جلسه 31
بم تتحقق الجنابة؟
به سه چیز، اول خروج منی، دوم دخول قبلا و دبرا، سوم بلل مشتبه بعد الغسل مع عدم استبراء بالبول
دلیل نسبت به خروج منی: روایات زیاد از جمله صحیحه حلبی.
دلیل نسبت به دخول، اما نسبت به دخول از قبل: اطلاق آیه شریفه و روایات متواتره و تسالم و اما نسبت به دبر: اطلاق آیه، شهرت، اطلاق برخی روایات مثل صحیحه محمد بن مسلم
البته در برخی روایات مانند مرسله ی برقی آمده است اگر انزال نباشد، بر هیچکدام غسل واجب نیست ولی اگر انزال باشد بر مرد غسل واجب است ولی بر زن غسل واجب نیست، پس تعارض وجود دارد (چرا که طبق این روایت دخول در دبر موجب جنابت نیست ولی در روایت قبلی بر اساس اطلاقش، دخول در دبر موجب جنابت است).
جواب: این روایت سندا ضعیف است چرا که مرسله است و همچنین دلالت آن نیز عجیب است چرا که خلاف اجماع بر تحقق جنابت هر دو میباشد.
علی ای حال، اصل دلیل شهرت و روایت صحیحه است که اطلاق (از حیث قبل و دبر) دارد.
إشکال: درست است که ادخال اطلاق دارد ولی ممکن است ادخال انصراف داشته باشد به ادخال از قبل.
در لواط هم اگر صرفا دخول باشد و انزال نباشد، در اینجا هم مشهور گفته اند که جنابت حاصل میشود و مرحوم سید مرتضی هم اجماع هم نقل کرده است و روایات هم اطلاق دارد و در روایت ابی بکر حضرمی هم به این مطلب مخصوصا اشاره شده است.
جلسه 32
بم تتحقق الجنابة؟
الوطء فی دبر الذکر موجب جنابت است و لو انزال نباشد، دلیل: اجماع منقول از سید مرتضی، اطلاق ادله ای که غسل را دائر مدار دخول ذکر کرده اند، همچنین روایات خاصه مثل روایت ابی بکر حضرمی
اشکال: اجماعات سید مرتضی رحمه الله معلوم نیست تحقق داشته باشد، چرا که حدس زده است و رجوع به ادله نکرده است،
اما در مورد اطلاق ادله، میتوان گفت این ادله انصراف به دخول به قُبل دارد و صرف عنوان دخول موجب جنابت نیست وگرنه در خیلی موارد دیگر هم که دخول وجود دارد مثل دخول در حیوان و ... نیز باید موجب جنابت میشد در صورتیکه هیچ کس نگفته است.
اما در مورد روایت، سند اشکال دارد چرا که حضرمی توثیق ندارد و فقط در رجال کامل الزیارات آمده است و دلالت هم اشکال دارد چرا که ظاهرا مراد از جنابت در روایت، جنابت معنوی است، همچنین ظهور «جامع» در این است که انزال صورت گرفته است نه اینکه فقط دخول صورت گرفته باشد.
البته میتوان گفت: رجال کامل الزیارات موثق هستند مگر اینکه در جای دیگری تضعیف شده باشند و همچنین «جامع» مطلق است و ظهور در انزال ندارد، ولی بقیه ی اشکالات دقیق هستند.
پس اگر کسی اطلاق را از روایات استظهار کرد، جنابت در مورد مذکور محقق میشود، مخصوصا با ضم شهرت و گرنه دلیل وجود ندارد، مگر از باب احتیاط.
جلسه 33
متی یجب الغسل؟
بر فرض اینکه جنابت حاصل شد، کی لازم است که مکلف غسل کند؟
در همه ی مواردی که وضو واجب است غسل هم واجب است و اضافه بر آن در روزه هم غسل لازم است.
اما غسل برای نماز واجب است به خاطر اینکه آیه ی شریفه و نصوص زیادی به آن دلالت میکند. در مورد اجزاء منسیه و نماز احتیاط هم باید غسل کند، چرا که اینها هم جزء نماز هستند و همانطوری که برای خود نماز غسل واجب است در این دو مورد هم غسل لازم است. اما در مورد طواف، صحیحه علی بن جعفر بر لزوم غسل دلالت میکند و همچنین ادله ای که وضو را لازم میداند به طریق اولی غسل را لازم میداند. لکن این اولویت محل تأمل است.
اما برای روزه غسل واجب است هر چند وضو واجب نیست، و دلیل آن اولا تسالم اصحاب است و ثانیا صحیحه ابی نصر بر آن دلالت میکند.
آیا غسل واجب نفسی است یا غیری؟ یعنی اگر فرض کنیم کسی نماز بدون غسل خواند، این فرد در اثر ترک نماز صحیح قطعا معاقب است ولی آیا بر اثر ترک غسل نیز عقاب دارد؟ جواب این است که خیر عقاب ندارد، و دلیل این مطلب تسالم اصحاب و اصل برائة است.
المحرمات علی الجنب
لمس اسم خدا برای جنب حرام است، همچنین مس قرآن کریم، همچنین داخل شدن در مسجد الا اینکه میخواهد از مسجد عبور کند ولی در مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم حتی اجتیاز هم برای جنب جائز نیست، همچنین قرار دادن چیزی در مساجد و همچنین قرائت آیات سجده دارد هم حرام است. مشاهد مشرفه هم ملحق به مساجد است و فرد جنب فقط از آنها حق عبور دارد و نمیتواند چیزی در آنجا قرار دهد.
جلسه 34
چیزیهایی که بر جنب حرام است:
جنب نمیتواند به لفظ جلاله دست بزند (به عربی باشد یا فارسی یا ...، فرقی ندارد) ولی اگر از صفات خداوند متعال باشد اشکالی ندارد. به خاطر موثقه عمار.
ان قلت: در سند احمد بن محمد بن یحیی وجود دارد که توثیق آن مشکل دارد.
قلت: با شیخوخة اجازه یا توثیقات عامه میتوان توثیق کرد و مشهور هم موثقه بودن این روایت است.
إن قلت: این روایت معارض دارد، که موثقه ی عمار است.
قلت: روایت عمار میگوید به درهم میتوان دست زد و روایت اول میگوید به قسمتی که اسم الله رویش هست نمیتوان دست زد.
اشکال: این جمع تبرعی است فلذا تساقط میکنند (البته میتوان گفت روایت دوم نص در جواز است و روایت اول ظاهر در حرمت، فلذا کراهت مس ثابت میشود) و دلیلی برای حرمت مس جنب وجود ندارد مگر اینکه به اجماع و ... بتوانیم تمسک کنیم.
جنب نمیتواند قرآن را مس کند، دلیل اول: موثقه ی ابی بصیر.
لکن این روایت هم اشکال دارد، چرا که در روایت آمده است که «غیر متوضی نمیتواند مس کند»، اما تسری به جنب و تنقیح مناط و اولویت حرف های قابل قبولی نیستند. بلکه طبق برخی روایات وضو برای جنب هم اثر دارد فلذا معلوم نیست که اگر جنبی وضو گرفت، باز هم مس قرآن برایش حرام باشد، شاهد آن هم این است که در روایات آمده «خوابیدن برای جنب مکروه است مگر اینکه وضو بگیرد» پس معلوم میشود وضو برای جنب اثر دارد.
دلیل دوم: آیه ی شریفه «لا یمسه إلا المطهرون»
اشکال: منظور از تطهیر در اینجا، طهارت باطنی است که این طهارت باطنی را ائمه دارا هستند، پس معنای آیه این است «لا یدرک دقائقه إلا الأئمه علیهم السلام».
جواب: ظاهر آیه بر حرمت دلالت دارد، و اینکه گفته شد «منظور آیه این است که اهل بیت علیهم السلام میتوانند دقائق را درک کنند»، تأویل آیه است که منافاتی با ظهور ندارد.
جنب نباید چیزی را داخل مسجد بگذارد و نمیتواند در آن توقف کند مگر در حد اجتیاز و عبور. دلیل: نصوص کثیره مثل صحیحه زراره
جلسه 35
محرمات بر جنب:
دخول در مسجد بر جنب حرام است الا بنحو اجتیاز، و نسبت به مسجد الحرام و مسجد النبی مطلقا دخول جائز نیست، به دلیل آیه ی شریفه و صحیحه زراره و محمد بن مسلم.
در مقابل روایت جمیل بن دراج، دال بر جواز مشی در غیر مسجدین است، نه اجتیاز.
در تنافی این دو مورد باید گفت: اولا سند روایت جمیل تمام نیست، و اگر سند هم تمام باشد، مخالف با آیه ی شریفه است، چرا که طبق آیه ی شریفه فقط عبور جائز شمرده شده است نه مشی، در حالیکه صحیحه زراره و ... موافق با کتاب است پس مرجح دارد.
دلیل بر استثنای مسجد الحرام و مسجد النبی هم، روایت صحیحه است.
بر جنب حرام است که آیات عزائم را قرائت کند، چون صحیحه زراره بر این مطلب دلالت میکند. لکن در اینجا بحث وجود دارد که آیا منظور از «سجده» که در روایت آمده، آیه ی سجده دار است یا سوره سجده دار یا سوره ی سجده؟ روایت مجمل است و قدر متیقن آن آیه است و نسبت به سوره شک میشود و برائت جاری میشود، همچنین سوره ها معلوم نیست اسامی آنها از طرف خداوند باشد، فلذا نمیتوان به اسامی سوره ها اعتماد کرد و اهل بیت در مورد سوره به صورت کلی صحبت نمیکردند و حکم را روی آیه بار میکردند، علی ای حال برائت جاری میشود بلا شک. مخصوصا اینکه اگر «سجده» را به سوره ی سجده حمل کنیم، مسئله مشکل دارد میشود.
مشاهد ائمه نیز ملحق به مساجد است، البته نه کل حرم بلکه فقط بقعه مبارکه، به همین خاطر جنب نمیتواند داخل در آنجا شود.
دلیل این الحاق: 1) همان ملاک در مشاهد هم وجود دارد، و ملاک حفظ حرمت در مساجد است که این در مشاهد هم وجود دارد، لکن این دلیل استحسان است و قابل التزام نیست. 2) تعظیم شعائر واجب است و عدم دخول جنب در مسجد از تعظیم شعائر است.