ای که ناز و غمزهات باشد ز نازم نازتر
تو خوشالحانی و هر صوتت شده آوازتر
تارهای گیسوان موجدارت، تار من
گیسوان مشکیات از سازها هم سازتر
من که درگیرم درون موجِ گیسوی شبت
کاش تو امشب کنی آن زلفها را بازتر
چشمهایت معجزه، ای وارثِ پیغمبران
خندهی روی لبت اما شده اعجاز تر
شهر شیراز است و شعر و شاعری اما بدان
عطر نارنج و گل رویت شده شیرازتر
تا بیایم که به پایان من بَرم این شعر را
باز هم با یاد تو شعرم شده آغازتر
#نازنین_حاصلی
🌷👌💠 @e_adab 💠
زندگی من دختر نورم، پُر از شور و شعور
میشناسندم همه عالم به حجب و این غرور
زندگی تلخی و پُر غم، دردها دادی به من
حسرتم شد تکهای شادی و گاهی هم سرور
میزنم گاهی ورق این دفتر پُر قصه را
خستهام از این همه تکرار تلخ و این مرور
آمدم تا زجر و غم بینم ز تو اما ببین
میکنم هر بار من از کوه مشکلها عبور
چارهای جز صبر بر داغ و مصیبتها که نیست
از همین رو گشتهام آرام و محجوب و صبور
زندگی گرچه ندیدم جز زیان از بودنم
با صلاح و نور ایمان میشوم از غصه دور
#نازنین_حاصلی
#شاعر_دلشعری 🍀
💛🎼 💠 @e_adab 💠
سوختی در آتش عشقی که در دل داشتی
عشق محبوبت گمانم من تو در گِل داشتی
موج دریای کرامت، بحر درد و عشق تو
در کنار حضرت دلدار، ساحل داشتی
سرو قامت بودی و در دشتِ عشق کربلا
قامت همچون کمان بانو، تو حاصل داشتی
خانهی تو جنت و دریای کوثر بود و بس
پس چرا بانو تو در ویرانه منزل داشتی؟
من که در وصف کرامتهای تو عاجز شدم
تو خودت دیوانی از حل مسائل داشتی
تو مرامت صبر بود و استقامت، الطفات
رحم حتی بر یزید و شمرِ قاتل داشتی
گفتهای چیزی ندیدی جز قشنگی از زمان
پس یقین درکی ز دنیا بس تو کامل داشتی
من گدایت میشوم، هر چند میدانم که تو
همچون من بسیار مفلسها و سائل داشتی
پس چه گویم من، تو کوهی و منم تمثیلِ کاه
حال کل کهکشان داند فضائل داشتی
شیوهی تو استقامت در ره حق بود و بس
گرچه تو دشمن ز جنس کذب و باطل داشتی
بیت آخر هم برای عذر تقصیر من است
تو یقینا بیش از این ابیات قابل داشتی
#نازنین_حاصلی
#شاعر_دلشعری 🍀
💛🎼 💠 @e_adab 💠
رفت و من ماندم و این طبع روان و غزلم
بعد از او در دل اشعار که من در به درم
حال من ماندهام و شعر و غزلهای خودم
سالها گشته که از یار خودم بیخبرم!
من و او ما شده بودیم ولی او که نماند
بعد از او یکه و تنهایَم و بی همسفرم!
همچو مجنون شدهام، رفته و من مشهورم
صاحب سبک شدم، رفته و صاحب نظرم!
جز خیالات وصالش به چه دلخوش بشوم؟
جز خیال نگهاش نیست به قرآن به سرم!
👤 #نازنین_حاصلی
#شاعر_دلشعری 🍀
💛🎼 💠 @e_adab 💠
بی تو با شعر و غزلهایم و دیوان چه کنم؟
رفتی و بعد تو با فصل زمستان چه کنم؟
ترس دارد به خدا خانه و شهرم بی تو
با غم و نیمه شب و گریهی پنهان چه کنم؟
به خدا عاشق تو بودهام و هستم من
رفتی و بی تو بگو با شبِ تهران چه کنم؟
عشق تو گشته ببین قاتل بلفطرهی من
بیتو با کوچهی پر عطرِ تو و باران چه کنم؟
من فراموش نکردم که کنارت بودم
خاطرات تو شده قاتل این جان چه کنم؟
دوستت دارم و این گشته تمام غمِ من
دین من، بی تو بگو با غمِ ایمان چه کنم؟؟
ای عزیز دل من، شعر و غزل منزل توست
رفتی و بعد تو با دفتر و دیوان چه کنم؟؟
•| #نازنین_حاصلی از شعرای کانال |•🌿🌙
💠 @e_adab 💠
ظن من این بود که با دیگری ما میشوی!
بعد از آن هم میرود او، پس تو تنها میشوی!
با خودم گفتم که شاید آن زمان من دیدمت!
باز هم در قلب من آیا تو هم جا میشوی؟!
تو که رفتی و خیالاتت شده افکارِ من!
دیدمت، اما نفهمیدم که دنیا میشوی!
آه ای معشوق بیاحساس منِ رفتی چرا؟
تشنه بودم من، چرا با او تو دریا میشوی؟
میرود او، مثل تو، مثل هزاران داستان
دلشکسته، خسته و افسرده، چون ما میشوی!
#نازنین_حاصلی
#شاعر_دلشعری🍀
💛🎼 @e_adab 💠
بعد از این شعر و غزلهایم نمیآید به کار
او قرارم بود و بعد از او ندارد دل قرار
همچو صیادی شدم در جستجوی صید خود
پیر گشتم، صید هم هر لحظه در فکر فرار
با زبان شاعران میگویمت: زیبای من
《بعد از این دست منو زلف چو زنجیر نگار》
من خزانی در خزانم، فارغ از شوق و امید
با تو اما فصل پاییزم شود در دم بهار
باز باران میزند بر خاطرات رفتنات
بوی عطرت پر شده در شهر، ای باران نبار!
صبر ایوبم اگر من داشتم، کم بود و کم!
همچو جسمی ماندهام من نیمه جان بالای دار
قاصدکها شعرهایم را برایت خواندهاند؟
بعد از این شعر و غزلهایم نمیآید به کار؟؟
#نازنین_حاصلی
#شاعر_دلشعری 🍀
💛🎼 💠 @e_adab 💠