🔰 گزارش روز
🔻طناب پوسیده حجاریان
همزمان با افزایش کنشگری اصلاحطلبان برای تعیین سازوکار این جریان برای سیاستورزی و حضور در انتخابات، تحرکات طیف رادیکال و افراطی نیز افزایش یافته است. نمونه این تحرکات را باید در مصاحبه امثال؛ فائزه هاشمی، سعید حجاریان و... دید که یا به نفی مستقیم حضور در انتخابات پرداخته و یا برای حضور در انتخابات به تعیین شروط میپردازند. در زمینه علل چنین رفتارهایی از سوی طیف رادیکال اصلاحات مانند حجاریان چند نکته تحلیلی را میتوان مد نظر داشت:
▫️گزارههای تحلیلی:
1️⃣ شرط و شروط طیف رادیکال و افراطیای مانند حجاریان را نمیتوان به معنای شرط و شروط برای حضور در انتخابات دانست؛ چرا که این طیف افراطی سالهاست از انتخابات گذر کرده و نافرمانی را جستوجو میکنند. برای مثال حجاریان در سایت مشق نو در 10 آذر 1397 اینگونه مینویسد: «تاکتیک اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج تودهای و انواع سازمانهای مردمنهاد متجلی میشود و حتی بعضی مواقع میتوان به نافرمانی مدنی فکر کرد. اساساً معتقدم فشار از پایین با انتخابات پدید نمیآید. پس باید گفت: پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات به معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است.» لذا شروط طیفهای تندرویی مانند حجاریان بیش از آنکه شروط برای آمدن به صحنه انتخابات باشد تئوریزه کردن آنچه نافرمانی میداند است.
2️⃣ نسخه تجویزی امثال حجاریان را باید طناب پوسیدهای دانست که با آن نمیتوان به چاه رفت. اشکال اول اینکه هر جریان سیاسی برای مانایی خود نیازمند بازیگری سیاسی است و این ذاتیاش محسوب میشود. جریان سیاسی مانند ماهی است؛ همانگونه که ماهی بدون آب میمیرد جریان سیاسی هم بدون کنشگری سیاسی رو به اضمحلال خواهد رفت. لذا اینکه یک جریان سیاسی را از فعالیت سیاسی منع کرده و آن را به «نافرمانی مدنی» دعوت کنیـ آنگونه که امثال حجاریان مینویسند و میاندیشندـ جز خسران برای جریان سیاسی مطبوع چیز دیگری حاصل ندارد.
3️⃣ اشکال دومی که بر این صحبت وارد است و جریان اصلاحات را با خسارت همراه میکند منابع انسانی و بدنه اجتماعی جریان است. عدم بازیگری سیاسی به معنای به عاریت گذاشتن بدنه اجتماعی و طیف هوادار است. توصیه جریان افراطیای مانند حجاریانـ در صورت جامه عمل پوشیدنـ زمینهای را فراهم میآورد تا بدنه متمایل به جریان اصلاحات از جاهای مختلف گاه به اسم خط سوم داخلی و گاه به اسم جریانهای ساختارشکن خارجنشین به عاریت گرفته شود. اضمحلال بدنه اجتماعی هم چیزی جز اضمحلال جریان سیاسی نتیجهای ندارد.
🔸️نکته مهم؛ حوادث و اتفاقات چند سال اخیر نشان داده است که سازوکار مواجهه با نظام در هر طیف سیاسی استفاده از سازوکار قانونی است. به همین دلیل در مدت اخیر شاهد فعال شدن سیاسیون و طیفهای داخلی اصلاحات هستیم تا برای رسیدن به یک سازوکار رقابت به اجماع برسند. آنچه مطلوب و مورد نیاز است این است که در این سازوکار نباید اجازه داد طیفهای تندرو و رادیکال زیر میز مفاهمه، گفتوگو، مشارکت و... بزنند و میز کذایی و غیر منطقی خود را پیش پای جریان بگذارند.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
🟤 من یک کلاهبردارم
یک سال از حوادث پس از فوت مهسا امینی میگذرد. حرکتی که پس از فوت او شروع شده بود پس از مدتی توسط بازیگرانی که باید آنها را بچه زرنگ براندازی دانست تصاحب شد. بچه زرنگهایی که به قول خودشان دکان دو نبش زدهاند. در یک نبش دکانشان هر اقدام اعتراضی در جامعه را به اسم خودشان رنگزده و به غربیها میفروشند و کرور کرور سرمایه کسب میکنند و وظیفه نبش دیگر تیغ زدن مردم بیگناهی است که پرستیژ آزادیخواهانه اینها را باور کردهاند.
🔸️نمونهاش همین مصی علینژاد است که به دادگاهی در ایالات متحده آمریکا شکایت کرده که جمهوری اسلامی ایران به روحیه او آسیب رسانده است و در ادامه دادگاه فدرال به نفع او رأی داده و به موجب این رأی مبلغ 3 میلیون و 325 هزار دلار معادل 170 میلیارد تومان از اموال بلوکه شده ایرانـ که حق مسلم مردم ایران استـ باید به عنوان غرامت به وی پرداخت شود. همین مدت پیش بود که اسنادی از او منتشر شد که نشان میداد 700 هزار دلار از دولت فدرال آمریکا پول گرفته است. اینها پولها و دریافتیهای عیان و آشکار است و بماند دریافتیهایی که به اسم دموکراسی و آزادی از سرویسها و نهادها تیغ زده است. نمونه دیگرش همین علی کریمی است؛ کسی که خودش را لیدر «زن، زندگی و آزادی» میدانست آزادی را از نزدیکترین زن زندگی خودش سلب کرده و راهی زندانش نموده است.
◀️آنچه گفته شد وصف طماعی و یا کلاهبرداری یک فرد نیست. بلکه وصف حال و روز جماعت برانداز و تجزیهطلب است که یکی تریبونی که نظام برایش تسهیل کرده است را محلی برای عقدهگشایی و دعوای مردم با مردم قرار داده است. تریبونی که باید هدایتگر باشد امروز تولیدکننده خشم و خصومت و ترور در شرق و غرب میشود. و دیگری که دیروز پشت سر صدام راه افتاده و زنان و مردان کردی مانند شهیده ناهید فاتحیکرجو یا همان سمیه کردستان را به فجیعترین شرایط قتل عام میکرد امروز منادی زن، زندگی، آزادی شود و پشت این شعار فریبنده، تجزیهطلبیاش را قالب کند.
دنیا محل عبرت است. عبرت برای کسانی که با طناب پوسیده امثال مصی علینژادها به چاه ویل براندازی رفتهاند و طلب دموکراسی میکنند. سالها قبل این جماعت هشتگ میزدند که #منـ یکـ براندازم؛ حال که نقاب افتاده و آن سبو آبرویی که بود نیز شکسته است شاید بهترین کار بازگشت به هشتگ اصیل و واقعی یعنی #منـ یکـ کلاهبردارم است.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
🟤 این یک آرایش جنگی است
پس از هتکحرمت به قرآن روز گذشته رهبر معظم انقلاب در پیامی این اهانت را محکوم کردند. یکی از عباراتی که ایشان در متن پیامشان به کار بردند «آرایش جنگی» بود. ایشان فرمودند: «دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.»
در تحلیل هتکحرمت به قرآن میتوان دو نگاه تحلیلی داشت. نگاه اول تقلیل منازعه به فرد موهن است. در این تحلیل، فردی مانند سلوان مومیکا که اقدام به آتش زدن قرآن کرده محکوم میشود. اما اگر نخواهیم سطح منازعه را تقلیل بدهیم موضوع حادتر و پیچیدهتر میشود. به همین دلیل است که ما در پیام رهبری با «توطئهگران پشت صحنه» مواجه میشویم. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که منازعات دنیا همیشه یک پشت پرده دارد. مثلا جنگ صلیبی با اینکه عاملش سخنرانی پاپ اوربن دوم معرفی میشود اما عامل تحریککننده پاپ، امپراطور روم شرقی یعنی آلکسیوس کمننوس بود که به قول فرانکوپن مورخ انگلیسی «کمکخواهی او (پاپ اوربن) آخرین فریاد مذبوحانه حاکمی بوده که دولت و امپراتوریاش فاصلهای با سقوط نداشته است.»
در اینجا هم بیشتر از یک حرکت فردی ما با یک جنگ تمدنی علیه مسلمانان روبهرو هستیم. جنگ تمدنی نیز امروز شروع نشده است؛ بلکه از زمانی شروع شد که هانتیگتون آن را تئوریزه کرد و یک ضلع از سه ضلع این جنگ را مسلمانان معرفی کرد. از آن روز تا به امروز حوادث بسیاری به دست غربیها شکل گرفت تا بتوانند اسلام را نه در یک جنگ صلیبی بلکه در اذهان و افکار جهانی ترور کنند. تولید القاعده، زدن برجهای دوقلو، ایجاد داعش و... بخشی از پروندههای اسلامهراسی غربها بود.
حرکت موهن امروز میوه حرکتهای دیروز است. امروز جامعه تحت بمباران رسانههای صهیونیستی و غربی از اسلامهراسی به اسلامستیزی رسیده است. در این منازعه مسلمین و افراد دغدغهمند باید نگران باشند؛ چون این توهین حد یقفی ندارد. اولین کار این است با عاملان و پشت صحنه برخورد شود. موضوعی که در پیام رهبر معظم انقلاب هم آن را شاهدیم.
اما در لایه دوم باید اسلام را از زیر ترکشهای رسانهای صهیونیسم و غرب بیرون کشید. این امر هم جز با کار نرم فرهنگی و رسانهای صورت نمیپذیرید. امروز علمای اسلام باید بنشینند و بگویند چگونه میتوان چهره اسلام که توسط گروههای خشنی مانند القاعده، داعش و... به گروگان گرفته شده را بازپس گرفت. نباید گذاشت اسلام همچنان به دست داعشیها و رسانههای صهیونیستی و غربی ترور شود.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
💠 با یزیدیم یا حسین(علیه السلام)؟
محمدعابد الجابری اندیشمند نومعتزلی مصر سعی کرده است تاریخ اسلام را در سه واژه حقیقت، قبیله و غنیمت تحلیل و تفسیر کند. نگاهی به تاریخ کربلا و حادثه عاشورا هم نشان میدهد که ما در کربلا با سه واژه متفاوت روبهرویی هستیم؛ منفعت، مصلحت و حقیقت. در کربلا آنچه اتفاق میافتد انسانها را به سه نحله تقسیم میکند.
▫️ خواص منفعتمحور: افرادی که در کربلا سهیم هستند همه سید الشهداء (ع) را میشناسند؛ ولی بین منفعت مقطعی و حقیقت گیر میافتند. مثلا شریح قاضی اگر فقط بر بالای عمارت کوفه میگفت: هانیبن عروه در زندان زخمی و مجروح شده است همانجا قیام مردم علیه ابن زیاد شکل میگرفت و حادثه عاشورایی پدید نمیآمد. یا یکی مثل عمربن سعد چرتکه میاندازد که حسین (ع) را میکشم، به ملک ری که رسیدم توبه میکنم؛ ولی آنچه در دوراهی حقیقت و غنیمت برای عمربن سعد محقق شد این بود که نه به ملک ری رسید و نه از گندم آن خورد.
▫️ خواص مصلحتاندیش: دیگری هم مثل سلیمان بن صرد خزاعی میشود که در شناخت حقیقت و مصلحت در میماند. عقل مصلحتاندیش و کوتهبین انسانهای بزرگی مانند سلیمانبن صرد خزاعی اینگونه محاسبه میکنند که قطعا در هماورد بین امام حسین (ع) و سپاه یزید آن کسی که شکست میخورد امام حسین (ع) است. به همین دلیل پا پس میکشد تا در جایی دیگر بتواند یزید را شکست دهد. اما تاریخ یعنی اقدام در موقع خویش. سلیمان بعدها در قیام توابین با 4000 نفر شهید میشود؛ ولی پیام 72 تن کجا؟ و تأثیر 4000 نفر مصلحتسنج زماننشناس کجا؟
▫️ خواص حقیقتطلب: اما کسان دیگری هستند که در طریق حقیقتند؛ حقیقت هم جز پا جای پای معصوم (ع) گذاشتن نیست «المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق». مالک در جنگ صفین میداند که اگر دو شمشیر دیگر بزند خیمه کفر ویران میشود؛ ولی به اذن مولایش برمیگردد، اما کمی آنسوتر عاشوراییان میدانند به واسطه راهی که میروند سرشان بر نیزه خواهد رفت؛ ولی اذن میدان میخواهند. در این حقیقتطلبی گاه شمری که 16 بار با پای پیاده به سفر حج رفته و پیشانیاش پینه بسته مردود میشود؛ ولی سعدابن حارث، ابوالحتوف بن حارث، حربن یزید و... که تا ظهر عاشورا در سپاه یزید هستند به امام میپیوندند و شهید میشوند.
شیعه حقیقی یعنی بدانی کی قیام کنی و کی قعود؟ کسی مثل مالک میتواند فهم کند که چرا در نزدیکی خیمه معاویه باید برگردد؟ چرا که امام علی (ع) فرمان بازگشت داده است. خواصی که این فراز و فرود سیاسی را درک نکردند حسنابن علی (ع) را به واسطه صلحش مُذِلُّ المومنین خواندند و حسین (ع) را در کربلا تنها گذاشتند. مخلص کلام میدان رفتن ۷۲ تن و کنار کشیدن مالک اشتر را نه با عقلانیت منفعتمحور میتوان فهمید و نه با چرتکه انداختن مصلحتاندیشانه، فقط یک راه دارد «اعرالله جمجمتک» «سرت را به خدا بسپاری» و پا در ره ولایت نهی.
آنچه گفته شد مختص کربلا و عاشورا نیست؛ مختص امروز نیز هست. اینکه کسی زیر علم حسین (ع) سینه میزند باید بداند ما در یک جهان سینوسی و پر فراز و فرود قرار گرفتهایم. گاه چنان حوادث غبارآلود میشوند که فهم آن برای خواص هم سخت میشود. در این مسیر پر فراز و فرود آنچه به رفتن کمک میکند شناخت مسیر و داشتن یک شاخص است و شاخص اصلی هم گفته شده است «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا.»
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
💠 ما ملت امام حسینیم
مراسم دهه اول محرمالحرام امسال هم مانند سالهای گذشته پرشور برگزار گردید. یکی از خصوصیات ویژه محرم این است که زن و مرد، پیر و جوان، چپ و راست، غنی و فقیر و... کنار هم قرار گرفته و فارغ از تعلقات خود به رونق این مجلس 1400 ساله کمک میکنند. اما مراسم امسال در درون خود پیامها و نکات تحلیلیای داشت که میتوان آن را اینگونه برشمرد:
🍂 جامعه دیندار است:
سالهاست ما از طرق مختلف و از رسانههای گوناگون با این انگاره مواجه میشویم که جامعه از دین فاصله گرفته و به اعتقادات دینی توجهی ندارد. مراسمات شب قدر، تاسوعا و عاشورا، راهپیمایی اربعین و... نشان میدهد که این انگاره، یک ذهنیت اشتباه است. البته این به معنای غره شدن مسئولان به وضعیت موجود نباید تلقی گردد بلکه باید با پیمایشهای علمی و تخصصی به این نکته رسید که جامعه در عصر جدید به پدیدههای دینی چگونه میاندیشد و چگونه میتوان به افزایش کیفیت دینداری آن کمک کرد.
🍂 پروپاگاندای رسانهای را باور نکن:
گوبلز میگفت که دروغ، هر چه بزرگتر باشد، باورش آسانتر است. این مبنایی برای پروپاگاندای رسانهای و برجستهسازی حاشیه و به حاشیه بردن اصل است. در محرم هر سال هم ما با این موضوع مواجهیم که رسانههای ضد انقلاب یک نوحه از یک مداح یا یک حاشیه از یک مراسم را در بوق و کرنا کرده و اصل مراسم عاشورای حسینی را تحتالشعاع قرار میدهند. موضوعی که امسال نیز با آن مواجه بودیم. جامعه به درستی میداند که در بین صدها هزار تکیه، هیئت، موکب و... با فرهنگ، عقاید و سلایق مختلف به وجود آمدن حاشیههایی این چنینی غیر قابل کتمان است. اما اینکه بخواهیم عظمت این دستگاه عظیم، مردمی و خودجوش را زیر سؤال ببریم خلاف اخلاق و انصاف است.
🍂 نسل زِد ضد نیست:
در اغتشاشات سال گذشته با عبارت نسل زِد بسیار مواجه شدیم که نسل جدید جامعه را به بیگانگی با فرهنگ بومی و دینی متهم میکردند. اینکه نسل جدید متفاوت میاندیشد و با چالشهای فکری و هویتی بسیاری روبهروست یک امر غیر قابل کتمان است. اما تعدد حضور جوانان و نوجوانان در هیئات و عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام نشان میدهد که این نسل نیازمند مطالعه عمیق فرهنگی و اجتماعی است.
🍂 حسین علیهالسلام فصل مشترک ماست:
این روزها جامعه به وحدت و همدلی نیاز ویژهای دارد. مناسبات ملی و مذهبی بهترین بستر برای شکلگیری وحدت و همدلی است و شاید گل سر سبد این مناسبتها محرم و صفر و شخصیت امام حسین علیهالسلام است. چپ و راست، شیعه و سنی، پیر و جوان و... همه به امام حسین علیهالسلام اعتقاد دارند و این میتواند یک فصل مشترک برای گفتوگو و رسیدن به وحدت باشد.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💠 مأموریت 210 روزه
«برهه حساس کنونی»، این عبارتی است که در ادبیات سیاسی ما زیاد به کار برده میشود و این روزها هم بعضا به دستمایه طنز و گاه طعنههای سیاسی بدل شده است. اما واقعیت قضیه این است که نظام بینالملل و عرصه سیاسی عرصه ایستایی و ثبات نیست بلکه عرصهای به شدت سیال و متغیر است. در این عرصه متغیر، تزاحم منافع بازیگران باعث میشود که هر روز ما شاهد یک تحول جدید باشیم. لذا «برهه حساس کنونی» نه یک طنز بلکه یک واقعیت است.
انتخابات اسفند 1402 هم شاید مصداق همین عبارت پر کاربرد باشد. کسانی که صحنهگردان حوادث سال گذشته بودند تلاش داشتند تا مردم به عنوان مهمترین رکن نظام را از آن بگیرند. در این انتخابات هم قطعا این جماعت سر جای خود نخواهند نشست و به هر کاری که دستشان برسد و برایشان ممکن باشد دست خواهند زد تا در انتخابات اخلال ایجاد کنند؛ این اخلال میتواند امنیتی باشد، یا رسانهای و فکری و یا به واسطه هر ابزار دیگری.
در این بازی شطرنج هر مهره یک کارکرد دارد و آن کسی میتواند موفق باشد و طرف مقابل را کیش و مات کند که از همه مهرههای خود بهترین استفاده را نماید. در بازی شطرنج اولین اصل داشتن یک راهبرد است. راهبرد انتخابات 1402 هم همان راهبرد چهارگانهای است که رهبری در اول سال معین کردند؛ امنیت، رقابت، مشارکت و سلامت. در 210 روز آینده از وزیر و وکیل و رئیس گرفته تا هر شخص عادی در جامعه که دغدغه ایران و ایرانیت را دارد باید به برهم زدن بازی طرف مقابل و کیش و مات کردن آن بیندیشد. 2 روز دیگر نامنویسیها شروع خواهد شد. اولین گام در این مأموریت 210 روزه دعوت کردن از کسانی است که صلاحیت و توانمندی این کار را دارند. افراد و جریانها با توانمندیها و بدنه اجتماعی که دارند میتوانند به تنور انتخابات بدمند و بر گرمی آن بیفزایند.
البته این بازی تا شامگاه 11 اسفندماه و پایان سوت رأیگیری ادامه خواهد داشت. بازیکن خوب تا دقیقه 90 و حتی در وقتهای اضافه میجنگند. در این جنگ تن به تن هر شخص یا جریانی که با قول و فعل و تقریرش به پر شور بودن انتخابات کمک کند سرباز وطن محسوب خواهد شد؛ خواه چپ باشد یا راست. هرکس هم در آتش اختلافات بدمد و تنور انتخابات را سرد کند تکمیلکننده بازی طرف مقابل است.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
⚽️🏐🤼♂️ جدال ورزش و تروریستهای رسانهای
انتقال احتمالی مهدی طارمی به تاتنهام، قهرمانی کشتی فرنگی نوجوانان در جهان، قهرمانی تیم والیبال جوانان در جهان، قهرمانی وزنهبرداری نوجوانان در آسیا، توقف نایبقهرمان اروپا توسط هندبال نوجوانان ایران، صعود تیم فوتبال نوجوانان به جام جهانی، قهرمانی تیم وزنهبرداری دختران برای اولین بار در آسیا و... جزو اخباری بود که در مدت اخیر در ورزش کشور اتفاق افتاد ولی در رسانههای ضدانقلاب و برانداز ضریب خبری نیافت. این نحوه خبررسانی را با خبررسانی در ایام اغتشاشات سال گذشته مقایسه کنید که یک کشف حجاب یا یک توئیت حاشیهای چگونه در رسانههای تجزیهطلب و برانداز خبرساز میشد. اما چرا این جماعت اینگونه با ورزش قهرمانی مواجه میشوند؟ و آیا همانگونه که میگویند ورزش در اذهان آنها سیاسی نیست؟
علت چنین رفتاری را باید تفاوت کارکردهای ورزش ملی و قهرمانی با کارکردهای این رسانهها دانست. ورزشهای ملی خصلتی که دارند موجب وحدت جامعه میگردند. فقیر و غنی، فارس و غیر فارس، شیعه و سنی هنگامی که به ورزش ملی میرسند اختلافها را کنار میگذارند و برای آنها ورزش ملی یک هویت ایرانی میسازد. و این با رویکرد رسانه تجزیهطلبی مانند ایراناینترنشنال در تضاد است. اگر ورزش ملی وحدتساز است او قصد دارد که دیگرساز باشد و هر ایرانی به جای عشق و افتخار به ورزشکاران کشورش، انگشت اتهام را به سمت دیگری نشانه رود و هم وطنش را بیغیرت و یا به صفت قبیحه دیگری معرفی کند.
🤝 کارکرد دیگر ورزش و قهرمانی ملی تزریق روحیه نشاط به جامعه است در صورتی که طرف مقابل به دنبال سیاهنمایی مطلق از جامعه است و آنچه میتواند نشاط را به جامعه آورد را به طور کلی منتفی میداند و با آن در ستیز است. لذا ما بیشتر از اینکه با یک موضوع ورزشی مواجه باشیم با یک جنگ شناختی از جنس ورزش مواجهیم. طرف مقابل تلاش دارد تا هر آنچه مؤلفههای ملت ساز و نشاطانگیز وجود دارد را از جامعه ما بزداید.
🔻 ویژگی دشمن، دشمنی است اما آنچه باید مدنظر داشت این است که با توجه به اینکه بیش از 70 درصد جامعه در شبکههای اجتماعی با این رویکردهای دشمن مواجهند و ضعف سواد رسانهای موجب آسیب به برخی شده و میشود باید یک تأمل اساسی برای سواد رسانهای جامعه کرد تا به درستی ماهیت تجزیهطلبانه این رسانههای تروریستی را بشناسند.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
🔻 لطفا حاشیهسازی نکنید
خبر کنار گذاشتن محمدرضا غلامرضا معاون سیاسی وزارت کشور جزو خبرهایی بود که روز گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفت علت این کنار گذاشتن هم نامهای بود که وی مدتی پیش به استانداریها زده و محدودیتهایی را در ارتباط بین استانداری، فرمانداریها و دیگر بخشهای دولت با نمایندگان در ایام انتخابات اتخاذ نمود. موضوعی که باعث ناراحتی نمایندگان شد و رابط دولت و مجلس را وارد فاز جدیدی نمود که باعث برکناری معاون سیاسی وزارت کشور شد.
فارغ از حواشی پدید آمده به نظر میرسد در تغییر صورت گرفته با چند اشکال اساسی از سوی مجلس و دولت مواجهیم.
1️⃣ اشکال اول اینکه نمایندگان با اینکه یک مقام اجرایی نیستند اما در فضای شهرستانها خصوصاً شهرستانهای کوچک محل رجوع مردم میباشند. حتی به علت اشکال در چهارچوب حکمرانی، نماینده مجلس گاه تأمینکننده مسائلی مانند آب، آسفالت و... نیز هست.
این در هم تنیدگی بین مسئولان اجرایی و نماینده مجلس با یک بخشنامه و یا دستورالعمل یک شبه قابل کنار گذاشتن نیست. از سویی هم این نکته درست است که باید عدالت انتخاباتی بین کلیه کاندیداها حتی نماینده مستقر رعایت شود. وزارت کشور و دولت باید بین عدالت انتخاباتی و تعامل با قوه مقننه مسیری باز کند که نه ارتباط با نمایندگان آسیب ببیند و نه به عدالت انتخاباتی خدشهای وارد شود امری که در اقدام وزارت کشور لحاظ نگردید.
2️⃣ اشکال دوم به مجلس و نمایندگان برمیگردد که رواداری و صبر نمایندگان هم باید به آن اندازه باشد که با یک نامهـ چه صحیح باشد و چه غلطـ از تعامل با دولت خارج نشود. امروز بخشی از جامعه رواداری و صبر مجلس در قضیه معاون وزیر کشور را نپسندیدند و فضای رسانهای پدید آمده علیه مجلس حاصل همین کم صبری بهارستاننشینهاست. سیاستمدار هوشمند و کارکشته با یک غوره سردی و با یک مویزه گرمی نمیکند.
3️⃣ اما اشتباه اصلی و بزرگ بیتوجهی به دستور رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر است که به صراحت سه قوه را از اختلاف و دعواهای سیاسی بر حذر داشتند. آنچه رهبری فرمودند یک امر مولوی و لازمالاجرا بود. بارها گفته و نوشته شد که وظیفه دولت و مجلس نوشتن یک نقشه راه برای اجرایی کردن همافزایی بین دولت و مجلس بود؛ اما این نقشه راه بعد از چند ماه نگاشته نشد و هر مدتی یک مسئله حاشیهای بر متن غلبه میکند. حاشیههایی که دودش به چشم ملت میرود و عرصه خدمت را به عرصه کشمکشهای بیمورد تبدیل میکند.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
♦️ الزامات رسیدن به قله
روز پنجشنبه بود که مجمع فرماندهان سپاه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. یکی از محورهای بیانات ایشان وضعیتشناسی از شرایط جاری کشور بود. ایشان نظام را در حال رسیدن به قله دانستند و فرمودند: «ما فصل مشبعی را حرکت کردیم. ... این شیب تند را عبور کردیم، به قلهها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. ... روز امید است، روز حرکت است.» اما برای رسیدن به پیشرفت نهایی یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب قله الزاماتی وجود دارد.
چشمانداز را تغییر دهیم: ما کجا ایستادهایم؟ پاسخ به این پرسش را میشود از دو جنبه دید و پاسخ داد. گاه ممکن است که با دیدن کاستیها و رجحان آن، به این نتیجه برسیم که مسیر به سمت قله نیست؛ بلکه در یک سراشیبی و سقوط است. این منفیبافیها را این روزها در برخی نگاههای ژورنالیستی، حجاریان، عبدی، رنانی و... به کرات دیدهایم. اما منظر دومی که میشود به پرسش «کجا ایستادهایم؟» پاسخ داد، دیدن پیشرفتها و مسیر طی شده است. اینکه امروز مشکلات وجود دارد، امری کتمانناپذیر است؛ اما آیا باید اسیر ذهنیتها شد؟ پاسخ «خیر» است. وجود اشکالات نباید مانع دیدن پیشرفتها شود و اذعان به پیشرفتها نباید ما را دچار توهم یا سانسور واقعیتها کند.
تاریخ بخوانیم: عصر امتیازات قاجاری، قرارداد 1905 و 1915، تحتالحمایگی انگلیس در 1919، قحطی بزرگ، به قدرت رساندن شاه با اراده افسران انگلیسی و عزل او پس از 16 سال، کودتای 28 مرداد و... بخشی از تاریخ ماست. تاریخی که نشان میدهد، پادشاه این کشور با برنامهریزی شاپور ریپورترها بر سر کار میآمد و با اراده چرچیل و روزولتها میرفت. مطالعه این تاریخ میتواند به ما نشان دهد که ما از آن ته دره و شیبها گذر کردهایم. قدیمیها میگفتند: «ملتی که تاریخ نخواند خودش عبرت تاریخ خواهد شد.»
اختلاف ممنوع: اختلافها موجب هدر رفتن توانها و گاه تقابل آنها میشود. سالهاست که دنیا معتقد است لازمه پیشرفت ایجاد ساختارها و نهادهای همافزا (integrative institution) است. در رسیدن به قله نمیشود معیشت مردم و حل مشکلات را رها کرده و به بهانه تغییر یک معاون یقهگیری کرد و زد و خورد راه انداخت.
کار جهادی: الزام چهارم کار است و کار است و کار. در رفع عقبماندگیها آنچه به ما کمک میکند، روحیه جهادی و خسته نشدن است.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
🏴 دیستوپیای مدرن و یوتوپیای اربعین
ما در غرب دو واژه متضاد داریم؛ دیستوپیا و اتوپیا. اتوپیا همان مدینه فاضله است؛ اما دیستوپیا شهری است که در آن تباهی گسترده شده است. شاید یکی از ویژگیهایی که بتوان از نگاه ژورنالیستی آن را دیستوپیای مدرن تشبیه کرد، عبارت «غرب وحشی» در واژگان رهبر معظم انقلاب است که میفرمایند: «سیاستمداران غربی... کت و شلوار میپوشند، کراوات میبندند، ادکلن میزنند، کیف سامسونت دستشان میگیرند، اما وحشیاند؛... هر جایی که یک حرکتی علیه یک فرد حتی انجام بگیرد که مورد علاقه آنها است، آنجا تروریسم و حقوق بشر و همه چیز ردیف میشوند برای مقابله اما اینجاـ به این وضوحـ به این حرکت، [حرکت] تروریستی نمیگویند! اینها این جوری هستند.»
در جامعه مدرن وقتی بشریت با چالشی مواجه میشود، غرب به فکر دوختن کلاهی از نمد مشکل موجود بر میآید. براساس تخميني که سال 2017 زده شده، به ازاي هر 100 نفر در آمريکا، 120/5 اسلحه وجود دارد. سال 2017 نشريه فورچون نوشت که به دنبال حادثه لاسوگاس که منجر به کشته شدن 59 نفر شد سهام شرکت استورم و روگر فرداي آن روز در آغاز معاملات، سه درصد افزايش يافت و سهام شرکت امريکن اوت دور (American Outdoor) با افزايش پنج درصد و سهام شرکت ويستا اوت دور (Vista Outdoor) با افزايش بيش از دو درصدي همراه شد. مردم به دنبال هر حادثه براي حفظ امنيت خود به خريد اسلحه پناه ميبرند و اين به معناي رشد سهام شرکتهاي اسلحهسازي است.
از قدیم گفتهاند «الناس علی دین ملوکهم». مردم غرب را ملامتی نیست؛ چرا که در ذیل گفتمانی زیستهاند که بحران میسازد تا از دل بحران ثروتش را انباشته کند. اگر ناتو خودش را به دل روسیه میزند بخشی حاصل این است که جنگ در اوکراین به سود شرکتهای بزرگ اسلحهسازی تمام میشود. براساس آمار منتشر شده از سوی شرکت آمریکایی ریتون فروش این شرکت در سه ماهه نخست سال گذشته میلادی به 16 میلیارد دلار رسید که 3 برابر سال قبل از آن بوده است.
اما در مقابل این دیستوپیا ما به دلایل ذیل با یک یوتوپیا یا آرمانشهر مدرن نیز مواجهیم و آن اربعین حسینی است:
معنویت افیون تودهها نیست: «دین افیون تودههاست.» این عبارت را بارها از جریان چپ مارکسیستی شنیدهایم. اما اربعین نشان میدهد که معنویت افیون تودهها نیست بلکه به آن پویایی میدهد. عشق حسین(ع) محرک همه خوبیها و نیک سرشتی و نیکاندیشیهای اربعین است.
نظام طبقاتی ممنوع: نظامهای طبقاتی همیشه در دنیا بوده و هستند. سرزمین فراعنه، روم، یونان باستان و... همه در عصر خود دارای نظامهای کاستی بودهاند. اما آنچه ما در اربعین مشاهده میکنیم یک نظام و جامعه بدون طبقه است. در راهپیمایی اربعین گاه انسانهایی را در حال خدمت به فرودستان و مستضعفان جامعه میبینید که از لحاظ علمی، جایگاه شغلی، ثروت و... در بالای جامعه دستهبندی میشوند. پزشک واکس میزند، وزیر و وکیل چای میریزند و... .
منفعت جایی ندارد: در دنیای مدرن در هر تعامل یا تقابلی آنچه لحاظ میشود دادهها و ستاندههاست. اما در اربعین، میزبان عراقی گاه طعامی را بر سر سفره مهمان میآورد که در طول سال شاید خودش آرزویش را داشته است. بسیار شنیدهایم و دیدهایم که همین مهمان کمی آن طرفتر مینشیند و میگرید تا از خداوند بابت این نعمتی که به او داده است تشکر کند. آنچه در اربعین رخ میدهد یک «تکدی سخاوتمندانه» است؛ التماس میکند، گریه میکند، دستت را به سختی فشار میدهد تا بر سر سفرهاش بنشینی و او لذت ببرد.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
📌 آقای خاتمی؛ مخاطب شمایید
چند روز پیش سیدمحمد خاتمی در دیدار با «شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب» گفته است: «باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد میکند. مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. ... اگر خوداصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است، انتخابات برای مردم است؛ باید واقعاً انتخابات صورت گیرد. نمیشود دست و پای کسی را ببندید و بگویید شنا کن!»
مطالبهگری و انتقاد ذاتی جامعه است. اگر از محتوای رادیکال آقای خاتمی بگذریم، نکتهای که وجود دارد، این است که فردی که گارد انتقاد و مطالبه گرفته، اولین پرسشی را که باید پاسخ دهد، قدرالسهمش از وضعیت موجود است. آقای خاتمی از مریخ که نیامده است؛ بلکه خود بخشی از «مخاطب بایدهایی» است که میگوید. اگر تسامحاً از دولت هاشمی و میرحسین بگذریم، در 16 سال از 26 سال گذشته یا شخص خاتمی بر سر کار بوده یا کسی بر سر کار آمده که حاصل «تَکرار میکنم» خاتمی است. نمیشود «تَکرار کرد» ولی عواقب «تَکرار کردن» را نپذیرفت.
اینکه آقای خاتمی میگوید «مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد» حدیث نفس است. آیا زمانی که با بیعملی وزیر مسکن و شهرسازی، مطالبات مردم در این حوزه انباشته شد و وزیر با افتخار گفت یک مسکن هم نساخته است، آقای خاتمی دیدند و شنیدند؟ اگر دیدید و شنیدید، چرا واکنش نشان ندادید؟ مگر مردم آن زمان برده بودند؟ نمیشود چشم را بر روی تورم، افزایش نقدینگی، افزایش پایه پولی کشور، رشد چند صد درصدی قیمت ارز، پشت میز نشستنها و زخم بستر گرفتنها و... در دولت تحتالحمایه بست و به گوشهای خزید و حال در تغییر دولت، گارد انتقاد گرفت. کار پسندیده آن بود که بابت آنچه در دولت قبل گذشت، اول کمی عذرخواهِ همین مردمی که سنگش را به سینه میزنید، میشدید و درثانی لب به اعتراض و مطالبه میگشودید.
رقابت، راهبرد اصلی و همیشگی انقلاب و نظام بوده و هست. دهههای 70 و 80 که بخشی از نزدیکان امروز آقای خاتمی و مرحوم هاشمی تفکر «انتخابات محدود و مدیریت شده» را بر روی میز نظام گذاشتند، کسی که مخالف بود و همیشه از مشارکت حداکثری سخن گفته، رهبری نظام بوده و هست. بنابراین، نمیتوان انگشت اتهام را به سوی نظام گرفت و باز هم مخاطب اول این کلام شخص آقای خاتمی است. نمیشود در سال 1388 زیر میز انتخابات 85 درصدی زد و امروز ادای دموکراسی و مردمسالاری را درآورد. مردمسالاری شیر بییال و دم و اشکم نیست. 16 آذر 1383 و در روز گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران، آقای خاتمی به صراحت اعلام کرد: «از اردوگاه اصلاحات صدای پای دشمن به گوش میرسد.» نهیبی که امروز برای شخص خاتمی بارها و بارها باید تکرار شود. اصلاحات یک جریان متکثر و به تعبیر برخی اصلاحطلبان بینالعباسین، یعنی از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی است. اینکه طریق عقلای قوم کنار گذاشته شود و با طناب رادیکالهایی، همچون تاجزاده، حجاریان، عبدی و... به چاه بروی، خلاف عقل است؛ چون تجربه نشان داده هم این طناب پوسیده است و هم آن چاه ویل و بیانتها.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
🟤 بازی سیاه با چهرههای سفید
اوایل انقلاب منافقین و برخی گروههای تروریستی دیگر ابزار آمریکاییها برای براندازی جمهوری اسلامی شدند. همین امر سبب شد «مسعود رجوی» شانه به شانه صدام علیه ایرانیها بجنگد و عملیات کند. تا سالها منافقین ابزار و آلت دست آمریکاییها بودند؛ اما ناکارآمدی آنها و چهره سیاهشان نزد مردم سبب شد غربیها بر روی چهرههای سفیدتر سرمایهگذاری کنند.
استفاده از حامد اسماعیلیون، علی کریمی، نازنین بنیادی، مصی علینژاد و... نشان داد، آمریکاییها به دنبال شیفت از گروههای منفور سابق و رجوع به چهرههای جدید و سفید هستند. هر چند مرور زمان نشان داد، آنقدر هم که باید گفت این چهرهها سفید نیستند؛ چرا که یکی کلاهبردار خواهرش شد و دیگری در روز روشن به واسطه دادگاههای آمریکایی از ایرانیها اخاذی میکند.
بنابراین، برخی نشانههای جدید خبر میدهد سرویسهای غربی به دنبال معرفی چهرههای سفید و جدید به جامعه ایرانی برای مقاصد خودشان هستند. «یاسمین مقبلی» در این سناریو میتواند نقش جدیدی را بازی کند. کسی که اسمش را فضانورد ایرانی گذاشتهاند؛ اما حقیقت آن است که زاده ایران نیست و قبل از فضانوردی هم افتخارش بمباران افغانستان و دیگر ملل مستضعف بوده است. بیش از 150 مأموریت رزمی و 2000 ساعت پرواز در بیش از 25 هواپیمای مختلف کارنامه کهنه سربازی آمریکایی است که امروز میخواهد نقش سرباز جنگ شناختی و ادراکی را بازی کند. سرمایهگذاری رسانههای غربی و برخی رسانههای غربگرای داخلی بر روی چنین چهرهای نشان میدهد، سرویسهای غربی از چهرههای سابق دل بریدهاند.
البته چهره سفید مربوط به اشخاص نیست؛ بلکه مربوط به رسانهها نیز هست. برخی نشانگان امنیتی نشان میدهد، پس از مرگ رسانه ای مانند آمدنیوز، این بار رسانههایی جدید با عناوین جدید به عرصه مقابله با جمهوری اسلامی آمدهاند؛ رسانههایی را که به اسم افشاگریهای اخلاقی این روزها در حال تبلیغ هستند، میتوان بخشی از این جورچین نامید.
آنچه گفته شد، بحثی مفصل بود که به اختصار توضیح داده شد؛ ولی آنچه نیاز است تلاش برای نشان دادن ماهیت چهرههای به اصطلاح سفیدی است که بازیچه دستهای سیاه شدهاند. برای شناخت این دستهای سیاه و اهداف آن نیازمند نگاه دقیقتر و عمیقتر هستیم و شناخت آنها هم در دقیقه نودی و در بزنگاهها میسر نمیشود؛ بلکه باید با طرق مختلف اقدام شود.
✍️ #یعقوب_ربیعی
http://Eitaa.com/e_beman