دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی
حرم قبله، حرم کعبه، عجب احرام زیبایی
لباس اشک آماده، سرم از شرم افتاده
همیشه سنگ فرش او، برایم مهر و سجاده
زیارتنامه میخواندم، دلم گرم زیارت شد
نگاهم خورد بر قبرش، نمیدانم جسارت شد؟
به پای پنجره فولاد، دل روی دل افتاده
گذار کشتی طوفان زده، بر ساحل افتاده
نفس پشت نفس، ایوان به ایوان سیر میکردم
گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم
تمام صحن ها را مست بوی عود میدیدم
پریدم ناگهان از خواب، رویا بود میدیدم
دوباره چشم را بستم، دوباره جستجو کردم
دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم
بیا پیراهنم بو کن، هنوز عطر حرم دارد
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد
دلـم آهو، دلم از او، دلم مشغول گفتگو
بزن نی زن بنام او، بگو یا #ضامن_آهو
دلم خورشید می خواهد، هوای گنبدت کرده
دوباره عید می خواهد، هوای مشهدت دارد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضـــا
میخورد برگونهام از جانب صحنت شمیمی
میدهی اذن دخول این بار آقا با نسیمی
دست خالی آمدم رسم ادب این نیست آقا
میهمان با توشهای آید به دیدار کریمی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیداسماعیل_سیرت_نیا
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده
چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده
در خیالات خودش خادم صحن تو شده
حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده
هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده
مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده
به امیدی که به درد حرم تو بخورد
#مادرم نذرِ ضریح تو النگو کرده
با گسل های غمت پیکر او لرزیده
درد خود را همه شب لرزش زانو کرده
آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده
بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده
شکر، که بچه ی یک #نوکر و یک #خادمه_ام
ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده
عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد
چون #دعا در حرم #ضامن_آهو کرده
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانـم💔
همیشه داغ دلم، قبر خلوت #حسن است
به سر هوای #بقیع و زیارت حسن است
تمام هفته برای #حـسـیـن می سوزم
ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_خوش_محمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم