eitaa logo
یه کم فکر...
130 دنبال‌کننده
941 عکس
781 ویدیو
17 فایل
🔰 نقد و تحلیل فیلم های انیمیشن و سینمایی و نکات قابل تأمل برای مطالعه 🌺استفاده از مطالب این کانال بدون ذکر منبع بلامانع است وظیفه ما امید آفرینی است به شکل #تشکیلاتی_میدانی_رسانه‌ای تلفن: 09397574573 لینگ ارتباط با ادمین کانال: @seyedmosave
مشاهده در ایتا
دانلود
نامزده پیتر با تشکل های کمونیستی رابطه دارد و توسط مأموران دستگیر و برای تخفیف در مجازات خود پیتر را نیز یکی از افرادی که با کمونیست ها در ارتباط است معرفی می کند که پیتر در پایان فیلم از دسیسه نامزد کمونیست مسلکش مطلع می شود و با همین روایت کوتاه علت منفور بودن کمونیسم نشان داده می شود. پیتر سرخوش بلافاصله به اتهام همکاری با کمونیست ها از کار برکنار و زندگی اش دستخوش تغییرات زیادی می شود. شخصیت ترسو و موقعیت طلب او این وضعیت را برنمی‌تابد. پیتر افسرده دل و پریشان دل به جاده می زند ولی در یک تصادف اتفاقی با خودرویش از روی یک پل سقوط می کند و در جریان رودخانه سرش به شدت آسیب می بیند. تن بیهوش پیتر به ساحل می افتد و پیرمرد مهربانی او را با خود به داخل شهر کوچکشان می آورد. پیتر حافظه خود را از دست داده و هیچ چیزی را به یاد نمی آورد، حتی اسم خودش را هم نمی داند. پیتر در شهر تصاویر سربازان جوان زیادی را میبیند پیرمرد توضیح می دهد تعداد زیادی از جوانان شهر در جنگ (جنگ جهانی دوم) کشته شده‌اند ، در نورماندی ، اوکیناوا و ... یکی از شهروندان به خاطر شباهت بسیار زیاد پیتر با پسرش او را فرزند خود می‌پندارد. پسر پیرمرد نُه سال پیش در جنگ کشته شده و حضور ناگهانی جوانی بدون نام و نشان و مشابهتش، همگی مردم شهر را متقاعد می کند که او فرزند کشته شده پیرمرد به نام «لوک» است. مردم ماتم زده و داغدار شهر از بازگشت یکی از فرزندان شان شور و شوق عجیبی پیدا می کنند. پدر لوک صاحب سینما «مجستیک» است که حالا تبدیل به یک مخروبه شده است ولی او آن را نماد جادویی روح و نشاط شهر می داند. پیتر که حالا خود را به عنوان لوک پذیرفته شروع به بازسازی سینما به همراه اهالی شهر می شود، شور و شعفی وصف ناپذیر در بین مردم در می گیرد.
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
اولین نمایش در سالن بازسازی شده سینما «مجستیک» آغاز می شود و فیلمی که پیتر نمایشنامه آنرا نوشته به نمایش گذاشته می شود، حین نمایش پیتر ناگهان حافظه خود را بدست می آورد ولی این اتفاق با عارضه قلبی پدر مصادف می شود. پدر آخرین لحظات عمر خود را در کنار پیتر که او را فرزند خود می داند به پایان می رسد. لحظاتی که مخاطب را بی نهایت به همزادپنداری با داغ از دست دادن فرزندانی برومند وادار می کند. ولی ماموران پیگیری از مسئول پرونده قضایی پیتر دستور دارند که حتما او را بیابند و به کمیته بررسی کنگره احضار کنند. مسئول رسیدگی به پرونده شخصیت مضحکی دارد و نوع رفتار او و سایر عوامل صحنه مانند نور و حرکت دوربین از او یک آدم مضحک و البته بدبین به تصویر می کشد. مامورین بلافاصله بعد از مراسم خاکسپاری پدر لوک، در حضور اهالی شهر به پیتر حضور در دادگاه را به اتهام همکاری با کمونیست ها ابلاغ می کنند، مردم شهر در بُهتی عجیب فرو می روند و سرخورده تر از قبل از پیتر روی برمی گردانند. نامزد لوک حتی بعد از مشخص شدن شخصیت پیتر به او دلبسته شده از می خواهد که مانند لوک مثل یک قهرمان از خود دفاع کند ولی پیتر هویتی فرصت طلب و ترسو دارد. پیتر وقتی آخرین نامه لوک را می خواند، لوک علیرغم اینکه مرگ خود را مسجل می دانسته ولی با انگیزه و روحیه از نامزدش وداع می کند و به جبهه جنگ می شتابد. همین امر انگیزه می شود تا پیتر با وجود ترس همیشگی اش، آرمان کشته شدگان جنگ را فریاد بزند و حقوق شهروندی و آزادی بیان و مطبوعات و قانون اساسی را به دادگاه متذکر شود و خود را از اتهام برده‌اند. البته وسواس مضحک کمیته ادامه دارد و اسم بردن ناخواسته از نامزده خائن پیتر را در حین اظهاراتش به منزله معرفی اسم قلمداد، و بر منوال کار کمیته که متهمین را در صورت معرفی یک فرد همکار با کمونیست ها مورد عفو قرار می دهد از پیتر نیز صلب اتهام می کند. و پیتر به شهر کوچک بر می گردد و از او به مانند یک قهرمان استقبال می شود، چرا که تبلور آرمان فرزندان از دست رفته مردم شهر یعنی استقلال و آزادی است.
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
🔺آیا واقعاً مفاهمی که فیلم در قالب داستان و با شخصیت پردازی ها و خلق موقعیت جذاب و دلنشین به مخاطب خود القا کرده واقعیت دارد؟ 🔺آیا واقعاً سربازان آمریکایی در راه استقلال و آزادی مدنی جامعه خود جنگیدند و جان خود را از دست داده اند؟ 🔺آیا جریان مک کارتیسم یک جریان مضحک و یا وسواس مضحک در مقابل چهره منفور کمونیست و افراد منفور و پست آن جریان بوده؟ 🔺آیا سینما می تواند نماد شکوه و عظمت یک ملت باشد؟ 🔻مداخله نیروهای آمریکایی در اروپا شاید کمک به دفع شر نازیسم از سر دنیا کرد ولی امپریالیسم آمریکایی را برای سالهای متمادی بر گرده جامعه جهانی سوار کرده طوری که بی اذن و اجازه آمریکا جامعه جهانی در سازمان ملل حتی یک قطعنامه در شورای امنیت را نمی تواند به تصویب برساند حتی اگر جنایت هولناکی مانند جنایت صهیونیست ها در غزه اتفاق بی افتد. مداخله نظامی آمریکا در جنگ جهانی دوم در اروپا، کشورهای اروپایی را برای همیشه مدیون و البته سرسپرده همیشگی آمریکا و اقمار هژمونی شیطانی او در دست اندازی در اقصا نقاط جهان کرد. حضور آمریکا در شرق آسیا نیز بر همگان روشن است که با چه جنایت های عظیم و ددمنشانه شروع و ادامه پیدا کرد؛ از استفاده از بمب اتم و نابودی صدها هزار تن در چند ثانیه تا به یغما بردن جان و مال و ناموس آن سرزمین برای سالهای متمادی و دست آخر هم تبدیل ژاپن و کره جنوبی به باج و خراج دهندگان همیشگی برای امنیت اجاره ای و همچنین سرسپرده ای برای همکاری در استحاله فرهنگی شرق عالم. کتاب سرکوب امید شرح موجز و فهرست واری است از جنایات ارتش آمریکا در اقصا نقاط جهان. فیلم از زبان کارکترها خود و با داستانی احساسی از جنایت پیشکان آمریکایی در نرماندی و اوکیناوا قهرمان می‌سازد و کشته شدگان آن را قهرمانان در راه استقلال و آزادی آمریکا معرفی می کند نه سربازان امپراتوری خونخوار هژمونی امپریالیسم. در فیلم متولد چهارم جولای اندکی از این جنایات پرده برداری و اعترافات سربازان آمریکایی و عذاب وجدان آنها و نیز عاقبت دردناکشان در جامعه امروزی آمریکا در قبال جنایاتی مرتکب شده اند به تصویر کشیده می شود .
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
🔺به تصویر کشیدن کارکتر های مضحک با رفتارهای مسخره و وسواس های بی مورد نیز جریان مک کارتیسم را با هجو در نگاه مخاطب تخفیف می دهد و نیز آن را به مقابله با کمونیست منفور تقلیل می دهد. 🔻ولی جریان مک کارتیسم نه یک جریان مقطعی بلکه مکانیسمی فعال در جامعه آمریکا نهادینه می شود که هیچ روشنفکر و هنرمندی نتواند کوچکترین تخطی از آرمان ها و ایده آل های امپریالیستی داشته باشد. نمونه بارز این ماجرا و یکی از شاخص ترین افراد در این سیر، هنرمن روشن ضمیر چارلی چاپلین می باشد که به همکاری با کمونیست ها متهم می شود و به خاطر عدم همکاری و پاسخگویی از ورود مجدد او به خاک آمریکا ممانعت به عمل آورده شد و فیلم های او تا ده سال در آمریکا توقیف بود.
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و مکانیزم مک کارتیسم که در آمریکا هنوز فعال است...
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و باز هم مک کارتیسم ... جلسه اخراج روسای ۳ دانشگاه آمریکا به جرم حمایت از
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
🔻و اما سینما که فیلمساز به خوبی اسم آنرا مجستیک یعنی «شکوه و عظمت» قرار داده است، بله قاطبه تصویری که در اذهان مردم جهان و حتی خود مردم آمریکا از این کشور وجود دارد، نه داشتن سلاح اتمی است نه فناوری هوش مصنوعی و کوانتوم ، نه قدرت فضای و نه قدرت سیاسی و اقتصادی آن است، شناختی که از آمریکا وجود دارد فقط از دریچه سینماست و در واقع این دریچه رو به هیچ کجا باز نمی شود و در واقع این بازتاب آرزوهای آحاد جوامع بشری است که در این دریچه آن را واقعیت کاذب آمریکا می بینند و فیلمساز حق دارد که محور جمع کردن مردم آمریکا را بر سر سفره سینما فقط ببیند کشوری بدون پشتوانه تاریخی و که پیشینه کوتاه مدتش چیزی جز درد و زجر ، خون و خونریزی و جنایت نیست.
۲۱ شهریور ۱۴۰۳