eitaa logo
هامون
44.9هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
632 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
اونجا که شهریار میگه: رنگ رویا زده ام بر افق دیده و دل تا تماشا کنم آن شاهد رویایی را🤍✨ 💠 @e_adab 💠
قشنگی‌های زندگی رو ببین و خدا رو شکر کن شرایط الان تو ممکنه آرزوی خیلیا باشه 💠@e_adab💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی قلبا با خدا باشی نعمت دنبالت می‌کنه که بهت برسه حتی اگه نخوای.‌. ‌ 💠 @e_adab 💠
‹💛🌼› چه خوب میشد… افتخار آدمها به این ‌نباشه که هیچکس حریف زبون من نمیشه ، کاش به این افتخار می کردن که هیچکس حریف شخصیت من نمیشه… 💠 @e_adab 💠
آدمهای مهربون هم مثل گالری گوشی‌ان، هروقت نت نداشتی و بیکار بودی بهشون سر میزنی، کارت که راه افتاد میری و رهاشون میکنی..🌝✨ 💠 @e_adab 💠
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ دیریست که دل آن دل دلتنگ شدن‌ها بی‌دغددغه تن داده به این سنگ شدن‌ها 💠 @e_adab 💠
عشق‌ها دام‌اند و دل‌ها صید و گیسو‌ها کمند بگذر و بگذار، دل در هرچه می‌بینی مبند شادمانی خود غم دنیاست پس بی‌اعتنا مثل گل در محفل غم‌ها و شادی‌ها بخند با به دست آوردن و از دست دادن خو بگیر رودها هر لحظه می آیند و هر آن می‌روند گر ز خاک آرزو چون کوه دامن برکشی هیچ‌گاه از صحبت طوفان نمی‎‌بینی گزند آسمانی شو که از یک خاک سر بر می‌کنند بیدهای سربه‌زیر و سروهای سربلند گفت: ما با شوق دل‌کندن ز دنیا دل‌خوشیم گفتمش: هرکس به دنیا بست دل دیگر نکند 💠 @e_adab 💠
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست 💠 @e_adab 💠
✨وصیت عبید زاکانی 🔹گویند عبید زاکانی در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت: 🔸من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار. 🔹این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت. 🔸پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد. 🔹اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود: خدا داند من دانم و تو هم دانى که یک دینار ندارد عبید زاکانى 💠 @e_adab 💠