#آرامش_بهاری
#دعوت_به_نماز
#نماز
#نماز_شهیدان
💠 شیوه شهید نیّری در جذب دیگران به مسجد 💠
🥀 ما از بچگی با هم رفیق بودیم. در دوران کودکی با هم فوتبال بازی می کردیم. اما از وقتی که در مسجد فعالیت می کرد دیگر ندیدم فوتبال در جمع بچه های نوجوان قرار گرفته احمد آقا بازی کند. یک بار دیدم مشغول بازی است.
🥀 فوتبال او حرف نداشت. دریبل های ریز میزد و هیچ کس نمیتوانست توپ را از او بگیرد.
🥀 خیلی به بازی مسلط بود. از همه عبور می کرد. اما وقتی به دروازهی حریف میرسید توپ را پاس میداد به یکی از نوجوانها تا او گل بزند.
🥀 احمد میرفت در تیم افرادی که هنوز با مسجد و بسیج رابطهای نداشتند. از همان جا با آنها رفیق میشد و..
بعد از بازی گفتم: احمد آقا، شما کجا، اینجا کجا؟!
🥀 گفت: یار نداشتند به من گفتند بیا بازی، من هم قبول کردم. بعد ادامه داد: فوتبال وسیلهی خوبیه برای جذب بچه ها به سوی مسجد.
📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف شهید احمد علی نیّری ، ص ۳۸.
خاطره برادران محمدشاهی از شهید نیّری.
#آرامش_بهاری
#نماز_شهیدان
#نماز
💖 در دوران عقد روزی دیدم ساعتی که در خرید بازار برایش خریدهام دستش نیست. گفتم: «پس ساعتت کو؟» گفت: «فردا میبندم» فردایش هم ساعت را نبسته بود.
💖 دوباره پرسیدم دوباره گفت روز بعد. بالاخره گفت: «ببین وقتی ساعت میبندم موقع قنوت چشم می افتد به ساعت و یاد شما می افتم حواسم از خدا پرت میشود، قرارمان هم از اول این بود که اول خدا بعد خودمان»
💖 پس اجازه بده توی قنوت، فقط حواسم به خدا باشد.
📚 دخترها باباییاند، صفحه ۶۳. خاطرهای از همسر شهید مدافع حرم جواد محمدی
#آرامش_بهاری
#نماز_شهیدان
#نماز
🔹 نماز حاجت 🔹
🕋 از همه زودتر می آمد جلسه. تا بقیه بیایند، دو رکعت نماز می خواند. یکبار بعد از جلسه، کشیدمش کنار و پرسیدم «نماز قضا می خوندی؟»
🕋 گفت: «نماز خواندم که جلسه به یک جایی برسد. همین طور حرف روی حرف تل انبار نشه. بد هم نشد انگار».
📒 یادگاران، ج 10، کتاب شهید مهدی زین الدین، ص 85.