eitaa logo
حبیب | سامانه مبلغین اربعین کشور
5.9هزار دنبال‌کننده
457 عکس
303 ویدیو
63 فایل
حبیب | سامانه مبلغین اربعین کشور E-habib.ir ارتباط با ادمین: @E_habib_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💯تواصی به نیکی یکی از اعمال ماه ذیقعده که می تواند انسان ها را پاکیزه تر و پاک تر به خدا نزدیک کند طبق روایات وارده نماز یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد خود عامل و به دیگران ترویج دهیم 🚩دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
وعده دوستان تبلیغی اربعینی گفتگو و گعده توسل نمکی سفره موکب به دوستانتان اطلاع رسانی کنید برادرانی که قم هستند درین محفل نورانی شرکت کنند 🚩دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
گعده پنج شنبه های مبلغین اربعین هفده تیرماه۱۴۰۰ باحضور دوستان و مسئول سازمان تبلیغات اسلامی شهر مهران مسائل حول محور تبلیغ در شهر مرزی مهران و در پایان هم سفره موکب این برنامه بصورت هفتگی برگزار میگردد. 🚩دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
جواد را بدین جهت جواد نامیده اند که جود و کرمش زبانزد و خاص هست او که پاره تن ثامن الحجج هست گره های زیادی از کار مردم گشایش کرده است ای جوان ترین امام معصوم گشایش گره کار اربعین شیعیان محب هم به دست شماست یا جواد الائمه ادرکنی 🚩دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
سومین گعده اربعینی باحضور شما عزیزان سخن از خوبی های اربعین نقل زبان ماست شما هم با ما همکلام شوید ۵شنبه ۲۵تیرماه۱۴۰۰ ساعت ۱۳/۳۰الی ۱۵ 🚩دبيرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
این دوره به صورت مشترک برای عزیزان مبلغ اربعینی انجام می‌گیرد جهت ارتقا سطح ارائه خدمات دینی به زائرین اباعبدالله در دوره شرکت فرمایید در ضمن مبلغین این دبیرخانه شامل تخفیف ۵۰درصدی هزینه دوره خواهند شد. 🚩دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨پس از درخواست های فراوان علاقه‌مندان؛ ⏰زمان ثبت نام تا ٣١ تیرماه ١۴٠٠ و 🔰دوره ویـژه نیز برقرار گردید: 🎯دوره جامــع آمــوزش 🎤مداحی و مرثیه خوانی 🔰با ارائه سرفصل های: ▫️اصـــول و فنــون اجــــــرا ▫️آشـنایی با ادبیــات آئینی ▫️صـداسـازی و سبک شناسی ▫️مقتـل خوانی و مقتـل شناسی ▫️فیش نویسی تخصصی مرثیه خوانی ⏳دوره اول: در دو مرحله ٨ جلسه‌ای ✅به صورت حضـــــــوری و مجـــــازی 🍀و با حضور اساتید برجسته کشوری ⚠️مساجد، پایگاه‌ها، حوزه‌های علمیه و سایر نهادها و ارگان‌ها در صورتی که حداقل تعداد ۳۰ نفر از علاقه‌مندان را ثبت نام نمایند، می‌توانند از امتیاز در شهر خود برخوردار شوند. 💳شهــــریــــه دوره: 120.000 تــــــــومــــــان 📝درگاه اینترنی ثبت نام: Idpay.ir/Zafarat ☎️کسب اطلاعات بیشتر: ۰۹۱۹۸۷۰۳۰۵۰ 💠مرکز تخصصی زفرات: 🆔 @Mt_Zafarat
حسینی اربعینی رفتاری حسین مدارانه شخصی تعریف میکرد: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،* *در شش سالگی که کمی خواندن و. نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست* *( در بزم غم حسین مرا یاد کنید )* *بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست ! *وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند *از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد. من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد *من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم ! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته *آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم *وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : *آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،* *من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است* *حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،* *لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!* *تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید* *و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!* *وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم* *همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،* *همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،* *و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده* *و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....* *اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره