eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه چشمی از توراعمریست منّت میکشم از ازل گفتم برای دیدنت سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره، امّا بی تو من این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجزونیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم باتو امّا نَفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روزوشب بر لوح دل نقش شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمه ی شعبان که میاید خجالت میکشم : نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو، عید است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اين روزها ديگر كسی ياد شما نيست ديگر  كسی با نامهـايت آشنا نيست مثـل گـذشته نيست ديگر كارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نيست حـق با شمـا بوده اگـر خيمه نشينی اينجـا ميان ما برای تو كه جا نيست تفـریح بعضی ها مهمتر از نمـاز است يک عده ای هم كارشان غير از ريا نيست ديگر گذشت آن هفته های جمكـرانی ديگر سه شنبه های هفته با صفا نيست در بنـد نفس خـود گـرفتـاريم از بس كه لحظه هامان از گرفتاری جدا نيست بیچارگـی یعنـی همین روزی بفهمیم در دفتـر چشـم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده ای تو بی وفائیست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست اصلاً چـه کاری بهتـر از روضـه گرفتن؟ حالا که روزی ِ گـدایان نیست : با هر نفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشـق است چـون نام قشنگت بـه میـان می آید از روی ادب قیـام کردن عشق است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها : روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
نکند در دل صحـرا سحرت میگذرد؟ باچه حالی گل زهرا سحرت میگذرد؟ اشک داری و به لب ناله ی یارب داری گریه ارثیست که از حضرت زینب داری روزه ات روضه ی ارباب دو عالـم باشد رمضـانت به گمانم چو باشد روضه ی آب فرات و لبِ اصغر خوانی یا که یک گوشه فقط از در و مادر خوانی خبر از روز ظـهـورت نرسیدست هنوز منتظر طعم وصالت نچشیدست هنوز نور چشم همه برگرد زمان منتظر است پشت در فاطمه با قد کمان منتظر است روز برگشتن توست عـید سعیدم برگرد من شب ظلمتم ای صبح سپیدم برگرد اشک میریزد از این چشـم گـنهـکار بیا تو را جان بیا : 💔 کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحـری با نظـر لطف تـو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
غم فراق تو اصلاً برام كم نگذاشت لبم كه خواست شكايت كند دلم نگذاشت هميشه درددلم با تو نيمه كاره گذشت لبم كه باز شد اين دفعه گريه ام نگذاشت زمانه باعث هجران نشد، خودم شده ام گناه كارىِ هر روزه ى خودم نگذاشت مرا ببخش كه از دورى ات نمى ميرم سرم دويد بسويت ولى پرم نگذاشت اگر كه دير رسيدم پرم وبالم شد كمىِ فرصت دورى راه هم نگذاشت به هركسى كه به فكرم رسيد رو زده ام ولى براى وساطت كسى قدم نگذاشت به من نخواسته دادى، نگفته بخشيدى بزرگوارى تو فرصت قسم نگذاشت هميشه زودتر از در زدن درى وا شد مرا نگاه كريمت معطّلم نگذاشت قـرار بود كه قـهـرت مـرا بسوزاند دوباره سايه ى گلدسته ى حرم نگذاشت : در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد، اما... بهارِ من، تو کجایی؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
وای اگر در حرمش یار نمی خواست مرا سر بازار خریدار نمی خواست مرا با چه شوقی بغلم کرد همان اول ماه اصلا انگار نه انگار نمی خواست مرا من همانم که شدم خارِ همه اما او پیش مخلوق خودش خار نمی خواست مرا به حسابم نرسید و به حسابم آورد او کریم است بدهکار نمی خواست مرا بودم آلوده ولیکن دم در پاکم کرد لطف آقاست گنهکار نمی خواست مرا آشنای علی ام گرد و غبار نجفم وای اگر حیدر کرار نمی خواست مرا لَكَ صُمْنَای ِمرا بی برو برگرد خرید سرشکسته دم افطار نمی خواست مرا تشنه ام کرد که یاد لب عطشان باشم تا نگویند علمدار نمی خواست مرا عاقبت کارگر روضه شدم شکر خدا فاطمه نوکر سربار نمی خواست مرا آن حسینی که سرش ریخت به هم بین تنور وسط شعله گرفتار نمی خواست مرا : 💔 سوگنـد تو را به صُـبح پُر نـور فـرج ما را سحری به خیمه‌گاهت‌ برسـان سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
سلام عزیز  دل ما عزیز جان رسول سلام یوسف زهرا نماز و روزه قبول گذشت این رمضان و وصال ما نرسید شدم در این سه شب قدر به همه مشغول حواس من به همه چیز بوده اِلا تو تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول دم تو گرم که دنبال کار من بودی ولی پِی تو نبودم مطابق معمول حلال کن کمکت نه اذیتت کردم ببخش عمر فراقت کشیده خیلی طول نشد گناه خودم را عقب بیاندازم که وصل ما دو به آینده میشود موکول منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست وباغ خشک دو چشمم نمیدهد محصول همیشه هول برم داشته دم آخر بیا دوباره گذر کن از این گدای عجول به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول فقط سه حَبه ی انگور خوردم و مستم از این شراب نخورده هر آدم معقول کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر حسین گفتن ما شد زیارتی مقبول نماز عید مرا هم به کربلا ببرید مرا فراق حرم بیقرار کرد و مَلول : 💔 از سفره ای که وقت پهن می کنی مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
چه میشود نگهی هم بما کنی آقا مرا برای غلامی سوا کنی آقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی آقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی آقا گرفته ای زهمان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی آقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی آقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که کنی آقا : دیدار تو گر صبحِ ابــد هم دهَدَم دست من سرخوشم از لذت این چشم براهی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی ست بین ما مردم در آسمان و زمین محترم، حلالم کن نه نه نه اما به سوز شاعریِ حلالم کن همه امید من این چشمهای دریاییست میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی مهربان هستی به حق ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر تو را به قسم حلالم کن به پاره ی و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلـم حلالم کن :   دعاست، تو آمین بگو به آن بِشْکن بساط ِ ظُلم و ریا را کُن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ای قرار قلبهای بی‌قرار اهل بیت  ای طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت  میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور  می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت  قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»  بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت  ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی می‌کنی  اشک چشم نازنینت را نثار اهل‌بیت؟  سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین  تا به دست آید دوباره اقتدار اهل‌بیت  سیزده معصوم را کشتند از راه جفا  یوسف زهرا تویی دار و ندار اهل‌بیت  تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن  با ظهورت می‌شود عالم بهار اهل‌بیت  قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست  عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست : درمان درد ما بخدا در توست تنها مراد ما همه فیض حضور توست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
دلـم هوای تو کرده، هوای آمدنت صدای پای تو آید، صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن، صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم؟ چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت؟ نیامدی و دلم را شکستی ای مولا چه نذرها که نکردم برای آمدنت : بیا که نای زمان بی تو به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
دیده بگشاکه ز دوریِ شماخسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سربه زیر آمده ام تاکه بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگرازنفسم واین عُجب وریاخسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا،خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ توراکم به خودش دیده ومن دیگرازشهرم و این حال وهواخسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید زحالم که چراخسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این غیبتت، نتیجه یِ کارِ بدِ من است من را ببخش، باعثِ تأخیرتان شدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام