را از گذشته داشتهایم. چه بسا، زیارت عاشورا و زیارت عرفه در متون اسلامی اهمیت بیشتری هم از آن داشته باشد.
قسمت دیگر، راهپیمایی است که این نیز از گذشته وجود داشته است. عکسهای تاریخیای موجود است که بزرگان و علما را در میانهی راه نجف تا کربلا در حالی که پیاده میرفتند، نشان میدهد. البته این پیادهروی منحصر در اربعین نبوده است. امری سنتی بوده است که در اربعین پُررنگتر شده است.
اینکه راهپیمایی اربعین ناگهان بعد از سقوط صدام گستردگی مییابد، امری جدید است و به این صورت، سابقه نداشته است، پیداست که نفحات انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است. پیداست که این تأثیرگذاری را
در احیاگری آن سنت -به شکلی که فرهنگ، ظهور اجتماعی پیدا کرده است- داشته است.
🔶تمدنها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، بزرگترین شعار آن هم، قدسیتزدایی از عالَم بوده است، منتها راهپیمایی اربعین، قُدسی است. نقطهی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیهالسلام) است.
حالا فرهنگ اربعین در شکل اجتماعی و سیاسی، خود را نشان میدهد. اول، ناقصتر بود ولی هر سال که گذشت، کاملتر شد. اربعین بهعنوان امری که هنوز احیای سنت است رگههایی از جنبههای جدید را در آن میتوانیم ببینیم.
به این نکته باید توجه داشت که تمدن اسلامی ویژگیای دارد که در تمدن غربی نیست. بیان شد که تمدنها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، تمدنی مادی و ناسوتی است. بزرگترین شعار آن هم، قدسیتزدایی از عالَم بوده است، منتها راهپیمایی اربعین، قُدسی است. نقطهی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیهالسلام) است و خودِ این زیارت، یک کانون قُدسی است.
🔵ببینید فَرق شهر اسلامی و غیر اسلامی در چیست؟ همان فرق تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی است. در شهر اسلامیای مثل مشهد، اولین سؤالی که هرکس وقتی میخواهد جایی را اجاره کند میپرسد این است که آن محل چقدر تا حرم فاصله دارد؟ یعنی مرکز مشهد حرم امام رضا(علیهالسلام) است. اما در تهران اینگونه نیست که اگر کسی بخواهد خانه اجاره کند، بپرسد که مثلاً تا مُصلی چقدر راه است؟ چرا که تهران، شهری اسلامی نیست، مرکزش هم، مکان مقدس نیست. لکن کربلا، نجف، مکه، مدینه و قم شهرهایی هستند که یک قلبِ قدسی در آن شهر زده میشود و همه را با آن میسنجند. ممکن است حاشیهها، حاشیههای مدرن باشد -شاید بازارهای مشهد حتی از بازارهای تهران هم مُدرنتر باشد- اما یک کانون قدسی در این شهرها دیده میشود. در شهر اسلامی، این وجود دارد، در تمدن اسلامی هم همینطور است.
🔴تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راهپیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیهالسلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیهالسلام) است. میروند که وارد شهر کربلا بشوند، زیارت بخوانند و سلام بدهند. راهپیمایی نمیکنند که کوهنوردی و یا پیادهروی کرده باشند. انتهای راهپیمایی محلی قُدسی است. لذا در طول مسیر نیز، اگر آب و غذا میدهند برای امام حسین(علیهالسلام) است، هر کاری که میکنند، به خاطر امام حسین(علیهالسلام) است. این قُدسیت در همهی آن دیده میشود. پس، اینجا دقیقاً مقابلِ تمدن غرب قرار میگیرد، آن، قُدسیتزدایی از عالم میکند و این، نه به شکل یک فرهنگِ فردیِ بسته بلکه به شکل یک فرهنگِ اجتماعیِ عظیم در قالب راهپیمایی و تظاهرات -که خودش امر جدیدی است- بروز قُدسی پیدا میکند.
🔵این، حرف جدیدی در عالَم است. ما به ماهیت آن که مدرن هست یا نیست، کاری نداریم. این سبک راهپیمایی قبل از انقلاب اسلامی نبوده است. این راهپیمایی، قُدسی است. خود این قُدسیت نشان میدهد که راهپیمایی اربعین، فرهنگی چند ساحتی دارد. این، در مقابل تمدنِ تکساحتی غرب قرار میگیرد. این جلوههای مختلفی است که نشان میدهد علیرغم اینکه تمدن غربی قُدسیتزدایی کرده و سُنت را تمام شده میدانسته است، این سُنت –راهپیمایی اربعین- بعد از مدرن دوباره زنده شده است. جلوههای تمدنی آن در حوزهی فضائل اخلاقی خیلی شدید است: عدالت، معنویت و محبت خیلی زیاد است.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
.
ادامه قبل👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت پایانی
🔴راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقیهاست، نه برای ایرانیها و نه برای لبنانیها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است.
مطلب دیگری که در تمدن دیده میشود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقیهاست، نه برای ایرانیها و نه برای لبنانیها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است. در تمدن غرب هم، این را میبینیم. تمدن غرب متعلق به یک ملت نیست، آلمانیها، انگلیسیها، آمریکاییها، فرانسویها و دیگران همه مدعی آن هستند. تمدن اسلامی هم، اینگونه است. تمدن اسلامی هم، زیست جغرافیایی محدود ندارد و خیلی وسیع است. این زیست، در راهپیمایی اربعین دیده میشود؛ زبانهای متنوع، نژادهای متعدد و غیره.
🔵در تمدنها یک امر مهم دیگری نیز هست. از آقای کسینجر در کتاب «نظم جهانی»اش خواندم که میگوید: «دلیلی که اسلام میتواند نظم جهانی حاصل از قرارداد وستفالیا -که نظم اروپایی و غربی تحت تأثیر آن شکل گرفته است- را تحت تأثیر قرار داده و به هم بزند، قضیه دارالاسلام و دارالکفر و دارالحرب است که مسلمانها به این قائل هستند». تمامِ حرفِ کسینجر این است که مسلمانان میتوانند با این تقسیمبندیها، با همه نسبت برقرار کنند؛
مومنین با غیر مؤمنین و با کسانی که داخل جامعهی اسلامی زندگی میکنند اما مسلمان نیستند. تکلیف همه را مشخص میکنند. البته این را با صراحت نمیگوید و این برداشت من از متن ایشان است.
🔶راهپیمایی اربعین میتواند با فرهنگهای دیگر نسبت برقرار کند. اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد.
در راهپیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه میکنند. آنجا فضای سکولار نیست و تکلیف همه معلوم است. سبک زندگی مقدس دیده میشود و همه با آن نسبت دارند. برادران اهل تسنن و حتی از مذاهب دیگر مثل ارتدوکسها و کاتولیکهای مسیحی هم به این مراسم میآیند و منعی برای ایشان جهت شرکت در این راهپیمایی نیست. این نشاندهندهی آن است که راهپیمایی اربعین میتواند با فرهنگهای دیگر نسبت برقرار کند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. البته با برتری سبک زندگی اسلامی، نظم مؤمنانه و آن کانون مقدسی که در آن وجود دارد.
🔷به نظرم مهمترین بحث راهپیمایی اربعین جلوهای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. به طوری که برخی از محققین در آمریکا بحث کرده بودند که راهپیمایی اربعین، طرح خاورمیانهی جدید آمریکا را کاملاً به هم زد و ملتهای ایران، عراق، لبنان، سوریه و غیره را در یک ترکیب جدید قرار داد. نه تنها این کشورها تجزیه نشدند بلکه وحدتی مؤمنانه را در راهپیمایی اربعین تجربه کردند.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi