eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🎊🕊 8⃣6⃣ گفتم که از فراقت عمریست بی قرارم گفت از فراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم 🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 💯پیشنهاد عضويت ❤️❤️👇👇👇 ╔═. ♡♡♡.════♡══╗ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝ ♡♡👆
❓پرسش طریقه تیمم بدل از غسل جنابت چگونه است؟ 📝پاسخ تیمم غسل جنابت در مواردی لازم می‌شود. در صورت نبود وقت برای غسل کردن تیمم غسل جنابت واجب می‌شود. تیمم غسل جنابت بعد از طهارت انجام می‌شود. + غسل جنابت در صورت خروج منی از انسان یا جماع کردن (نزدیکی کردن و داشتن ارتباط زناشویی) بر انسان واجب می‌شود و در شرایطی که نمی‌توان غسل نمود باید به جای آن تیمم غسل جنابت را انجام دهد. 🔸 برای ترویج احکام ؛ حداقل برای یک نفر ارسال بفرمایید . ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
Lughme Hlal.mp3
4.57M
♨️ ✔️ 🔊با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے __ با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت9⃣2⃣ _بہ نظ
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💘 ⃣3⃣ _چرا،ایـݧ فکرو میکردید❓ خوب براے ایـݧ کہ همیشہ منو میدید راهتونو عوض میکردید،چند بارم تصادفا صندلے هاموݧ کنار هم افتاد کہ شما جاتونو عوض کردید. همیشہ سرتوݧ پاییـݧ بود و اصلا با دخترا حرف نمیزدید حتے چند دفعہ چند تا از دختراے دانشگاه ازتوݧ سوال داشتـݧ ازتوݧ اما شما جواب ندادید... _بعدشم اصولا دانشجوهایے کہ تو بسیج دانشگاه هستـݧ یکم بد اخلاقـݧ چند دفعہ دیدم بہ دوستم مریم بخاطر حجابش گیر دادݧ اگر آقاے محسنے دوستتونو میگم،اگہ ایشوݧ نبودݧ مریم و میبردݧ دفتر دانشگاه نمیدونم چے در گوش مأمور حراست گفتن کہ بیخیال شدݧ سجادے دستشو گذاشت جلوے دهنش تا جلوے خندش و بگیره و تو هموݧ حالت گفت محسنے❓ بلہ دیگہ _آهاݧ خدا خیرشوݧ بده ان شاءالله مگہ چیہ❓ هیچے،چیزے نیست،ان شاءالله بزودے متوجہ میشید دلیل ایــݧ فداکاریارو اخمهام رفت توهم و گفتم مث قضیہ اوݧ پلاک❓ خیلے جدے جواب داد... _چیزے نگفتم تعجب کرده بودم از ایـݧ لحن دستے بہ موهاش کشید و آهے از تہ دل خانم محمدے دلیل دورے مـݧ از شما بخاطر خودم بود. مـݧ بہ شما علاقہ داشتم ولے نمیخواستم خداے نکرده از راه دیگہ اے وارد بشم. _مـݧ یک سال ایـݧ دورے و تحمل کردم تا شرایطمو جور کنم براے خواستگارے پا پیش بزارم. نمیدونید کہ چقد سخت بود همش نگراݧ ایـݧ بودم کہ نکنہ ازدواج کنید هر وقت میدیدم یکے از پسرهاے دانشگاه میاد سمتتوݧ حساس میشدم قلبم تند تند میزد دل تو دلم نبود کہ بیام جلو ببینم با شما چیکار داره وقتے میدیدم شما بے اهمیت از کنارشوݧ میگذرید خیالم راحت میشد. _وقتے ایـݧ حرفهارو میزد خجالت میکشیدم و سرمو انداختہ بودم پاییـݧ درمور صداقت هم مـݧ بہ شما اطمیناݧ میدم کہ همیشہ باهاتوݧ صادق خواهم بود بازم چیز دیگہ اے هست❓ فقط.... _فقط چے❓ آقاے سجادے مـݧ هرچے کہ دارم و الاݧ اگہ اینجا هستم همش از لطف و عنایت شهدا و اهل بیت هست شما با توجہ بہ اوݧ نامہ کماکاݧ از گذشتہ ے مـݧ خبر دارید مـݧ خیلے سختے کشیدم خانم محمدے همہ ما هرچے کہ داریم از اهل بیت و شهداست ولے خواهش میکنم از گذشتتوݧ حرفے نزنید شما از چے میترسید❓ آهے کشیدم و گفتم:از آینده سرشو انداخت پاییـݧ و گفت:چیکار کنم کہ بهم اعتماد کنید هرکارے بگید میکنم نمیدونم.... _و باز هم سکوت بیـنموݧ براے گوشیم پیام اومد "سلام آبجے خنگم،بسہ دیگہ پاشو بیا خونہ از الاݧ بنده خدا رو تو خرج ننداز😜یہ فکریم براے داداش خوشتیپت بکـݧ.فعلا" _خندم گرفت سجادے هم از خنده ے مـݧ لبخندے زد و گفت خدا خیرش بده کسے رو کہ باعث شد شما بخندید و ایـݧ سکوت شکستہ بشه بهتره دیگہ بریم اگہ موافق باشید حرفشو تایید کردم و رفتیم سمت ماشیـݧ باورم نمیشد در کنار سجادے کاملا خاطراتم تو ایـݧ پارک و فراموش کرده بودم... _پشت چراغ قرمز وایساده بودیم پسر بچہ اے بہ شیشہ ماشیـݧ زد سجادے شیشہ ماشینو داد پاییـݧ سلاااام عمو علے سلام مصطفے جاݧ عمو علے زنتہ❓ازدواج کردے❓ سجادے نگاهے بہ مـݧ کرد و با خنده گفت: ایشالا تو دعا کــݧ _عمو پس ایـݧ یہ سال بخاطر ایـݧ خانم فال میگرفتے❓ سجادے ابروهاش بہ نشانہ ے ایــݧ کہ نگووو داد بالا عمو خوش سلیقہ اے هاااا خندم گرفتہ بود خوب دیگہ مصطفے جاݧ الاݧ چراق سبز میشہ برو إ عمو فالونمیگیرے❓خالہ شما چے❓ خانم محمدے فال بر میدارید❓ بدم نمیاد. چشمامو بستم نیت کردم و یہ فال برداشتم سجادے هم برداشت... ♻️... فردا شب ساعت 22⏰ ________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
🎊🕊 ⃣6⃣ ر. رحیمی نژاد: بی عشق مهدی در دلم لطف و صفا نیست لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست هر لحظه باید از فراقش ناله سر داد مهدی فقط آقای روز جمعه ها نیست ✅ تعجیل و تسهیل در ظهور مظلوم‌ترین امام، مهدی (عج): صلوات 🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 💯پیشنهاد عضويت ❤️❤️👇👇👇 ╔═. ♡♡♡.════♡══╗ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝ ♡♡👆
🎊🕊 ⃣7⃣ بی تو تکلیف جای جای جهان بی تو تکلیف نبض های زمان بی تو تکلیف بقعه ی مادر بی تو تکلیف روضه ی رضوان بی تو تکلیف کودکان یمن بی تو تکلیف دردهای خزان بی تو تکلیف فتنه های دوران بی تو تکلیف اشک رهبرمان بی تو تکلیف این غزلهامان بی تو تکلیف کعبه ی دلمان نیست روشن ، قاطع البرهان بی تو دردیم یا خلیفه الرحمان 🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 💯پیشنهاد عضويت ❤️❤️👇👇👇 ╔═. ♡♡♡.════♡══╗ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝ ♡♡👆
❓پرسش انواع مبطلات نماز کدامند؟ 📝پاسخ دوازده چیز نماز را باطل مى کند که آنها را «مبطلات نماز» مى گویند. 1ـ از بین رفتن یکى از شروط نماز. 2ـ باطل شدن وضو. 3ـ دست بسته نماز خواندن. 4ـ آمین گفتن. 5ـ پشت به قبله نماز خواندن. 6ـ حرف زدن. 7ـ خنده. 8ـ گریه. 9ـ به هم خوردن صورت نماز. 10ـ خوردن و آشامیدن. 11ـ شک های باطل کننده... اگه از بین نرود.... 12ـ کم یا زیاد کردن ارکان. 🔸 برای ترویج احکام ؛ حداقل برای یک نفر ارسال بفرمایید . ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ ”شهید شیخ احمد کافی“🕊 🍃کلیپ 🍃داستان تکان دهنده قبرکن و جنازه دختر زیبا... هرچه قدر گناه کردی از رحمت خدا ناامیدنباش ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌐 🔺دستگاه تولید اتوماتیک ماسک در کشور ساخته شد 🔹دستگاه تولید اتوماتیک ماسک با قابلیت دوخت روزانه ۳۰ هزار ماسک به همت شرکت‌های دانش‌بنیان پارک علم و فناوری چهارمحال و بختیاری به بهره‌برداری رسید. ...........☆💓☆............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........☆💓☆..................
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 الدین: جرات جنگ با ما را ندارد؛ با حل کردن و با ،می توانید بر دنیای استکبار غلبه کنید..!! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti 📌انتشار با درج لینک مجاز است.👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋 25🥀 تاریخ تولد: ۲۰ فروردین ۱۳۳۳ محل تولد: میاندوآب، آذربایجان غربی، ایران تاریخ شهادت: ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ (۳۰ سال) محل شهادت: روستای حریبه، عراق نحوه شهادت: اصابت تیر مستقیم محل دفن: مفقود اطلاعات نظامی: فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا رسته نظامی،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طول خدمت: ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ نشانهای لیاقت: نشان فتح عملیاتهای مهم: فتح‌المبین،بیت‌المقدس رمضان،مسلم بن عقیل، والفجرمقدماتی، والفجر1 2و3و4،خیبروبدر ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti 📌انتشار با درج لینک مجاز است👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 مارا بادستهای بسته روی شکم خواباندند،آنها میزدند و ماهم سر و صدا میکردیم،😞به جز او که در مقابل لگد و مشت و قنداق اسلحه لب باز نمیکرد❗️ فرمانده بعثی او را میزد تا ناله اش را بشنود😡 ولی دریغ از یک آخ❗️ عصبانی شد، اسلحه را کشید و تمام گلوله هایش را توی بدن او خالی کرد😭 چهره ی شکست خورده وباخته ی آن بعثی را هیچ گاه فراموش نمی کنم❗️ از کتاب ...........☆💓☆............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........☆💓☆..................
📖🔰«««﷽»»»🔰📖 🔈 √|| گروه ختم قران و ذکر ❣||√ 💠برای گرفتن لینک گروه ختم به ایدی خادم مراجعه کنید⤵️ ➣🆔 @Zahrayyy ❀↜ایدی خادم ختم👆
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💘 ⃣3⃣ _چشمامو بستم و نیت کردم و یہ فال برداشتم سجادے هم برداشت... _۵ثانیہ مونده بود کہ چراغ سبز بشہ... سجادے دستشو دراز کرد و از داشتبرد ماشیـݧ کیف پولشو برداشت و یک اسکناس ۵ تومنے داد بہ مصطفے. _چراغ سبز شده بود اما سجادے هنوز حرکت نکرده بود ماشیـݧ ها پشت سر هم بوق میزدند از طرفے داشتبرد همونطور باز مونده بود و سجادے میخواست ببندتش و کیف پولو فال هم دستش بود کیف پول و فال رو از دستش گرفتم و ازش خواستم حرکت کنہ _کیف پولو داخل داشتبرد گذاشتم داخل داشتبرد پر از فال هاے باز شده بود. روے هر پاکت هم چیزي نوشتہ شده بود داشتبرد و بستم. _فال ها دستم بود و قاطے شده بود سجادے کنار خیابوݧ وایستاد و برگشت سمت مـݧ دوباره نگاهموݧ بہ هم گره خورد سجادے نگاهش و دزدید و سمت دستام چرخوند و با خنده گفت: _إ فال ها قاطے شد با سر تایید کردم و با ناراحتے گفتم:تقصیر مـݧ بود ببخشید. ایرادے نداره دوباره نیت میکنم از بیـݧ ایـݧ دو فال یکیشو بر میدارم چشماشو بست و نیت کرد _دوتا فال و بیـݧ دستام نگہ داشتم بہ سمتش گرفتم یکے از فال ها رو برداشت و باز کرد و خوند. و لبخندے روے لباش نشست از فضولے داشتم میمردم. _با گوشہ ے چشم بہ برگہ اے کہ دستش بود نگاه میکردم اما نمیتونستم بخونم خیلے ریز نوشتہ شده بود کلافہ شده بودم پاهامو تکوݧ میدادم متوجہ حالتم شد و فال و بلند خوند _"دل نهادم بہ صبورے کہ جز ایـݧ چاره ندارم ..." _بعدم آهے کشید و حرکت کرد. خانم محمدے شما فالتوݧ رو باز نمیکنید❓ با بدجنسے گفتم.نه میرم خونہ باز میکنم اخم هاش رفت تو هم و با ناراحتے گفت.باشہ هر طور صلاح میدونید. _خندم گرفتہ بود . دلم سوخت براش اما دوست داشتم یکم اذیتش کنم _گوشے سجادے زنگ خورد چوݧ پشت فرموݧ بود جواب داد و گذاشت رو بلند گو _سلاااااام علے آقاے گل _سلام آقاے محسنے فداکار _إ چیشده علے جوݧ حالا دیگہ غریبہ شدیم کہ میگے محسنے _نہ وحید جاݧ حالا قضیہ ے فداکار چیہ❓ سجادے خندید و گفت:هیچے... باشہ باشہ حالا مـݧ و مسخره میکنے❓ وایسا فردا تو دانشگاه جلوے خانو... سجادے هول کرد و سریع گوشے و از رو بلند گو برداشت و گفت وحید جاݧ پشت فرمونم بعدا تماس میگیرم خدافظ... _بعد با حالت شرمندگے گفت تورو خدا ببخشید خانم محمدے وحید یکم شوخہ... حرفشو قطع کردم و باخنده گفتم ایرادے نداره خدا ببخشہ... نگاهے بہ ساعتم انداختم ساعت ۴ بود چقدر زود گذشت اصلا متوجہ گذر زماݧ نبودیم. آقاے سجادے فکر میکنم دیر شده باید برم خونہ سجادے نگاهے بہ ساعت ماشیـݧ انداخت گفت: اے واے ساعت ۴ اصلا حواسم بہ ناهار نبود اجازه بدید بریم یہ جا ناهار بخوریم بعد میرسونمتو. _باور کنید اصلا گشنم نیست. آخہ اینطورے کہ نمیشہ مـݧ اینطورے شرمنده میشم. تا یک ساعت دیگہ میرسونمتوݧ خونہ. سرعت ماشیـݧ رو زیاد کرد و جلوے رستوراݧ وایساد خیلے سریع غذا رو خوردیم و منو رسوند خونہ _داشتم از ماشیـݧ پیاده میشدم کہ صدام کرد. اسمااااااء خانوم❓ (تو دلم گفتم وااااے بازم اسمم و...) بلہ❓ حرفے باقے مونده کہ بخواید بزنید❓ إم....ݧ فکر نکنم... _شما چے❓ اصلا... مـݧ کہ گفتم مسئلہ فقط شمایید اگہ اجازه بدید مـݧ بہ مادرم بگم امشب زنگ بزنـݧ با خوانواده... حرفشو قطع کردم. آقاے سجادے یکم بہ مـݧ زماݧ بدید... ممنوݧ بابت امروز بہ خوانواده سلام برسونید. خدافظ _اینو گفتم و از ماشیـݧ پیاده شدم و با سرعت رفتم داخل خونہ بہ دیوار تکیہ دادم و یہ نفس راحت کشیدم برخوردم بد بود. بچگانہ رفتار کردم حتما سجادے هم ناراحت شد.... _اما مـݧ ..مـݧ میترسیدم... باید بهم حق بده.باید درکم کنہ مـݧ بہ زماݧ احتیاج دارم.... باید بهم فرصت بده... _پکرو بے حوصلہ پلہ ها رو رفتم بالا وارد خونہ شدم و یراست رفتم تو اتاقم لباسامو در آوردم و پرت کردم یہ گوشہ نشستم رو تخت.سردرد عجیبے داشتم موهامو دورو ورم پخش کردم و دوتا دستمو گذاشتم روے شقیقہ هام _خدایا...خودت کمکم کـ.تصمیم گیرے سختہ از آینده میترسم.علے پسره خوبیہ اما.... دوباره از پرویے خودم خندم گرفت(علی) در اتاق بہ صدا در اومد یہ نفر اومد تو اول فکر کردم مامانہ تو هموݧ حالت گفتم:سلام ماماݧ سلام دختر بے معرفتم صداے ماماݧ نبود _سرمو آوردم بالا زهرا بود اما اینجا چیکار میکرد إسلااااااام زهرا تویے❓اینجا چیکار میکنی❓ دستشو گذاشت رو کمرشو با لحـݧ لوس و بچگانہ اے گفت:میخواےبرم❓ دستشو گرفتم و گفتم:دیوونہ ایـݧ چہ حرفیہ بیا اینجا بشیـݧ چہ خبر❓ راستش ظهر بعد از اذاݧ رو بروي مسجد داداشت آقا اردلاݧ و دیدم.. خب❓خب❓ گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم.... ♻️... فردا شب ساعت 22⏰ ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸✨《دعوت نامہ》✨🌸🍃 دوستان شهـــــــــ❤️ـــدایی توجه توجه❗️❗️❗️❗️📣📣📣 🥀«ابرگروه ختم قرآن وذکرشهیدان»🥀 🕊«ابراهیم هادی و نوید صفری»🕊 💢اگه حاجت داری بیااااا💯 💢اگه میخوای به نیابت از شهـــــــدا ذکر بگین📿 و ختم قران بخونین📖 💢اینجا یه گروه معنوی و شهـــــــدایی هست✨ 💢جهت حاجت روایی شما عزیزان ختم قران و ذکر گفته میشه☺️ آمدنت تو این گروه اتفاقی نیست ❣ ❣خادمین ما منتظر شما هستن تا برای حاجت روایی اسم شما را ثبت کنن❣ خادمین گروه ذکر ♡ ↴ ➣ 🆔 @zahrayyy خادمین گروه ختم قران ♡ ↴ ➣ 🆔 @hedari44 •┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈•
‼️ ؟ ❓سوال: آیا بعد از ادرار، استبراء واجب است و چه فایده ای دارد؟ ✅پاسخ: استبراء عملی مستحب است که بعد از ادرار انجام می دهند. 🔹استبراء دارای اقسامی است که روش‌های آن در رساله‌های عملیه ذکر شده است. 🔹فایده استبراء این است که اگر بعد از بول رطوبتی خارج شود که معلوم نیست بول است یا نه، در صورت استبراء، رطوبت مذکور پاک محسوب می شود. -------- سایت آیت الله خامنه ای / فقه و احکام شرعی / استفتائات جدید (آبان ماه 98) ➖➖➖➖ ✍پ.ن : برای استبراء از بول نیست، و اگر رطوبتی ببیند و شک  کند که بول است یا نه پاک می‏باشد، و وضو و غسل او را هم باطل نمی‌کند. 🔸 برای ترویج احکام ؛ حداقل برای یک نفر ارسال بفرمایید . ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️# تلنگر ❌داستان زنی که قبر⚰ جنازه اش را ❌ ‼️قبول نمیکرد😱😱😱‼️ ⭕️پیشنهاد دانلود 📹کلیپ تصویری ____________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️15 میلیون دلار جایزه برای سردار شهلایی فرمانده و مستشار نظامی سپاه قدس در یمن! ✍رسانه‌های سعودی با انتشار عکسی از سردار عبدالرضا شهلایی نوشتند : هر کسی از این فرمانده ایرانی حاضر در یمن، اطلاعاتی برای دستگیری او به ما بدهد ۱۵ میلیون دلار جایزه خواهد گرفت! پیش از این آمریکایی همزمان با ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ادعا کردند قصد ترور سردار شهلایی را در یمن نیز داشته‌اند که عملیات ترور ناکام مانده است! آمریکایی‌ها مدعی هستند این فرمانده تاثیری زیادی در پیروزی‌های اخیر انصارالله یمن داشته است 🔹آمریکاهی به شدت سردار شهلایی را زیر نظر دارند و بارها مقالاتی را راجب او نوشته‌اند در حالی که در رسانه‌های ایران هیچ خبری از ایشان درج نشده است/ ...........☆💓☆............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........☆💓☆..................
🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺 🥀 : اگر از دست کسی ناراحت شدید، بخوانید و بگویید:خدایا این بنده تو حواسش نبود،من ازش گذشتم...!! تو هم بگذر...!! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti 📌انتشار با لینک مجاز است👆🏻👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 تاریخ تولد : ۱۶ تیر ۱۳۶۵ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: متاهل -تازه داماد شهادت در تاریخ : ۱۸ ابان ۱۳۹۶ مصادف با اربعین حسینی تفحص و شناسایی: ۵آذرماه ۹۶ پس از آزادسازی بوکمال محل شهادت:سوریه _ابوکمال محل دفن : بهشت زهرا-قطعه ۵۳-در جوار مزار شهید رسول خلیلی شهید مورد علاقه : شهید محمد حسن (رسول) خلیلی- شهید سعید علیزاده – شهید علی خلیلی ❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرستارها، این فرشتگان ایثار گر این روزها خسته اند، با هیجانات زود گذر،امسال زحمتاشان را بیشتر نکنیم🙏🏻 🛑 افزایش شمار مصدومان چهارشنبه سوری به 31 تن/ 7 مورد نقص عضو 🔸سخنگوی سازمان اورژانس کشور از افزایش مصدومان حوادث چهارشنبه سوری در کشور به ٣١ نفر در کشور خبر داد. در این شرایط که بیمارستان های کشور، پر از بیمار کرونایی هست، مراقب عزیزانمون باشیم🌹 @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ..................................................... ♡♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 وضعیت دردناک کادر درمان😔 کادر درمانی فداکار را ببینید! در خانه ماندن نجات جان خودتان و نجات جان این عزیزان در آخرین سنگر سلامت است. ...........☆💓☆............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........☆💓☆..................
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت1⃣3⃣ _چشمامو
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💘 ⃣3⃣ _گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم اردلاݧ گفت❓ آره دیگہ مگہ مریض نیستے❓ دستمو گذاشتم جلوے دهنم و چند تا سرفہ اے نمایشی کردم. دستم و گذاشتم رو سرمو گفتم چراااااا یکم ناخوش احوالم ... آره معلومہ اسماء رنگتم پریده هااا چیکار میکنے با خودت _هیچے بابا یکم کاراے دانشگاه و اینجور چیزا زیاد شده بخاطر هموݧ آها.خوب دیگہ چہ خبر❓درس و دانشگاه خوب پیش میره❓ آره عزیزم.درس و دانشگاه تو چے❓ اره خدا روشکر خوب زهرا بشیـݧ اینجا برم دوتا چایے بیارم نمیخواد اسماء زحمت نکش اومدم خودتو ببینم بابا چہ زحمتے دو دیقہ اے اومدم.... _گوشیمو از رو تخت برداشتم و رفتم آشپز خونہ ماماݧ داشت میرفت بیروݧ سلام ماماݧ سلام دختر تو میاے نباید بیاے سلامے چیزے بدے❓ ببخشید ماماݧ سرم درد میکرد چرا چیزے شده❓ حالا تو میخواے برے بیروݧ برو. آره دارم با خانماے همسایہ میرم خرید واسہ زهرا میوه اینا ببر چشم .ماماݧ _سریع شماره ے اردلاݧ و گرفتم الو اردلان❓کجایے تو❓واسہ چے الکے بہ زهرا گفتے مـݧ مریضم❓ سلام علیکم چہ خبرتہ خواهر جان.نفس بگیر آخہ ایـݧ مسخره بازیا چیہ در میارے اردلاݧ إ چہ مسخره بازے گفتم شاید دلت براے دوستت تنگ شده _نخیر شما نگراݧ چیز دیگہ اے هستے.ببیـݧ اردلاݧ مـݧ کارے نمیتونم بکنم گفتہ باشم،ماماݧ باید با مادرش حرف بزنہ بعد إ اسماء حالا تو آمارشو بگیر خواستگار اینا نداشتہ باشہ خیلہ خب فقط تو بیا خونہ بہ حسابت میرسم. خدافظ _چاے و ریختم و میوه وپیش دستے رو آماده کردم و زهرا رو صدا کردم. زهراااااا❓بیا هال.کسے نیست خونہ بہ بہ اسماء خانم چہ چایے خوش رنگے دیگہ وقتشہ هاااا خندیدم و گفتم آره دیگہ ...برو بشیـݧ رو مبل الاݧ میارم چادرتم در بیار کسے نیست باشه _خوب.چہ خبر زهرا❓ سلامتے چقدر،از درست مونده یہ ترم دیگہ لیسانسمو میگیرم _إ بسلامتے ایشالا ، نمیخواے ازدواج کنے❓دیر میشہ هاااا.میمونے خونتوݧ دیگہ از دست ماهم کارے بر نمیاد چرا دیگہ بخاطر تو از امروز بهش فکر میکنم إ زهراااا مسخره بازے در نیار جدے نمیخواے ازدواج کنے❓ چرا خوب،ولے هنوز موردے کہ میخوام نیومده مگہ تو چے میخواے❓ خوب اسماء جان،براے مـݧ اعتقادات طرف مقابلم خیلے مهمہ،تو خانواده ما ،فقط ماییم کہ مذهبے و مقیدیم خواستگاراے منم اکثرا زیاد پایپند ایـݧ اصول نیستند،سر همیـݧ قضیہ هم ما با خالم اینا قطع رابطہ کردیم _إ چرا❓ خالم خیلے دوست داشت مـݧ عروسش بشم ولے خوب مـݧ پسر خالم اصلا بهم نمیخوریم. آهاݧ خب یادمہ چندتا خواستگار مذهبے هم داشتے از همیـݧ مسجد خودمون... اره ولے خوب اوناهم همچیـݧ خوب نبودݧ وا زهرا سخت گیریا بعد ماماݧ بہ مـݧ میگہ. حتما منتظرے از ایـݧ برادرانے کہ شبیہ شهیداݧ زنده اند بیاݧ خواستگاریت _با دست زد پشتمو گفت.اسماء قسمت هر چے باشہ هموݧ میشہ،اگہ یہ نفر واقعا قسمت آدم باشہ همہ چے خود بخود پیش میره باور کـݧ مـݧ سختگیر نیستم. نمیدونم چرا یاد سجادے افتادم و گفتم آهاݧ بلہ استفاده بردیم از صحبت هاتوݧ زهرا خانوم _خوب دیگہ مـݧ پاشم برم کلے کار دارم إ کجا، بودے حالا بموݧ واسہ شام. ن دیگہ قربانت ،باید برم کار دارم باشہ پس سلام برسوݧ بہ مامانتیناچشم.حتما تو هم بیا پیش ما خداحافظ چشم حتما خداحافظ _اوووووف خدا بگم چیکارت نکنہ اردلاݧ رفتم اتاقم ولو شدم رو تخت و از خستگے خوابم بردبا تکوݧ هاے اردلاݧ بیدار شدم _بیدار شو تنبل خانم ساعت ۱۰پاشو شام حاضره پتورو کشیدم رو سرمو گفتم .شام نمیخورم پتو رو از روم کشیدو گفت خب نخور پاشو ببینم چیشد آمارشو گرفتے❓ خندیدم و گفتم اهاݧ پس واسہ آمار اومدے خواستم یکم اذیتش کنم خیلے جدے بلند شدم و دستم و گذاشتم رو شونہ ے اردلاݧ و گفتم:خیلے دوسش داری❓ با یہ حالت مظلومانہ اے گفت :اووهووم سرمو انداختم پاییـݧ و با ناراحتے گفتم متاسفم اردلاݧ .یکے دیگرو دوست داره.باید فراموشش کنے... _دستمو از رو شونش برداشت و آهے کشیدو گفت بیا شام حاضره واز اتاق رفت بیروݧ سر سفره ے شام اردلاݧ همش باغذاش بازے میکرد ماماݧ نگراݧ پرسید .اردلاݧ چیزے شده❓غذارو دوست ندارے❓ _ماماݧ جاݧ اشتها ندارم إ تو کہ گشنت بود تا الاݧ دلم براش سوخت بادست بهش اشاره دادم و بهش گفتم شوخے کردم چشماشو گرد کرد و انگشت اشارشو بہ نشونہ ے تهدید تکوݧ دادو گفت بہ حسابت میرسم. وشروع کرد بہ تند تند غذا خوردݧ . اوݧ شب با ماماݧ صحبت کردم ماماݧ وقتے فهمید میخواست از خوشحالے بال دربیاره و قرار شد فردا با مادر زهرا صحبت کنہ انقد خوشحال بود کہ یادش رفت بپرسہ کہ امروز چیشد❓با سجادے کجا رفتم❓چی گفتیم هیی _چقد سختہ تصمیم گیرے.کاش یکے کمکم میکرد یکی امیدوارم میکرد به آینده بعد از یک هفته کلنجار رفتن با خودم بلاخره جواب سجادی رو دادم ‌# ادامه‌دارد @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖🔰«««﷽»»»🔰📖 🔈 √|| گروه ختم قران و ذکر ❣||√ 💠برای گرفتن لینک گروه ختم قرآن و گروه ذکر به ایدی خادم مراجعه کنید⤵️ ➣🆔 @Zahrayyy ❀↜ایدی خادم ختم👆