🔹#سیره_ابراهیم
✍ #ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت بارها به من می گفت:
طوری #زندگی و #رفاقت کن که احترامت را داشته باشند.
می گفت:
این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره.
بابا #دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره.
#شهید_ابراهیم_هادی🤍🕊
#سلامبرابراهیم۱🍃
پارت ۲۳
•کشتی
نماز صبح را در امامزاده صالح می خواندند ، بعد هم به حالت دویدن از کوه بالا می رفتند . آنجا صبحانه می خوردند و بر می گشتند.
فراموش نمیکنم. #ابراهیم مشغول تمرینات کشتی بود و می خواست پاهایش را قوی کند. از میدان دربند یکی از بچه ها را روی کول خود گذاشت و تا نزدیک آبشار دوقلو بالا برد!
این کوهنوردی در منطقه دربند و کولکچال تا ایام پیروزی انقلاب هرهفته ادامه داشت.
#ابراهیم فوتبال هم خیلی خوب بازی می کرد. در پینگ پنگ هم استاد بود و با دو دست و دو راکت بازی می کرد و کسی حریفش نبود.
هنوز مدتی از حضور #ابراهیم در ورزش باستانی نگذشته بود که به توصیه دوستان و شخص حاج حسن ، به سراغ کشتی رفت.
او در باشگاه ابومسلم در اطراف میدان خراسان ثبت نام کرد . او کار خود را با وزن ۵۳ کیلو آغاز کرد. آقایان گودرزی و محمدی مربیان خوب #ابراهیم در آن دوران بودند. آقای محمدی ، #ابراهیم را به خاطر اخلاق و رفتارش خیلی دوست داشت . آقای گودرزی خیلی خوب فنون کشتی را به #ابراهیم می آموخت.
همیشه می گفت: این پسر خیلی آرومه ، اما تو کشتی وقتی زیر می گیره ، چون قد بلند و دستای کشیده و قوی داره مثل پلنگ حمله می کنه! او تا امتیاز نگیره ول کن نیست. برای همین اسم #ابراهیم را گذاشته بودند پلنگ خفته!
بارها می گفت: یه روز ، این پسر رو تو مسابقات جهانی می بینید ، مطمئن باشید!
سال های اول دهه ۵۰ در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد. #ابراهیم همه حریفان را با اقتدار شکست داد. او در حالی که ۱۵ سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد.
ادامه دارد....