جمعه ها شعر من انگار تو را می خواند
قلم و کاغذ و خودکار تو را می خواند
چشم، با اینکه شده خیره به راهت، اما
پلک، تا می زند هر بار تو را می خواند
جمعه ها حس عجیبی ست میان من و دل
دل آواره به تکرار تو را می خواند
هر زمان رفت دلم در پی زیبایی و زر
چشم چون می کند انکار تو را می خواند
هر زمان از غم تو تکیه به دیوار زدم
باز دیدم در ودیوار تو را می خواند
بازهم جمعه و صدحرف به دل مانده و من
شعر باحالت اقرار تو را می خواند
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهـدی_جـان
کاش در صدر خبرهای جهان گفته شود
عاقبت جمعه شد و حضرت مهدی آمد
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_ابا_عبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عباس_کردونی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
عاقبت یک شب میان صحن تو گم میشوم
بیخیالِ طعنهها و حرف مَردم میشوم
غرق در ظلمت به سمت نور، عازم میشوم
خاکبوس مرقدِ خورشیدِ هشتم میشوم
یا غباری که دخیلِ جاروی صحنت شده
یا که زیر پای کفترهات، گندم میشوم
دست بر سینه سلامی میدهم سمت ضریح
من سراپا گوش، مشتاق #علیکم میشوم
دوستم داری؟ نداری؟ نوکرم؟ یا نیستم؟
بارها درگیرِ این سوءتفاهم میشوم
رو به من آغوش، وا کردی و میگویی بیا
با دو چشمِ بسته سرگرمِ تجسم میشوم
می نشینم گوشه ای و تا سحر کز می کنم
کودکی که هست، محتاج ترحم؛ میشوم
میروم دنبال شخصی که وساطت کار اوست
از درِ بابالجوادت راهیِ قم میشوم
#نوكـر_نـوشت:
#یا_امام_رضا
هرکه آرَد تحفهای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آوردهام
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عباس_کردونی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم