eitaa logo
تجربه گر مرگ
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
12 فایل
بدحجاب قبلی/مدافع حجاب فعلی بعد از تصادف تجربه گرم و مشاهداتم عذاب کم حجابها و بی حجابها در دوزخ بود.در آن جا از وضع حجاب بسیار ناراحت بودند. @matnnaab @amreebemaroof https://rubika.ir/dr_tniazmnd67 ارتباط با دکتر t/مشهد/اصالتا کُرد @Nyazmnd313
مشاهده در ایتا
دانلود
نحوه شهادت حضرت زهرا (س) از دیدگاه شیعه پس از رحلت پیامبر (ص) با توجه به سفارش‌های پیامبر به خلافت و جانشینی علی بن ابی‌طالب (ع) گروهی از صحابه حضرت علی (ع) و بنی هاشم و افرادی دیگر از بیعت با ابوبکر امتناع کرده و در خانه حضرت زهرا (س) تحصن پیدا کردند از آن سو طرفداران خلافت ابوبکر، به رهبری عمر بن خطاب، به درب خانه حضرت زهرا (س) آمدندتا از حضرت علی (ع) و مخالفان خلافت ابوبکر بیعت اجباری بگیرند. عمر بن خطاب تهدید کرد که اگر اهل خانه بیرون نروند خانه را آتش خواهد زد. حضرت زهرا (س) در هنگام حمله عمر بن خطاب و همراهانش حضرت محسن (ع) را باردار بودند که پس از حمله و مقاومت حضرت زهرا (س)، عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا (س) به طرف عمر آمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول اللَّه! عمر شمشیر را در حالی که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوی فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی حضرت زد. حضرت زهرا (س) به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط و در نهایت همه این رویدادهای تلخ و دردناک ایشان را به بستر بیماری کشاند و منجر به شهادتشان شد. @drnyazmnd
کامیون ها پشت سر هم در جاده شهید صفوی به سمت شلمچه حرکت میکردن پشت کامیون ها جای سوزن انداختن نبود هر کامیونی پذیرای چهل پنجاه رزمنده با تجهیزات کامل بود کیپ تا کیپ بچه ها نشسته بودند و مشغول ذکر و تلاوت قرآن و دعا بودند در این بین بازار عقد اخوت هم داغ داغ بود.عقد اخوت با بچه هایی که خیلی هایشان تا ساعاتی دیگر مهمان ارباب بودند بعضی ها هم آمال و آرزوها شان را بر زبان جاری میکردند و عمق نگاه زیبایشان را به رخ تاریخ می کشیدند یکی میگفت ای کاش مثل علی اکبر( ع) فدای دین شوم، دیگری آرزوی شهادت مثل خود سید الشهدا را داشت و میخواست بی سر به لقاء الله برسد. اما یکی بلند شد و گفت ایام است، ای کاش می شد نشانه ای به سینه و بازو و پهلو با خود بر می داشتیم تا شرمنده مادرمان نباشیم همین طورم شد. اکثر جنازها یا از پهلو یا از سینه و یا از بازو مورد اصابت قرار گرفته بودند. درست مثل مادرشان (س) @drnyazmnd
س در رحم با مادرش سخن می گفت فاطمه (سلام الله علیها) در رحم مادرش خدیجه (سلام الله علیها) سخن مى گفت و آرام بخش و تسکین خاطر او بود، خدیجه (سلام الله علیها) در پاسخ پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) که پرسید با که سخن مى گویى ؟ گفت : الجنین الذى فى بطنى یحدثنى و یونسنى ؛ فرزندى که در رحم دارم ، با من سخن مى گوید و مونس من است )). کسى که جبرئیل به دختر بودنش خبر مى دهد: یخبرنى آنها انثى  @drnyazmnd
درخشیدن نور از ملحفه فاطمه حضرت على (علیه السلام) از یک نفر یهودى مقدارى جو قرض کرد و در مقابل آن ، ملحفه (سلام الله علیها) را که از پشم بود، گرو گذاشت . یهودى آن را برد و در خانه اش گذاشت . هنگام شب زن یهودى براى کارى به آن اطاقى که ملحفه در آن بود رفت . ناگهان نورى را در حال درخشش دید که اطاق را روشن کرده بود. به سوى شوهرش برگشت و به او گفت : در آن اطاق ، روشنایى بزرگى را دیدم . شوهرش نیز تعجب کرد و فراموش کرده بود که ملحفه فاطمه (سلام الله علیها) را در آن جا گذاشته است . سریع برخاست و وارد آن اطاق شده ، دید شعاع نور ملحفه ، پخش شده و مانند نور ماهى است که از نزدیک طلوع کرده باشد. از این مسئله در شگفت شد. به جایى که ملحفه را گذاشته بود، دقت کرد و فهمید که این نور از همان ملحفه است . یهودى رفت و قوم و خویشانش را فرا خواند و همسرش نیز قوم و خویشان خود را حاضر ساخت . بیش از هشتاد هزار نفر از یهودیان جمع شدند. همه آنان وقتى این امر را دیدند، مسلمان شدند. @drnyazmnd
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید: نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟) اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:( نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد. وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:( فاطمه پاره تن من است.) @drnyazmnd
تعدادي از معجزات (س) 1 ـ نورانى شدن چادر مبارك حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليه 2 ـ آمدن لباس‏ها و زيورهاى بهشتى براى حضرت زهرا سلام اللَّه‏ عليه 3 ـ لباس بهشتى حضرت زهرا سلام‏ اللَّه‏ عليه در مجلس عروسى 4 ـ نزديك شدن مردم به هلاكت به واسطه‏ ى نفرين حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليه 5 ـ مستجاب شدن نفرين حضرت زهرا سلام‏ اللَّه‏ عليه در مورد عمر 6 ـ ملاقات حوريان بهشتى با حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليه 7 ـ نازل شدن جبرئيل بر حضرت زهرا سلام‏ اللَّه‏ عليه پس از رحلت پيامبر (ص) 8 ـ در آغوش كشيدن حسنين عليه السلام توسط حضرت زهرا بعد از شهادت 9 ـ خاكسپارى حضرت زهرا و صحبتهاى زمين با اميرالمؤمنين عليه ‏السلام... @drnyazmnd
معجزه يكي "از شيعيان حافظه اش كم بود تا اينكه شنيد اگر كسي به بي بي دو عالم (سلام الله عليها) متوسل شود حاجتش روا مي گردد . خيلي كوشش كرد و توسلات فراواني را به عمل آورد و ختم ها ودعاها كرد ، تا اينكه يك شب در عالم رو يا به محضر مقدس بي بي دو عالم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در عالم رويا كه پشت در يك پرده مي باشد و به آن مرد خطاب فرمود: اي مرد ! چه حاجتي داري ؟ عرض كرد: بي بي جان ! راجع به كمي حافظه ام به شما شكايت مي كنم و رفع آن را از حضرتت خواهانم . حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) فرمود: بعد از اين با آب سرد وضو نگير ، زيرا پيشاني تو متاءلم است و باعث مي شود كه حافظه تو كم گردد . از خواب بيدار شد و به دستور حضرت عمل نمود و خوب گرديد . عالم شده نوراني از نور تو يا زهرا شد ارض و سما پرشور از شور تو يا زهرا اي دختر پيغمبر انسيه حورايي بايد كه زجان خوانيم منشور تو يا زهرا اي سيده نسوان اي جان همه جانان ماييم ز جان و دل مشكور تو يا زهرا اي عالمه دوران اي نادره ايمان گرديده جهان روشن از نور تو يا زهرا محبوبه حقي تو مظلومه دهري تو ما جيره خور خوانت ماءجور تو يا زهرا @drnyazmnd
يكي از واعظان عاليقدر تهران بر فراز منبر مي فرمود: تاجري از تجار تهران نقل كرد: هر سال به مكه معظمه مي رفتم و در مدينه طيبه در منزل يك خياط سكونت مي گزيدم و روزها درب دكان او مي نشستم . يك روز گفتم : اي ميزبان من ساليان زيادي است كه در مدينه بر شما وارد مي شوم و شما هم در تهران بر من مهمان ميشوي ، سوالي دارم كه دوست دارم جواب آن را به من بدهي . گفت : بگو . گفتم : در اين مدينه تمام قبور بزرگان دين هركدام مشخص و معين است ولي بفرماييد كه قبر حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) كجاست ؟ آن خياط تا اين حرف را شنيد دست بر روي پيشاني خود گذاشت و به فكر فرو رفت . حاجي گفت : ترس تمام وجودم را گرفت فورا به منزل مراجعت و وسايل را برداشته به سوي تهران حركت كردم و خود را به عجله به تهران رساندم . پس از چند روزي كه در حجره تجارتخانه بودم ناگهان ديدم آن حاجي خياط وارد شد و سلام كرد و به من گفت : ترسيدي و از مدينه فرار كردي ؟ گفتم: حقيقت مطلب همين است كه ميگويي. گفت: اي حاج احمد ! بدان به واسطه مخفي بودن قبر (سلام الله عليها) من و جمع زيادي شيعه شديم ، زيرا شما كه آن روز رفتيد ، من نزد قضات رفتم و چنين سو الي كردم . آنان به اختلاف سخن راندند . آخر الامر نزد قاضي القضات حجاز رفته و از او پرسيدم كه : يك شيعه چنين چيزي را از من پرسيد . گفت : قبر فاطمه زهرامخفي است . گفتم : چرا ؟ گفت : چون خودش وصيت نموده بود . سو ال كردم به چه واسطه ؟ گفت : چون عده اي از بس او را اذيت و آزار دادند به همسرش وصيت كرد مرا شبانه دفن نما كه دشمنان در تشييع جنازه و نماز بر من حاضر نشوند . خلاصه ، تحقيقات زيادي كردم و مظلوميت آن بي بي بر من ثابت شد . لذا به واسطه مخفي بودن قبرش شيعه شديم . جهان روشن از نور ايمان زهرا كه جان جهان باد قربان زهرا بود امتداد شعاع پيمبر كه تابد هنوز از گريبان زهرا حسين و حسن سروران بهشتند كه ملك بهشت است از آن زهرا هم اوميزبان است به رضوان رحمت ولي ديگرانند مهمان زهرا منبع.کتاب كرامات الفاطمية(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهرا (س)) @drnyazmnd
معجزات جناب حاجی علی اکبر سروری تهرانی فرمود: خاله علویه ای داشتم که عابده و برکتی برای فامیل ما بود و در شداید به او پناهنده می شدیم و از دعای او گرفتاری هایمان بر طرف می شد ! یک وقتی آن مخدره به درد دل مبتلا می گردد و به چند دکتر و بیمارستان مراجعه می کند فایده نمی کند . این زن ، مجلس روضه زنانه می گرفت . این دفعه به حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) متوسّل می شود و اهل مجلس را هم طعام می دهد . همان شب حضرت صدیقه زهرا(علیهاالسلام ) را در خواب می بیند که به خانه اش تشریف آورده اند . به حضرتش عرضه می دارد که : ای بانوی دو عالم کلبه ما محقر است . و اینکه روز گذشته از شما دعوت نکردم ، چون خود را قابل ندانستم . حضرت زهرا (علیهاالسلام ) فرموده بود: ما خود آمدیم و حاضر بودیم و الحال می خواهیم درد و دوایت را نشانت دهیم . پس کف دست مبارک خود را محاذی صورتش می گیرند و می فرمایند: به کف دستم نگاه کن . نگاه می کند و تمام اندرون خود را در آن کف دست مبارک می بیند از آن جمله رحم خود را می بیند ، که چرک زیادی در آن است . حضرت فرموده بود: درد تو از رحم است ، و به فلان دکتر مراجعه کن خوب می شوی ! فردا به همان دکتری که فرموده بود مراجعه می کند و دردش را می گوید و به فاصله کمی درد بر طرف می گردد . (13) فاطمه ناموس کبرای خداست عترت اللّه است کی ازاو جداست ماهمه امشب گدایان توایم خوانده و ناخوانده مهمان توایم دیر گاهی شد که بردر مانده ایم خسته پا و خسته جان درمانده ایم یک نظر بر ما فکن ای نور جان پیش نه پای شفاعت در میان دردمندانیم و در مان پیش توست مستمندانیم و احسان کیش توست دست حاجات است از هر سودراز کارساز کار محتاجان بساز @drnyazmnd
مرض صعب العلاج در حدود بیست سال قبل عیالم به مرض صعب العلاجی گرفتار شد ، به اطبا مراجعه کردیم ، مرض ریوی تشخیص داده شد ، برای نتیجه بهتری به متخصص مربوطه مراجعه کردم ، بعد از معاینه دقیق و عکسبرداری ، کسالت را فوق العاده و صعب العلاج دانسته و نسخه و دارو بی اثر بود و از علاج آن به کلی ماءیوس شدیم . روزها را بی اندازه مضطرب و ناراحت می گذراندیم ، ناچار دست توسل به ذیل عنایت حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام ) زده و نماز حضرت فاطمه (علیهاالسلام ) را که در کتب ادعیه ماءثور است خواندم (و آن نماز این است : دو رکعت مثل نماز صبح است که بعد از سلام سه مرتبه تکبیر و بعدا تسبیح مشهور حضرت زهرا(علیهاالسلام ) ، سپس پیشانی روی مُهر گذاشته و صد مرتبه می گویی یا مولاتی ی ا فاطِمَةُ اَغیثینی بعد طرف راست صورت بر مُهر گذاشته صد مرتبه ذکر مذکور بعد پیشانی روی مُهر گذاشته صد مرتبه، بعد طرف چپ یکصد مرتبه ذکر مذکور ، بعد پیشانی روی مهر یکصد و ده مرتبه همان ذکر که جمعا پانصد و ده مرتبه ذکر گفته می شود . بعد به وسیله حضرت زهرا(علیهاالسلام ) به خدا عرض حاجت شود انشاء اللّه حاجات بر آورده خواهد شد . بنابراین ، چنین نمازی خواندم) بعد از پایان اذکار در حالی که متاءثر و ناراحت و دلشکسته بودم در همان حال سجده خوابیدم در خواب حضرت فاطمه (علیهاالسلام ) را به بالین مریضه ام دیدم که عطف مرحمت می فرمودند دفعتا از خواب بیدار شده و یاءسم مبدّل به امید شد و از آن روز به بعد حالت بهبودی به او دست داد و بالنتیجه پس از چند روز سلامتی کامل را دریافت . برای معاینه و اطمینان خاطر ، او را نزد طبیب بردم او بعد از معاینه و دقت کامل ، با تعجب گفت : کسالتی در او نمی بینم . آری چنین است که در زیارت جامعه می خوانیم ما خاب من تمسک بکم و آمن من لجاءالیکم . @drnyazmnd
مشکی بپوشید @drnyazmnd
توسّل ابوطالب (ع) به (علیهاالسّلام) در زلزله قبل از تولّد امام علی (علیه السّلام) در «مکّه» زلزله ی شدیدی رخ داد؛ به طوری که سنگ های بزرگ از «کوه بلقیس» جدا شده و به پایین پرتاب می شد. حضرت ابوطالب (علیه السّلام) بر بلندی آمد و گفت: «الهی و سیّدی اسئلک بالمحمدیّه المحمودة و بالعلویّة العالیّة و بالفاطمیّة البیضاء الا تفضلّت علی اهل التهامة بالرّحمة و الرأفة؛ پس همان زمان زمین آرام گرفت و مردم آن کلمات را حفظ کرده و در شداید و بلاها میخواندند؛ ولی جهت آن را نمی دانستند. @drnyazmnd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🕊دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چه غصه ای داری؟ تو که شب تا سحر واسه مردم تو دعاهات چیزی کم نمیذاری؟؟ 😭😭 🏴 @drnyazmnd
توسّل امام باقر(ع) به (علیهاالسّلام) حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) هرگاه تب، طاقتش را می ربود، آب خنکی طلب می کرد و وقتی که آب به دستش می رسید و جرعه ای از آن را می نوشید، لحظه ای از نوشیدن باز می ماند و سپس با صدای بلند به حدّی که بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل، مادرش حضرت زهرا (علیهاالسّلام) را صدا می کرد و می فرمود: «فاطمه! ای دختر رسول خدا!» و بدین گونه خود را از سوز تب نجات می داد و بر خویش مرهمی می نهاد و جان و روح خود را با یاد محبوب و توسّل به آن حضرت، آرام و عطرآگین مینمود. @drnyazmnd
شفا توسط در سال 1365 به اتفاق پدر و مادرم به حج مشرّف شدیم. من در ستاد حج در خدمت حُجّاج بودم و پدر و مادرم در کاروان. چند روزی از آمدنشان به مدینه نگذشته بود که مادرم دچار سکتۀ مغزی شد و نیمی از بدنش فلج گردید و زبانش از تکلّم باز ماند. مادر را در بیمارستان هیئت پزشکی حج بستری کردیم و دکتر متکلّم (رئیس‌ وقت بیمارستان قلب شهید رجایی تهران) دکتر معالج ایشان بود. دو روز از بستری شدن مادر گذشته بود که دکتر متکلّم، مرا خواست و گفت: مادر شما سکتۀ کامل کرده و حدّاقل شش ماه به صورت فلج باقی خواهد ماند. بعد از آن هم ممکن است با فیزیوتراپی و تست‌های ورزشی بهبود یابد و ممکن است که سکتۀ مجدّد کند و تمام بدنش فلج شود. فردای آن روز، بعد از نماز مغرب و عشا که از مسجد شریف نبوی خارج شدم، بسیار‌گریه کردم و از حضرت صدیقۀ طاهره شفای مادرم را خواستم و تا ساعت سه بعد از ظهر در کوچه‌های مدینه سرگردان بودم و توان رفتن به بیمارستان را نداشتم. بالاخره به بیمارستان رفتم و به محض ورود به اتاق، مادرم را در حالی‌که روی تخت نشسته بود و دست و پای خود را تکان می‌داد، مشاهده کردم. با دیدن من به‌گریه افتاد و فریاد زد: شفا گرفتم، شفا گرفتم! من که متحیّر شده بودم،‌گریه کردم و به دنبال دکترها دویدم. آقای دکتر متکلّم و چند نفر دیگر به اتاق ایشان آمدند و با دیدن وی، در حالی‌که نمی‌توانستند باور کنند، در پاسخ سؤال من که پرسیدم: آقای دکتر! آیا معجزه شده است؟ گفتند: نمی‌دانیم، ولی بسیار غیرطبیعی است. پس از آنکه بر اعصاب خود مسلّط شدم، از مادرم پرسیدم: چه اتفاقی رخ داد؟ قضیه چیست؟ گفت: وقتی که حرف‌های دیروز دکتر را شنیدم، از اینکه تا آخر عمر باید سربار شما شوم، خیلی ناراحت شدم و با حضرت فاطمه(س) درد دل کردم که:‌ای خانم! فرزندم را تقدیم کرده‌ام، راضی نشوید که در بازگشت، مورد تمسخر معاندان و مخالفان انقلاب قرار بگیرم. در همین حال خوابم برد، در خواب خانم با جلال و عظمتی را دیدم که به کنار تختم آمد و فرمود: دخترم! چرا این‌قدر ناراحتی؟ عرض کردم: خانم! به خاطر مشکلی که برایم پیش آمده، ناراحتم. حالت فلج من همۀ اطرافیان را به زحمت می‌اندازد و من از خدا خواسته‌ام که تا آخر عمر زمینگیر نشوم. فرمود: دخترم! پایت را تکان بده. عرض کردم: خانم! من فلج شده‌ام، حتی نمی‌توانم حرف بزنم. مجدداً فرمود: دست و پایت را تکان بده. در عالم خواب شروع کردم به تکان دادن دست و پایم، یک مرتبه از خواب بیدار شدم و مشاهده کردم که دست‌ها و پاهایم خوب شده و حرکت می‌کند. @drnyazmnd
شفای بیماری صعب العلاج یکی از علما می گوید: در حدود بیست سال قبل، همسرم به بیماری صعب العلاج گرفتار شد و بالأخره با مراجعه به اطبّا، مرض ریوی تشخیص داده شد. پس از آزمایش های دقیق و عکس برداری، کسالت را فوق العادّه و صعب العلاج دانستند؛ به طوری که نسخه و دارو بی اثر بود و از علاج آن به کلّی مأیوس شدیم. بی اندازه مضطرب و ناراحت بودیم. ناچار دست توسّل به ذیل عنایت (علیهاالسّلام) زده و نماز حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را که در کتب ادعیه وارد شده، خواندم. پس از تمام اذکار، در حالی که متأثّر و دل شکسته بودم، در همان حال سجده خوابم برد. در خواب حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را به بالین مریضه ام دیدم که به او لطف و محبّت می فرمود. ناگهان از خواب بیدار و یأسم به امید بدل شد و از آن روز به بعد حال مریض روبه بهبود گذاشت و پس از چند روزی سلامتی کامل خود را بازیافت. برای معاینه و اطمینان خاطر، او را به نزد طبیبی بردم. او بعد از معاینه و دقّت کامل با تعجّب گفت: هیچ کسالتی در او نمی بینم. @drnyazmnd
💥حضرت زهرا (س) پشت امامشان ایستاد و از امامشان دفاع میکردن ... 🤔آیا واقعا پشت رهبر هستیم؟!! 🔶️پاسخ:خیر ، ⁉️چرا: چون مقام معظم رهبری تاکید کردن (مسئله امربه معروف ونهی از منکر مثل مسئله نماز ، یادگرفتنی ست باید بروید یادبگیرید مسئله دارد که کجا و چگونه بايد امربه معروف ونهی از منکر کرد.) 🌺🌺🌺 📌 : خداوند امر به معروف و نهی از منکر را برای اصلاح مردم واجب کرد. بحار الانوار ج۶ ،ص۱۰۷ 🌺🌺🌺 💥فاطمه سلام الله علیها یعنی فریاد فاطمیون اهل سکوت نیستند❗️ این الفاطمیون ⁉️ 🌺🌺🌺 پرفسور امریکایی مایکل کوک نویسنده دوجلدکتاب امربه معروف ونهی از منکر ، بیتفاوتی بیماری واگیرداربنام سندروم جینوسی 🌺🌺🌺 پیامبر(ص):مومن بی تفاوت مثل خوک و بوزینه میشه ، اگر جامعه آلوده شود، همه آلوده می‌شوند. ما در فرهنگ اسلامی چیزی به نام «بی تفاوتی» نداریم. امر به معروف و نهی از منکر یعنی این‌که کسی نباید بی تفاوت باشد. 🌺🌺🌺 رابرت مرداک رئیس شبکه فارسی وان: «برای نابودی ایران، باید درخصوص کلمه مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم. در ایران مادر خانواده همه چیز را مدیریت می‌کند و اگر مادر را به لجن بکشیم، تمام این جامعه به لجن کشیده قصد این مجموعه رسانه‌ای آن است که تا سال ۲۰۲۰ واژه‌ای به نام مادر و حیا را در ایران بدون مفهوم کند!...» 🌺🌺🌺 🍀وقتی اسم این دو تا واجب و رو میشنویم کلی شعر و داستان و ضرب المثل توی ذهنمون میاد که میگه:👇🏼👇🏼 ❌️رطب خورده کی منع رطب کند؟! ❌️عیسی به دین خود موسی به دین خود! ❌️منو تو قبر شما نمیگذارن، تو بهشت خودتو برو منم جهنم خودمو! ❌️هر کسی کار خودش، بار خودش آتیش به انبارخودش! ❌️خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو! ❌️با یک گل بهار نمیشه! ❌️یه دست صدا نداره! ❌قلبت پاک باشه 👆اینارو مسترهمفرجاسوس انگلیسی بین مسلمانان رواج داده که نسبت بهم بی تفاوت باشن . 🌺🌺🌺 برای مثال ینفر داره اب رو هدر میده تذکر بدین نگین به من به توچه ... خانم یا اقا اب رو ببند هدر نده ، اما الان توی جامعه بیشتر چی آشکار؟ همین کشف حجاب 🌺🌺🌺 @drnyazmnd
توسّل ابوطالب (علیه السّلام) به حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) قبل از تولّد امام علی (علیه السّلام) در «مکّه» زلزله ی شدیدی رخ داد؛ به طوری که سنگ های بزرگ از «کوه بلقیس» جدا شده و به پایین پرتاب می شد. حضرت ابوطالب (علیه السّلام) بر بلندی آمد و گفت: «الهی و سیّدی اسئلک بالمحمدیّه المحمودة و بالعلویّة العالیّة و بالفاطمیّة البیضاء الا تفضلّت علی اهل التهامة بالرّحمة و الرأفة؛ پس همان زمان زمین آرام گرفت و مردم آن کلمات را حفظ کرده و در شداید و بلاها می خواندند؛ ولی جهت آن را نمی دانستند. @drnyazmnd
باز شدن در با نام حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) سیّد جلیل، جناب آقا سیّد علی نقی کشمیری، فرزند صاحب کرامات باهره، حاج سیّد مرتضی کشمیری فرمود: از فاضل محترم جناب آقای سیّد عبّاس لاری شنیدم که فرمود: در اوقات مجاورت در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینیّه روزی از ماه مبارک رمضان، طرف عصر، خوراکی برای افطار خود تدارک کرده، در حجره گذاردم و بیرون آمده، در را قفل کردم و پس از ادای نماز مغرب و عشا و گذشتن مقداری از شب به مدرسه برای افطار کردن برگشتم. چون به در حجره رسیدم، دست در جیب نموده کلید را نیافتم، اطراف داخل مدرسه را جست و جو کردم و از بعضی طلّاب که در مدرسه بودند، پرسش نمودم. کلید را نیافتم. به واسطه ی فشار گرسنگی و نیافتن راه چاره، سخت پریشان شدم، از مدرسه بیرون آمده، متحیّرانه در مسیر خود تا به حرم مطهر می رفتم و به زمین نگاه می کردم. ناگاه مرحوم حاج سیّد مرتضی کشمیری-اعلی الله مقامه-را دیدم. سبب حیرتم را پرسید. مطلب را عرض کردم. پس با من به مدرسه آمدند. نزد حجره ام فرمود: می گویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و بر قفل بسته بخواند، باز می شود. آیا جدّه ی ما، حضرت فاطمه (ع) کمتر از اوست؟ پس دست به قفل نهاد و ندا کرد: یا فاطمه! قفل باز شد. @drnyazmnd