eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
من که با گرد و غبارت هم برابر نیستم از همه کمتر منم، از هیچ کس سَر نیستم زائرانت جای خود، حتی به کفترهای تو_ غبطه خواهم خورد، حالا که کبوتر نیستم من اگر یک لحظه هم جز خانه‌ات جایی روم مادرم شیرش حرامم باد، نـوکـر نیستم من برای استلام کعبه‌ات در نوبتم یک نگاهی به تَهِ صف کن، من آخر نیستم قایق بی بادبانم رویِ موجِ زائران هیچ جایی بهتر از اینجا شناور نیستم از ضریح تو گلابِ ناب می‌جوشد فقط تا که عطرآگین شوم دنبال قَمصَر نیستم میهمانت هستم آقا جان، "بفرمایی" بگو تا ببینی "داخلم"، دیگر دَمِ در نیستم تا که دیدم یک فلج بر روی پایش ایستاد غبطه خوردم که چرا من مبتلاتر نیستم هر کسی که دید وضعم را به حالم گریه کرد فکر می‌کردم که دیگر گریه‌آور نیستم پنجره فولادی‌ام کن که شفا لازم شدم من مریضم گرچه اصلا بین بستر نیستم : نگاهی کاش میکردی به من حالا همین حالا و می گفتی به من مشهد همین حالا بیا اصلا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از امور سیاسی و اجتماعی حوزه علمیه استان قزوین
21.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعتراف یک اندیشمند ایرانی مقیم آمریکا درباره عظمت و شخصیت امام خامنه ی مدظله العالی. قسمت دوازدهم http://eitaa.com/joinchat/610271500C8b3d5ca4dd
زمزمه دعای پرفیض کمیل اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چڪمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای سَنان تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعلها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار ار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود : دست و پا كمتر بزن خيلى اذيت مى شوم مى شود زير لگد چشمى به خواهر وا كنى بى حيا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن كاشكى از گريه هاى مادرش پَروا كنى سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش تصویری هئیت ابن الرضا علیه السلام باسخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین بهرامی درحسینیه آستان مقدس امامزاده حسین علیه السلام
گزارش تصویری هئیت ابن الرضا علیه السلام بانوای کربلایی حمید چاوشا درحسینیه آستان مقدس امامزاده حسین علیه السلام
گزارش تصویری؛ دعای پر فيض کمیل بانوای حاج علی فرمانی درحسینیه آستان مقدس امامزاده حسین علیه السلام قزوین
14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چایخانه حضرتی اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
چایخانه حضرتی اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
زمزمه زیارت آل یس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin