࿐ྀུ༅࿇༅═┅─💚🍃
خیال از یاد من بُرده،حواسم پرتِ چشمان است
قرارم بوده ننویسم: که عشقِ من نفس جان است
نگویم: صورتش ماهِ تمامِ آسمانها و ...
خمِ ابروی جانانم، شعاعِ دیدِ انسان است
نفسجان، روحِ پاک و قلبِ آئینهست تصور کن!
اسیرم کرده چشمانی که رنگِ ماهِ آبان است
نفس را در نگاهِ بلبلان نغمهخوان دیدم:
که پرمنطق وَ با احساس، همه گفتند: گلستان است
شکوفه میزند نوشیدنِ شعر از بیان او
نخستین جرعهٔ نورِ دلافروزِ درخشان است
نقاب از صورتش افتاد و من با چشم خود دیدم
امیرِ دلنواز من، طلا خورشیدِ خوبان است
شنیدم نافهٔ عطار خوشرنگِ غزل میگفت:
نفس، زیبایی صبحِ تلاونگِ گلافشان است
مسلمانان، عزیزم صاحبِ چشمانِ جادویی
ست
حریرِ پاکِ آئینه، چه! معصومانه باران است
نفس، معشوقِ پاکی از تبارِ گلشنِ راز و ...
کلانتر خان شیرازی، لبِ بیت الغزل خوان است
شمایی که به من گفتی: برو و ترک عادت کن!
خودت را جایِ من بگذار!، ببین دل کندن آسان است؟!
بیا تا بشنوی از این دلِ دیوانهٔ بیتاب
دلِ من قصدِ دل کندن ندارد، مرد میدان است
#نفسجاناست🍃
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─💚🍃
💠 @e_adab 💠