💠 #خاطرات_شهدا 🌷
▫️✨به خاطر حرفهایی که به #مادرم زده بود از دستش عصبانی شدم و گفتم «محمد یا منو مسخره کردی یا خودت را آدم یا #شهید میشود یا زن میگیرد دوتاش با هم نمیشود».
▫️✨بعد یک حالت #جدی به خودش گرفته و مثل کسانی که استاد هستند و با شاگردشان حرف میزنند به من گفت: تو خجالت نمیکشی! من باید برای تو هم #حدیث بخوانم.
▫️✨گفتم حالا چه حدیثی را به من میگویی، گفت: « #امیرالمومنین میفرماید برای دنیایت جوری برنامه ریزی کن تا ابد زندهای و برای #آخرتت جوری کار کن که همین فردا میخواهی بمیری».
▫️✨من خیلی #امیدوار شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به #محمدرضا گفتم«بابا راضی شد حله!»
▫️✨بعد ذوق کرد و همان #راضیام ازتها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم #حضرت_زینب به جا میآورم.
راوی:مادرشهید🌷
#شهید_محمدرضا_دهقان
♥️ @ebrahiimhadi74