برای آخرِ رابطه هایتان تایمر تنظیم نکنید اما وقتی صدای ترمزِ طرف مقابلتان را شنیدید منتظرنمانید!
تاریخ انقضایتان سررسیده...
حالت دومی وجود ندارد
همانجا نمانید تا شما را له کند...
تعارف که نداریم گاهی آدمها آدمِ بهتری برای هم صحبتی پیدا میکنند... یا از شما خسته میشوند و دلشان آدمِ جدید میخواهد. برایشان فرقی نمیکند اسمش عشق باشد یادوستی یاهرچیز... تنوع طلبیشان هرازچندگاهی گل میکند...
این ها را به حال خودشان رهاکنید... دنیایشان اصلاقشنگ نیست!
دنبالِ چراها و شایدها نباشید، غرور و حرمتتان را بزنید زیر بغلتان و باهر سرعتی که میتوانید، دور شوید...
وگرنه احمق فرضتان می کنند...
@ebrahiimhadi74
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📣 حکایت بسیار زیباااا
گویند خداوندمتعال به موسی(علیه السلام)فرمود:
قحطی خواهد آمد! به قومت بگو آماده شوند ...
موسی (ع) به قومش گفت و قومش از دیوار
خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام
سختی به داد هم برسند که این قحطی
بگذرد...
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی
پیش خدا رفت و علت را پرسید خدا به
او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم
کردند!...من چگونه به این قوم رحم نکنم؟!...
👌به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه.
🌷@ebrahiimhadi74🌷
#بهتـــرین_روش_امرونهے
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
🔰درجبهہ یک فرمانده ارتشے داشتیم کہ خیلے با ابراهیم رفیق بود.
مرتب بہ ماسرمے زد و ابراهیم هم حسابے اوراتحویل مے گرفت.
تعجب کردم کہ اینهاازکجاهمدیگررا
مے شناسند.
این فرمانده مے گفت:
ماجراے آشنایے مابہ یک امربہ معروف برمے گردد.
🔰یکبارمن عمل حرامے انجام دادم و
نمے دانستم این کار گناه است.
همان روز دیدم جوانے خوش سیما
ازسنگربسیجے ها بہ سمت من آمد.
🔰بعدازسلام و احوالپرسے،مقدارے میوه تعارف کردوکمے صحبت کردیم.
بعدمراازمیان جمع بیرون آوردوخیلے محترمانہ تذکردادکہ کارمن اشتباه بوده وبهتراست دیگرانجام ندهم.
🔰اینقدربامهربانے و روے خوش تذکرداد
کہ شیفتہ این جوان شدم و مریداخلاق خوبش شدم.
❤️ #شمابهترین امتے بودیدکہ بہ سود انسانها آفریده شده اند،(چون)امربہ معروف و نهی از منکر مے کنیدوبہ
خدا ایمان دارید.
(آل عمران/۱۱۰)
.•°°•.💞.•°°•.
❤ 💙
`•.¸ ༄༅ @ebrahiimhadi74
°•.¸¸.•
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
❣انعکاس چیزی باش که
میخواهی در دیگران ببینی
اگر عشق میخواهی
عشق بورز💝
اگر صداقت میخواهی
راستگو باش😇
و اگر احترام میخواهی.
احترام بگذار. 💐
همراهان همیشگی سلام و صبحتون بخیر
🌷 @ebrahiimhadi74
❤️پیامبر اعظم(ص):
💠 هنگامی که مردم «دسته جمعی»
گناه کنند!
خداوند «بلایی فراگیر« و
🦠همگانی بر ایشان نازل فرماید!
تا «متنبه شوند» و توبه کنند!
☝️هنگامی که «امر به معروف و نهی از منکر»
#فراموش و ترک ❌شود،
خداوند آن قوم را «خانه نشین» می کند!
🤲و هنگامی که «یاد وذکر خدا»
از دلها بیرون رود ؛
😱خداوند «ترس از مرگ» رابین آنها زیاد کند؛
تا خوشی دنیا را نبینند
📚 اصول کافی، جلد ۴ ،ص ۱۴
🌷@ebrahiimhadi74🌷
✨🌹✨
امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:
بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد. ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد.
💥پس هرگاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید...
📚 الکافی، ج ۲، ص ۴۷۱
پ.ن: بیایید برای شفای همه بیماران بخصوص بیماران مبتلا به #کروناویروس و همچنین سلامتی پرستاران فداکار، #سه_صلوات هدیه کنیم.
«اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»
🌎 @ebrahiimhadi74
✨ لبخند بزن
وقتي با خانواده ات دور هم جمع شده ايد،خيلي ها هستند آرزوي داشتن خانواده را دارند!
✨ لبخند بزن
وقتي داري سرکارت مي روي،خيلي ها هستند دارند دربدر به دنبال کار و شغل هستند!
✨ لبخند بزن
چون تو صحيح و سالم هستي، خيلي ها هستند دارند به خاطر بازگشت سلامتي شان ميليون ها خرج مي کنند!
✨ لبخند بزن
چون تو زنده اي و روزي داده مي شوي و هنوز فرصت براي مافات داري،مرده هاي هستند آرزوي بازگشت به زندگي را دارند تا عمل صالحي انجام دهند.
✨ لبخند بزن
چون تو خودت هستي و خيلي ها آرزو دارند که چون تو باشد!
✨ لبخند بزن
و هميشه لبخند بر لبانت داشته باشي خدا را شاکر باش...
#در_خانه_بمانیم
🌎@ebrahiimhadi74
#آسمانی_شو🎈
🔻 #درس_اخلاق
🔅ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته است؟!
عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازهی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟!
بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاریها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمیرم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، میرم منزل دخترم.
ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل."
با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالیشان بدتر از خودش بود.
ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده.
🆔 @ebrahiimhadi74