🔥از سروده های #حسین_جنتی : چتر ها در شرشر دلگیر باران می رود بالا فکر من آرام از طول خیابان می رود بالا من تماشا می کنم غمگین و با حسرت خیابان را یک نفر در جان من مست و غزل خوان می رود بالا گشته ام میدان به میدان شهر را هر گوشه دردی هست ارتفاع دردها از پیچ شمیران می رود بالا خواجه در رویای خود از پای بست خانه می گوید ناگهان صدها ترک از نقش ایوان می رود بالا درد من هر چند درد خانه و پوشاک ارزان نیست با بهای سکه در بازار تهران می رود بالا گاه شب ها بعد کار سخت و ارزان خواب می بینم پول خان با چکمه اش از دوش دهقان می رود بالا جوجه های اعتقادم را کجا پنهان کنم ، وقتی شک شبیه گربه از دیوار ایمان می رود بالا فکر من آرام از طول خیابان می رود پایین یک نفر در جان من اما غزل خوان می رود بالا #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

حالم چو دليريست؛كه از بختِ بد خويش در لشكر دشمن پسري داشته باشد!!! #حسين_جنتي 💠 @e_adab 💠

سراسر پیش رو کوه است و پشتش کوه و پشتش کوه سراپا ، رفتنم! پس چیز دشواری نمی بینم ! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

خدا كند اي دوست، بين ما چيزي به هم اگر بخورد استكان ما باشد #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

خوشا مراتبِ درویشان،که هو کشیدم و آهی رفت تفاوتی نکند مارا،که شیخی آمد و شاهی رفت! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

ای که با یک سنگ کوچک خاطرت گل می شود مشکل از اطفال شیطان نیست،دریا نیستی.... #حسين_جنتي 💠 @e_adab 💠

سر به زیر افکنده دارم تا که چون گم کردگان سوزنم را در میان کاه پندارد حسود #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

دست نانوایی تان نیست خدا روزیِ ماست ای که پنداشته اید از غــم نــان می ترسم ! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

ز عمر من همه کم کرد و بر خودش افزود، گلایه با که توان کرد، چون زمان، دزد است؟! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

از تیغ تشنه باک ندارم ، نگاه کن این گوی سرخ بر کف دستم ، سر من است ! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

کشتی ما واژگون شد تا نخستین موج دید ناخدای ما دروغین بود و لنگر نابلد #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

تا درهمه جا همرهِ من ، در تنِ من بود آری ، وطنم کاش که پیراهنِ من بود! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

از وحشتِ خلق ، اژدها خواهم شد! ناچار ، مقیمِ ناکجا خواهم شد! یارب! مپسند من رقیبت باشم ، تنهاتر ازین شوم ، خدا خواهم شد!! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

آرزوی دیدنت، تنها نه اهل ذوق را... شیخ مسجد را همین رویا به بام آورده است #حسين_جنتى 💠 @e_adab 💠

ما خسته ایم!خسته به معنای واقعی دل های ما شکسته به معنای واقعی ما لشکریم!لشکر پخش و پلا که دید؟ خیل ز هم گسسته به معنای واقعی #حسین_جنتى 💠 @e_adab 💠

به من آموخت این دوروزۀ عُمر، سخنِ حق به دیو و دَد گفتن! یا چو کشتی میانۀ طوفان ، حرفِ ساحل به جزرومد گفتن ناتوانم دراین دوکار هنوز ؛ تَرکِ معشوق و شعر بد گفتن!! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

دریغ و درد که تا این زمان ندانستیم که روزگارِ زبون تا چه پایه نامرد است به شعرِ خویش حسد می بریم و می خندیم که خویش خانه نشینیم و او جهانگرد است! . . #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

مُشتی پَریم و حسرتِ پرواز می خوریم ، از ما طمع بِبُر که پراکنده ایم ما... #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

نشانِ لکه ی مِی ، مانده بر عبای تو هستم مرا قبول کن ای شیخ! من خطای تو هستم! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

از مسجد و میخانه چه پرسی ؟ که در این شهر یک دَر نتوان یافت مگر با دونگهبان! #حسين_جنتى 💠 @e_adab 💠

بگو به شیخ：زِ باریکی صراط غمم نیست اگر تو هُل ندهی من سرِ عبور ندارم! . . #حسين_جنتى 💠 @e_adab 💠

مپرس از روزگارم مهربان ! حال مرا تنها، عقیقِ اصل داند کنج بازار بدل کاران.... #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

جهل اگر صورت دیدار بگیرد به مَثَل عقل فریاد برآرد که نمادید شما... #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

اگرچه تلخم و دشوار، روی کن به صبوری به گوش، شعرِ مرا سربکش! دوای تو هستم #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

کفایتم ندهد بوسه، دست اگر برسد چنان کنم که بیارزد به ننگِ بُهتانش! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

از دور تماشا کن و از دور گذر کن هرچند اسیرِ قفسم، باز پلنگم! #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

از ما بپرس تا که بگوییم درد چیست مُشتی صغیر، مصلحتِ عام می‌کنند #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠

‏به فکرِ فتحِ جهان آن قبیل می‌افتند که بر نیامده‌اند از پسِ قبیله‌ی خویش! به فکرِ فتحِ جهان‌اند و می‌توانی دید هزار مسئله دارند در طویله‌ی خویش!‌ ‎=) ‌ - #حسین_جنتی 💠 @e_adab 💠