eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
•••‌‌᯽⃟♥️~➣ چشـم هـا‌ۍ یِکـ شَهیـد👀 حَتۍ اَز پُشـتِ قــابِ شیشِـه‌ای؛❐ خیـرِه‌ خیـرِه دُنبـالِ توسـت(: کِـہ‌ بِہ گُنـاه آلـودِه نَشـوۍ⚡️ {••بِہ چشـم هایَـش قَسَـمـ🌙 اِبـراهـیم تو را مۍبینَــد..!🌸••} °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
•••‌‌᯽⃟♥️~➣ چشـم هـا‌ۍ یِکـ شَهیـد👀 حَتۍ اَز پُشـتِ قــابِ شیشِـه‌ای؛❐ خیـرِه‌ خیـرِه دُنبـالِ توس
‌ ⥃🦋⃟♥️⥂ همیشہ‌‌میگفت : 💠 دَࢪ زݩدگۍ ، آدَمۍ مۏفــق تࢪ اسٺ ڪه ... ⇜ دࢪ بࢪابࢪ عصبانیٺ دیگࢪان "صبوࢪ" باشــد‌. ⇜ ۅ ڪآࢪ بێ مَنطق انجــاݥ ندَهــد.✨ 👈🏼 ۅَ ایݩ ࢪمز مۅفقیٺ اۅ دࢪ بࢪخۅࢪدهایش بۅد .👌🏼 🕊
@shahed_sticker۹۰۸.attheme
243.9K
◯"•❐🌿•"↯ تـم‌رهبـری🌈 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⤺❊⠕🕊تازه‌اومـده‌بودجبهہ🚶🏽‍♂ یہ رزمنده رو پیڊا ڪرڊه بود و ازۺ می‌پرسیڊ: وقتۍ توۍ تیررس ڊۺمن قرار می‌گیری، برا اینکه ڪۺته نشۍ چی میگۍ؟😶 اون رزمنڊه هم فهمیڊه بوڊ ڪہ این بنده تازه وارڊه🙄 ۺروع ڪرڊ به توضیح داڊن:😬 اولاْبایدوضوداۺتہ‌باۺۍ💧 بعڊروبہ‌قبلہ‌وطورۍڪہ‌ڪسۍ‌نفهمہ‌بایڊ بگی: اللهم الرزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم الراحمین بنڊه خـدا با تمام وجوڊ گوۺ میداڊ ولۍ وقتۍ بہ ترجمہ‌ۍ جملہ‌ۍ عربۍ دقت ڪرڊ گفټ: اخوۍغریب‌گیرآورڊۍ؟☹️◑ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
➫"•🤲🏼✨•"⤸ وقت نماز عاشقی^🕋. خدا منتظرمونه⏰! نمازت‌سردنشہ‌مومن😉
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌸هوالعشــق🌸 . 📜 #رمان_پلاک_پنهان 💟 #پارت_چهل_سوم ــ برو بچه به من مشاوره میدی امیرعلی خندید و گفت
🌸هوالعشــق🌸 . 📜 💟 تماس را قطع کرد،باید با سمانه هر چه زودتر صحبت می کرد،نگاهی به پنجره اتاق صغری انداخت،چراغ ها خاموش بودند پیامی به سمانه داد اما بعد از چند دقیقه خبری نشد،ناامید به طرف در رفت که سمانه از در بیرون آمد. به سمتش آمد،سلامی کرد. ــ علیک السلام ببخشید بیدارتون کردم،اما باید صحبت می کردیم سمانه از ترس اینکه سمیه خانم آن ها را ببیند نگاهی به در انداخت و گفت : ــ مشکلی نیست،من اصلا خوابم نمی برد ــ چرا اینقدر به در نگاه میکنید ــممکنه خاله بیاد ــ خب بیاد،ما داریم حرف میزنیم سمانه طلبکارانه نگاهی به او انداخت و گفت: ــ صحبت من با شما که جواب رد به خواستگاریتون دادم و هیچوقت باهم هم صحبت نبودیم الان، این موقع ،گپ زدن اون هم تو حیاط ،به نظرتون غیر طبیعی نیست کمیل فقط سری تکان داد،دوباره سردردبه سراغش آمده بود ،سرش را فشار داد و گفت : ــ صداتون کردم که در مورد اتفاقات امشب صحبت کنیم ترسی که ناگهان در چشمان سمانه نشست را دید و ادامه داد: ــ با اینکه بهتون گفته بودم که تنها بیرون نیاید اما حرف گوش ندادید،سمانه خانم الان وقت لجبازی نیست،باورکنید اوضاع از اون چیزی که فکرمیکنید خطرناکتره،امشب فک کنم بهتون ثابت شد حرف های من چقدر جدی بود اما شما نمیخواید باور کنید سمانه با عصبانیت گفت: ــ بسه ــ حواستون هست چی میگید؟لجبازی؟آخه کدوم لجبازی؟ بعد از زندونی شدن تو یه چهار دیواری دلت یکم پیاده روی تو بارون بخواد اینو برای شما لجبازیه کمیل چشمانش را بر روی هم فشرد تاآرام شود وبه او تشر زد ــ منظور من ــ منظور شما هر چی میخواد باشه،اما بدونید این وسط من دارم اذیت میشم،من دارم عذاب میکشم ،با اتفاق امشب بایادآوری اون لحظات ،چشمه اشکش جوشید با صدای لرزانی ادامه داد : ــ من الان حتی کسیو ندارم بهش از دردام بگم ،چون گفتی نگم امشب وقتی اون منو میکشید تا ببره تو ماشین نمیدونستم کیو صدا کنم تا کمکم کنه،به ذهنم رسید که شمارو صدا کنم به چشمان سرخ کمیل نگاهی انداخت و ادامه داد: ــ صدا کردم اما اتفاقی افتاد؟کمکم کردید؟ این همه گفتید حواسم به همه چیز هست به کسی چیزی نگید خطرناکه من خودم مواظب شمام . پس چی شد؟چرا مواظبـ نبودید،اگه اون مرد به موقع نمی رسید معلوم نبود من الان کجا بودم کمیل با عصبانیت چرخید و پشت را به سمانه داد و به صدای لرزان و خشمگین غرید: ــ تمومش کنید سمانه نگاه دیگری به کمیل انداخت که پیشانی اش را ماساژ می داد حدس می زد دوباره سردرد به سراغش آمده باشد،قدمی عقب رفت و ادامه داد: ــ این وسط فقط شما مقصری که نتونستید درست وظیفتونو انجام بدید بدون اینکه منتظر جوابی از کمیل باشه با قدم های بلند به داخل ساختمان رفت. کمیل نفس های عمیق و پی در پی کشید،تا شاید آتیشی که سمانه به جانش انداخته را فروکش کند به در بسته خیره شد،حق را به سمانه می داد او کم کاری کرده بود،باید بیشتر حواسش به سمانه باشد،اما چطور؟ سریع به محمد پیام داد و او خواست فردا حتما به او سر بزند،گوشی اش را در جیب شلوار کتانش گذاشت و دستی بر صورتش کشید خواب از سرش پریده بود،به طرف حوض وسط حیاط رفت می دانست الان آبش سرد است اما بدون لحظه ای درنگ آستین های پیراهنش را تا زد و دستش را در آب گذاشت،بدون در نظر گرفتن سردیه آب وضو گرفت. مطمئن بوددورکعت نماز و کمی دردودل با خدا ارامش می کند. محمد نگاهی به کمیل که سرش را بین دو دستش گرفته بود انداخت و خندید: ــ یعنی فدای دختر خواهرم بشم که تونسته اطلاعاتیه مملکتو اینطوری بهم بریزه ــ خنده داره؟بهتون میگم از دیشب اعصابم خورده،نتونستم یه لحظه با ارامش چشمامو روی هم بزارم ــ کمیل نبایدم بتونی،دیشب نزدیک بود سمانه رو بدزدن ،به فکر چاره ای باش،با حرفایی که امیرعلی گفت،شک نکن که کار همون گروهکه کمیل سری تکان داد و گفت : ــ آره کار اوناست،اما چرا هنوز از سمانه دست برنداشتند و بیخیالش نشدند خودش جای بحث داره ــ من یه حدسی میزنم. ــ چه حدسی ــ اونا تورو شناسایی کردن کمیل با ابروان بهم گره خورده گفت: ــ خب ــ اونا بعد اینکه متوجه میشن دختر خالت تو دانشگاه هست بشیری رو کنار میزنن و سمانه رو توی تله میندازن و اینکه چرا صغری رو انتخاب نکردند اینو نشون میده که اونا از علاقه ی تو به سمانه خبر دارند عصبی از جایش برخاست و غرید: ــ یعنی چی؟ ــ آروم باش،این فقط یک حدس بود،اما میتونه واقعیت باشه،پس بدون یکی که خیلی بهت نزدیکه رابط اوناست ــ یعنی یکی داره به ما خیانت میکنه محمد سری تکان داد و گفت: ــ دقیقا،بیشتر هم به تو نویسنده:فاطمه امیری ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f.👆
001 Shal e Meshki e Aza.mp3
6.4M
⊱⠕🖤🌿☊⠕⊰ ⤶السلام السلام اۍ شہِ مُمتَحَن💫 السلام اسلام حُجت ابن الحَسن⤷ محمد‌حسین‌پویانفر °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
‌•••مجموعه‌شـھـدایی‌"ابراهیم‌ونوید‌دلها" باتوجه‌به‌افزایش‌شیوع‌کرونا‌تصمیم‌دارد... 📌تمام‌هزینه‌مراسم‌‌‌سالگرد‌شھادت↯ "‌‌شهید‌نوید‌صفری" و "شهید‌خلیلی" ‌ر‌ا‌ صرف ‌‌تهیه ‌بسته ‌ارزاق‌ برای‌ کمک ‌به‌نیازمندان‌کند☛ ◈لذ‌‌ا‌ از شما ‌خیرین ‌و‌ خیرخواهان‌عزیز خواهشمندیم با کمک های خود هرچند اندک مارا در این کارخیرهمراهی ‌کنید. 💳6037-9972-9127-6690⇦ آیدی‌جـھـت‌ارسال‌فیش↯ @shohadaa_sharmandeimm ⇜اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ♥⃟
وایـــــسـتــــا✋🏼 دیـدی‌خیـلے‌جـاهـا‌دوره‌تـࢪک‌گنـاه‌میـزارن🧐 یـا‌مثـلا‌دوره‌ی‌رسیـدن‌بـه‌آࢪامش🙄 عضـو‌ایـنجـا‌شـو👇 ‌خود‌به‌خود‌آرامش‌میاد‌توزندگیت🌱⃟ ♥ ⓙⓞⓘⓝ‌‌‌‌⇨ http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f عضـونشـی‌پشیـمـون‌میـشـیـا😁
↯∞↯ ✉ شمـا‌دعـوت‌شدین‌بـه‌يھ ‌دورهمی‌شھدایے🕊🕊 ماایـنجـا‌بـرا‌حاجت‌روایی‌هـم‌ روزانه‌ڪلےذڪرمیگیم📿 دلـت‌میـخواد‌توام‌بیـای‌کنـارمـا؟!! زودعضوشوتالینـکشوبرنداشتم... ختم‌ذکـر👇 https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733 ختم‌قرآن👇 https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c 💯
بـبـینیـدبـࢪاتون‌چےآوࢪدم😍 یھ‌ڪانال‌ڪھ‌ازواجبـــــات‌ایتــــاست👌 ‌‌یه‌عـده‌جوون درکنارهم دارن برا شھـــ🕊ــدا خدمت میکنن... کانالشـون محشرھ👌 اونایےکھ‌ عضون یڪ_هیـچ از بقیه جلوتࢪن😎 JoIN➣https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80 ‌بیاۍدیگ‌نمیتۅنےازش‌دلـــ♥ــ بکنی😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤙🌿 ⃟🕊‌⤚ حــرڪت دࢪ مسیــــࢪ؛‌|:|↯ مجاهــــــدٺـ♡ــ 👊 ↫چہ دࢪ جݩگ،‌"سخت" ↫چہ دࢪ جݩگ ،"نیمہ‌سخت" ↫چہ دࢪ جݩگ ،"نرمــ " بیدآرێ میخواهــد✌️ ‌ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
⤙🌿 ⃟🕊‌⤚ حــرڪت دࢪ مسیــــࢪ؛‌|:|↯ مجاهــــــدٺـ♡ــ 👊 ↫چہ دࢪ جݩگ،‌"سخت" ↫چہ دࢪ جݩگ ،"نیمہ‌سخت" ↫چہ دࢪ
♡ دࢪد داࢪد! دردش کُشتن " لذ‌ت " هاستــ... باید ←|کشته|→ شۅێم تا "شهیـ♡ــد" شوێم! بايد اقتدا كرد به "شهدا" وچہ‌لذتےداࢪدۅصآل‌معشوق♥ . . - اللهم ارزقنا ...
"•❦📿•"⬍ "تماس‌دࢪیافتۍ✆" حی علی الصلاة حی علی الفلاح آیا پاسـخ میدهید؟!🕐
‌‌ •○🥀 ⃟ 🖤○• ‌ "جِگَرَت مِثلِ حَسَن سوختہ، صَدپاره شُده آه با آتَشِ این زَهر ، مُداوا شُدِه‌اے هِے زَمین خوردے و ڪُلِ بَدَنَت خاڪے شُد مِثلِ، اَز اَسب زَمین خوردنِ آقــــاشُده‌اے💔" ‌ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
°•✤•° اۍ‌کـه‌دسـتـت‌مےࢪسـد،دسـتے‌بـگیـࢪ🌱 ••همـࢪاهـان‌عزیـز↯ هـࢪکـدام‌ا‌‌ز‌شمـا‌عزیـزان‌‌کـه ‌میـخواهـد در ࢪاستاۍ"ڪمڪ" بـه‌ایـن‌کـودکـان` ‌هࢪچنـد‌‌"انـدک" ‌کمـک ‌کنـد‌... دࢪآیــدی‌زیـࢪ↯ ‌اعلام‌آمـادگی‌کند... ➣@shohadaa_sharmandeimm
"☍-🌺-➷ ریحانھ🌱 . ‍⦃حجابټ ࢪا محڪم نگہ‌داࢪ🧕🏻 . نگـ👀ـاه نڪن ڪہ اگـࢪ حجـاب و فڪࢪ درسټ داۺټہ باۺی مسخـره اټ می‌ڪنند😒 آنهـا ۺیط😈ـان هستند . شما بہ حضرت زهـرا‌(سلام‌الله) نگــاه ڪن ڪہ چگـونہ زیسټ و خودۺ ࢪا حفـظ ڪࢪد...🙃 . فࢪازی‌ازوصیټ: ۺھــیدسیـدمحـمدناصـࢪعلـوی‌بہ‌ خواهࢪش °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
"☍-🌺-➷ ریحانھ🌱 . ‍⦃حجابټ ࢪا محڪم نگہ‌داࢪ🧕🏻 . نگـ👀ـاه نڪن ڪہ اگـࢪ حجـاب و فڪࢪ درسټ داۺټہ باۺی مسخـر
⤟^💝🌼^⤞ دࢪعشق،تواقتدابه‌زهراڪࢪدۍ صدپنجره‌نـ✨ـوࢪ،بࢪجهان‌واڪࢪدۍ آࢪامش‌وࢪستگاࢪۍدنیاࢪا دࢪخیمه‌چادࢪت‌مهیاڪࢪدۍ
⥃👱🏼‍♂♥️⥂⚯ •پـ‌روفایݪ‌پسࢪونھ🌿"• #پروفایل °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
➬•••͜͡ 🌸 ͜͡•••↯ پاشـو ࢪفیق خـدا منتـظࢪته میخواد پـیش فرشتہ هـاش بهـت بـباله✨