🔺آیا واقعاً مفاهمی که فیلم در قالب داستان و با شخصیت پردازی ها و خلق موقعیت جذاب و دلنشین به مخاطب خود القا کرده واقعیت دارد؟
🔺آیا واقعاً سربازان آمریکایی در راه استقلال و آزادی مدنی جامعه خود جنگیدند و جان خود را از دست داده اند؟
🔺آیا جریان مک کارتیسم یک جریان مضحک و یا وسواس مضحک در مقابل چهره منفور کمونیست و افراد منفور و پست آن جریان بوده؟
🔺آیا سینما می تواند نماد شکوه و عظمت یک ملت باشد؟
🔻مداخله نیروهای آمریکایی در اروپا شاید کمک به دفع شر نازیسم از سر دنیا کرد ولی امپریالیسم آمریکایی را برای سالهای متمادی بر گرده جامعه جهانی سوار کرده طوری که بی اذن و اجازه آمریکا جامعه جهانی در سازمان ملل حتی یک قطعنامه در شورای امنیت را نمی تواند به تصویب برساند حتی اگر جنایت هولناکی مانند جنایت صهیونیست ها در غزه اتفاق بی افتد.
مداخله نظامی آمریکا در جنگ جهانی دوم در اروپا، کشورهای اروپایی را برای همیشه مدیون و البته سرسپرده همیشگی آمریکا و اقمار هژمونی شیطانی او در دست اندازی در اقصا نقاط جهان کرد.
حضور آمریکا در شرق آسیا نیز بر همگان روشن است که با چه جنایت های عظیم و ددمنشانه شروع و ادامه پیدا کرد؛ از استفاده از بمب اتم و نابودی صدها هزار تن در چند ثانیه تا به یغما بردن جان و مال و ناموس آن سرزمین برای سالهای متمادی و دست آخر هم تبدیل ژاپن و کره جنوبی به باج و خراج دهندگان همیشگی برای امنیت اجاره ای و همچنین سرسپرده ای برای همکاری در استحاله فرهنگی شرق عالم.
کتاب سرکوب امید شرح موجز و فهرست واری است از جنایات ارتش آمریکا در اقصا نقاط جهان.
فیلم از زبان کارکترها خود و با داستانی احساسی از جنایت پیشکان آمریکایی در نرماندی و اوکیناوا قهرمان میسازد و کشته شدگان آن را قهرمانان در راه استقلال و آزادی آمریکا معرفی می کند نه سربازان امپراتوری خونخوار هژمونی امپریالیسم.
در فیلم متولد چهارم جولای اندکی از این جنایات پرده برداری و اعترافات سربازان آمریکایی و عذاب وجدان آنها و نیز عاقبت دردناکشان در جامعه امروزی آمریکا در قبال جنایاتی مرتکب شده اند به تصویر کشیده می شود .
🔺به تصویر کشیدن کارکتر های مضحک با رفتارهای مسخره و وسواس های بی مورد نیز جریان مک کارتیسم را با هجو در نگاه مخاطب تخفیف می دهد و نیز آن را به مقابله با کمونیست منفور تقلیل می دهد.
🔻ولی جریان مک کارتیسم نه یک جریان مقطعی بلکه مکانیسمی فعال در جامعه آمریکا نهادینه می شود که هیچ روشنفکر و هنرمندی نتواند کوچکترین تخطی از آرمان ها و ایده آل های امپریالیستی داشته باشد.
نمونه بارز این ماجرا و یکی از شاخص ترین افراد در این سیر، هنرمن روشن ضمیر چارلی چاپلین می باشد که به همکاری با کمونیست ها متهم می شود و به خاطر عدم همکاری و پاسخگویی از ورود مجدد او به خاک آمریکا ممانعت به عمل آورده شد و
فیلم های او تا ده سال در آمریکا توقیف بود.
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و مکانیزم مک کارتیسم که در آمریکا هنوز فعال است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و بازهم مک کارتیسم ...
#غزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و باز هم مک کارتیسم ...
جلسه اخراج روسای ۳ دانشگاه آمریکا به جرم حمایت از
#غزه
🔻و اما سینما که فیلمساز به خوبی اسم آنرا مجستیک یعنی «شکوه و عظمت» قرار داده است، بله قاطبه تصویری که در اذهان مردم جهان و حتی خود مردم آمریکا از این کشور وجود دارد، نه داشتن سلاح اتمی است نه فناوری هوش مصنوعی و کوانتوم ، نه قدرت فضای و نه قدرت سیاسی و اقتصادی آن است، شناختی که از آمریکا وجود دارد فقط از دریچه سینماست و در واقع این دریچه رو به هیچ کجا باز نمی شود و در واقع این بازتاب آرزوهای آحاد جوامع بشری است که در این دریچه آن را واقعیت کاذب آمریکا می بینند و فیلمساز حق دارد که محور جمع کردن مردم آمریکا را بر سر سفره سینما فقط ببیند کشوری بدون پشتوانه تاریخی و که پیشینه کوتاه مدتش چیزی جز درد و زجر ، خون و خونریزی و جنایت نیست.
🔻فیلم به خوبی بدون صرف هیچ استدلالی و فقط با بازی با احساسات مخاطب از قربانیان زیاده طلبی های سردمداران آمریکا در اعمال جنایت پیشهیشان، قهرمان می سازد، مک کارتیسم را مضحک، وسواس و مقطعی و در مقابل کمونیست نمایش و کمونیست را نیز بسیار ساده منفور و از چشم مخاطب خود می اندازد و سینما ...
و سینما را مظهر و نماد شکوه و عظمت آمریکایی یعنی «مجستیک» معرفی می کند.