eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . وان‌شاءالله‌خداوند‌به‌هم
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل² : بھ‌ࢪوایت‌همسر . آشنایی‌من‌ومحسن‌به‌نمایشگاه‌‌هفته‌دفاع، مقدس‌درمھرماه‌¹³⁹¹برمیگشت! اون‌ساݪ‌ماهردوغُرفه‌داربودیم. من مسئولِ امورصوتےوتصویرےغرفه‌خودمون‌بودم ومحسن،عڪاس‌ومسئول‌غرفه‌خودشون! ازآرم‌غرفه‌‌ونامِ‌روےڪوله‌ی‌محسن‌متوجه، شدم‌ڪه‌عضومؤسسه‌شھیدڪاظمےهست اولین‌صحبت‌مون‌هم‌به‌همین‌بھونه‌ردوبدل شد☺️ شماره‌تلفن‌مؤسسه‌رومےخواستم‌! رفتم‌سراغ محسن‌وگفتم:شما،شماره‌مؤسسه‌شھید، ڪاظمےرودارین؟! سرش‌روبالا‌آوورد یك‌ لحظه‌چشم‌درچشمم‌دوخت‌ومتعجبانه پرسید: مگه‌شماهم‌عضومؤسسه‌هستین؟ گفتم:بله🙂 شماره‌رودادوبرگشتم. امانگاهِ‌پُرشرم‌وحیاےمحسن،ڪارخودش‌را ڪرده‌بود. وناخودآگاه‌تاته‌قلبم‌ر‌سوخ‌ڪرد درهمان‌نگاهِ‌اول،مھرش‌به‌دلم‌نشست شایداوهم‌همینطورشد! ازآن‌به‌بعد، هرروز اورامےدیدم همیشه‌متین‌وسربه‌زیر‌بود اماچیزےته‌دلِ‌من‌شڪل‌گرفته‌بود‌ڪه نمیتونستم‌نسبت‌به‌اون‌بی‌تفاوت‌باشم محسن‌به‌دلم‌نشسته‌بود🙃❤️ درنمایشگاه‌احتیاج‌به‌صوت‌هاے‌دفاع‌مقدسے براےپخش‌درغرفه‌داشتم! محسن‌داشت. اوهارد‌خودش‌روبرام‌آوورد‌وگفت؛توےاین هارد‌‌تادلتون‌بخواد‌کلیپ‌وصوت‌‌وتصویر، مربو‌ط‌به‌دفاع‌مقدس‌هست! گفتم:اگه‌میشه برام‌بریزین‌روےسی‌دی‌یافلش! گفت:من‌به شما‌اطمینان‌دارم.مےتونین‌هارد‌ رو ببرین منم‌قبول‌ڪردم . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🖇❤️ بِہ‌نَفَس‌هـٰاۍِتۅبَند‌اَست‌ مَرا‌هَر‌نَفَسۍ ‌سـٰایِہ‌اَت‌ڪَم‌نَشَۅَد‌اَز‌سَرِمـٰا‌ حَضرَت‌ِمـٰاه•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
خداۅندا . . . اگردارےبناےدادنِ‌عیدے جھانےرامنورڪن،بنورحضرت‌مھدے ♢السَّلامُ‌عَلیكَ‌یٰابَقیَةَ‌اللّٰهاللّٰھُمَّ‌عَجِّݪ‌لِۅَلیِكَ‌الفَرَج،!❤️ / ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بھ پایاטּآمداین‌ماھ ۅ، عبادتـ همچناטּ باقیستـ براے ما حَرَمـ بنویسـ نجفـ تا ڪربلا ڪافیستـ :)''🖐 - عیدتوטּ مبارڪ رُفقـا 😍🎉,! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
°~🌿♥️~° عید فطری که تو نباشی کنارمان،عید که نیست شاید فقط فطر باشد و پایان یک ماه و شروع ماهی دیگر😢 برای ما عید فطر یعنی طُ...♥️ 💚 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل² : بھ‌ࢪوایت‌همسر . آشنایی‌من‌ومحسن‌به‌نمایشگا
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل² : بھ‌ࢪوایت‌همسر . وقتےهاردروبه‌ڪامپیوترخونه‌وصل‌ڪردم دیدم‌نام‌یك‌پوشه‌روگذاشته‌خصوصے وزیراون‌علامت‌ورودممنوع‌گذاشته هرچی‌به‌خودم‌فشارآووردم‌ڪه‌اونوبازنڪنم نتونستم،و‌دست‌آخرازروےڪنجکاوے پوشه‌روبازڪردم توےاون‌تعدادےعکس. دسته‌جمعےخونوادگے،تصویرڪارت‌ملی محسن‌همراه‌بافیلم‌هاےاوودوستانش‌در مؤسسه‌بود. تصویرڪارت‌ملی‌اش‌رو‌روے. ڪامپیوترم‌ذخیره‌کردم شماره‌تلفنش‌روهم ڪه‌روےهاردنوشته‌بود‌برداشتم نمیدونم‌چرااینڪاروڪردم فقط‌همینقدرمیدونستم‌ڪه‌محسن‌رودوست دارم روزےڪه‌پدرم‌تماس‌گرفت تاخبرقبولیم دردانشگاه‌روبده خیلےاتفاقی‌نزدیک‌غرفه‌ے محسن‌بودم وقتي‌بابام‌گفت:بابل‌قبول‌شدے خیلی‌خوشحال‌شدم بابل‌شهرموردعلاقه‌ے من وشهرمادرےام‌هست تلفن‌روڪه‌قطع‌ ڪردم ناخودآگاه‌نگام‌به‌سمت‌غرفه‌افتاد محسن‌همونطورڪه‌ایستاده‌بود مات‌و متحیرنگام‌میڪرد پرسید:دانشگاه‌قبول‌شدین گفتم‌بله،حتما میرم یک‌آن‌متوجه‌شدم نگاه محسن‌تغییرڪردوهمین‌تغییر،دوباره‌دلم‌رو لرزوند روزآخرنمایشگاه‌محسن‌ڪتاب، طوفانےدیگردرراه‌است روبه‌من‌هدیه‌دادو خواست‌ڪه‌اونوبعنوان‌یادگارےازطرفش. داشته‌باشم. من‌هم‌ڪتاب‌‌‌سربازسالهای‌بهاری روبهش‌هدیه‌دادم. . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈مهمترین سوال قیامت ⭕️با امام زمانت چه کردی؟؟؟؟؟ ☄تویی که ادعا داری اگر زمان امام حسین رو درک کرده بودی به ندای هل من ناصر ینصرنی جواب داده بودی و تو سپاه حضرت شمشیر میزدی ؟حالا بگو ،فکر کن با امام زمانت چه کردی؟؟؟؟ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
ای کاش دلم شبیه گنبد می‌شد عالم همگی شبیه مشهد می‌شد ای کاش دلم شبیه یک فرش فقط از داخل صحن‌های او رد می‌شد🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل² : بھ‌ࢪوایت‌همسر . وقتےهاردروبه‌ڪامپیوترخونه‌
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . بعدازثبت‌نام‌به‌بابل‌رفتم! امادلم‌جاےدیگه‌اے بود واقعاطاقت‌نداشتم‌بمونم! دلم‌آشوب‌بود کوه‌هاوجنگل‌‌هاروڪه‌میدیدم،ۼصه‌ام میگرفت‌واشك‌میریختم! دیگه‌هیچ‌چیز برامن‌جذاب‌نبود،دلتنگ‌محسن‌شده‌بودم! کاربه‌جایی‌ڪشیدڪه‌باپدرم‌‌تماس، گرفتم‌وگفتم:من‌دیگه‌نمیتونم‌اینجابمونم انتقالیم‌روبگیر!✨ مادرم‌ازهمه‌چیزخبرداشت. چندروزےڪه، بابل‌بودم،بھش‌گفتم‌ڪه‌بره‌نمایشگاه‌و، محسن‌روببینه!وقتی اونودیده‌بود‌تماس گرفت‌وگفت:زهرااین‌اصلاچهره‌شبیه ایده‌آلاےتونیست،خیلےشبیه‌شھداست راست‌میگفت. همیشه‌دوست‌داشتم‌صورت همسرآیندم‌گردوریش‌هاش‌بلندوپرپشت، باشه! واین‌چیزےنبودڪه‌درمحسن‌‌باشه! یڪی‌ازچیزهایی‌‌ڪه‌ازاون‌فرارےبودم، لھجه‌ےنجف‌آبادےبود‌ڪه‌این‌مورد، درمحسن غوغامیڪرد🙃 ولےاون‌چیزےڪه‌درمن‌ بوجوداومده‌بود،باعث‌شدتاهمه‌ےاین چیزهاروفراموش‌ڪنم وقتے‌ازبابل‌برگشتم نمایشگاه‌تموم‌شده‌بود🍃 مادرم‌چندتاپوستراز‌مقام‌معظم‌رهبرے نیازداشت گفتم:بایدازبچه‌هاےمؤسسه، پیگیرے‌ڪنم تبسمےڪردوگفت:حتماهم منظورت‌آقاےحججیه‌درسته؟😅 خندیدم وگفتم:آره😁 ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
"رفیق شهیدم" دُعـٰابِخـوٰان‌‌🌱 بَراۍِعـٰاقِبَـت‌بِخِیـر؎مَـن🥺 تـویۍ‌ڪِہ‌خَتـمِ‌‌بِخـیٖر‌شُـدعـٰاقِبَتـَتッ❤️ 🦋⃟¦⇢ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
@ebrahim_navid_delha ..mp3
4.88M
•|🌿🎙'' ڪسیڪه‌بخاطࢪگناهِ‌ماشیعیان‌گریه میڪنہ‌‌‌وپاےچشاش‌ڪبودمیشھ زجࢪمیڪشه‌وبخاطࢪڪارِخوبِ‌ما خوشحال‌میشه 🦋 بیاین‌حداقل‌باری‌بھ‌‌دوشِ‌‌حضرت‌نباشیم بیاین‌گریه‌هاشوڪمترڪنیم 💔 هࢪموقع‌کھ‌‌خواستیم‌‌گناھ‌‌ڪنیم‌‌خداو امام‌زمان‌رویادمون‌‌بیاࢪیم 🙃
•°~🪴✨ ‏ــ سلام‌برتوكہ‌حقیقتاًدلتنگِ‌تواَم ‏﮼امام‌حُسین‌مَن...♥️ 🌱
عاشقــان وقت نمــاز است اذاݩ می گۆێند...♥️ حَیِ علی الٰصَلاة.....📿🌱↯ ۞بشتاب ب سو؁ نمــــاز...۞ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
14-khanevade (1).mp3
1.39M
اهمیت‌نشستن‌ڪناࢪخانواده؛ - عباداتےتۅخۅنھ - آدم‌میتونہ‌‌انجام‌‌بدھ ڪه‌بہ‌هیچ‌وجہ‌تومسجدگیرش‌نمیاد ,!! 🎙 حجت‌الاسلام‌عالۍ ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . بعدازثبت‌نام‌به‌بابل‌رفتم!
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . شماره‌ےمحسن‌روقبلاازروےهاردش، برداشته‌بودم بھش‌پیام‌دادم: سلام‌آقاےحججی تعدادے عڪس‌وپوسترحضرت‌آقارومیخواستم، ازڪجابایدتھیه‌ڪنم؟! گفت:ببخشیدشما؟گفتم:عباسےهستم! جواب‌داد:سلام،خداروشڪر به‌خودم‌گفتم‌این‌پسره‌یطوریش‌میشه! من میگم پوسترمیخوام،میگه‌خداروشڪر!☹️ نمیدونستم‌ڪه‌این‌خداروشڪر،استجابت دعاےمحسن‌بوده‌است،! این‌شرو؏‌ارتباط پیامڪےمابود!پیامك‌هایی‌ڪه‌محتوایی رسمےداشت، جمعه‌بود،بامحسن‌ڪاری‌داشتم چندبارتماس‌گرفتم،اماخاموش‌بود عصرڪه‌زنگ‌زدم،جواب‌داد. پرسیدم:چرا گوشی‌روخاموش‌ڪردے؟گفت:من‌جمعه‌ها، توےانتظارهستم!گفتم:یعنےچی؟ گفت:من روزهاےجمعه‌ازتموم‌چیزهای‌دنیایی‌دست‌ میڪشم‌وفقط‌به‌ظھورآقافڪرمیڪنم. دوهفته‌بعد،روزشنبه‌تماس‌گرفتم‌،موبایلش خاموش‌بود! یڪشنبه‌ودوشنبه‌هم‌همینطور چندروزبه‌همین‌منوال‌‌گذشت😞وڪماڪان تلفن‌محسن‌خاموش‌بود، ازنگرانےاینڪه‌شاید براش‌اتفاقی‌افتاده‌باشه،مریض‌شدم پدرم‌وقتی حال‌‌منودیددنبال‌این‌افتادتاخبرےازمحسن بگیره!اماموفق‌نشد دراین‌اوضا؏ناگھان‌یادِ، ڪارت‌ملےمحسن‌افتادم‌. ڪامپیوتررو روشن ڪردم،نام‌پدرمحسن‌روازروےڪارت‌ملی برداشتم!وبعدازتماس‌با۱۱۸ شماره‌ے، منزلشون‌روگرفتم! بدون‌اینڪه‌به‌چیزے فڪرڪنم،سریع‌به‌اون‌شماره‌تلفن‌ڪردم مادرش‌گوشےروبرداشت!سراۼ‌محسن روگرفتم،گفت:نیست! . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
سلام خانم های گلی که میخواهند خادم گروه ختم قرآن بیت الشهدا و خادم گروه ختم ذکر بیت الشهدا باشند به این ایدی پیام بدهند👇 @Shahidhadi_delha @Shahidhadi_delha
❍°بِـسّمِ‌رَبِّ‌مَھدۍ‌‌..↷♥️ ✦شـُوق‌دیدار‌تُـو‌سَر‌رفـت‌ز‌پیمـٰانہ‌ما •ڪۍ‌قَـدم‌مۍ‌نَھۍ‌اۍ‌شـٰاه‌بِہ‌ویرانِہ‌ما ✦مـٰا‌هنوز‌اۍ‌نَفـست‌گرم،پُـراز‌تاب‌و‌تَبـیم •سَر‌و‌سـٰامان‌بِده‌بر‌ایـن‌دِل‌دیوانِہ‌مـٰا.. ❏بابی‌اَنتَ‌وَامۍیـٰااباصالح‌المَھدی•🤍• ❏ا‌لسَلام‌عَلیڪ‌َیـٰابَقیة‌اللہ•🦋• ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🦋⃟🖇 ♥️🕊 هیچ‌چیز‌تو‌دنیا جز‌تڪرار‌نماز‌قشنگ‌نیست🕊🌱 رفیق‌بیا‌باهم‌بریم‌بغل‌معبود‌جان😍💕 📿|↫ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
┊آزردھ گشٺ خاطرٺ از ڪرده‌‌هاے من 🖐 ┊مولا ببـــخش نوڪرتان دَردسر شدہ 💔 ♢السَّلامُ‌عَلیكَ‌یٰابَقیَةَ‌اللّٰهاللّٰھُمَّ‌عَجِّݪ‌لِۅَلیِكَ‌الفَرَج،! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته‍ ام مثݪ یتیمے ڪه گࢪفتھ‌‌‌‌ستـ صدایشـ ✨ بۍ تۅ دݪگیرمـ از اینـ شھࢪ ۅ از اینـ حاݪـ ۅ هۅایشـ :)'💔! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . شماره‌ےمحسن‌روقبلاازروےهارد
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . گفتم:من‌عباسےهستم،به‌ایشون‌بگیدبامن‌ تماس‌بگیرن! به‌یك‌ساعت‌نڪشیدبامن‌تماس گرفت صداش‌روڪه‌شنیدم‌گریه‌م‌گرفت فقط‌پرسیدم:خوبی؟!گفت:بله گفتم:همین‌ برام ڪافےبود،دیگه‌بامن‌تماس‌نگیر بعدهم‌قطع‌ڪردم. امامگه‌دلم‌اروم‌میشد،؟ حسابی‌دلتنگش‌شدم😢 محسن‌پشت‌سرهم پیام‌میدادڪه:زهراخانم؟فقط‌جواب‌بده تابرات‌توضیح‌بدم! بالاخره‌جواب‌دادم. محسن‌گفت:اینےڪه‌دیدےتلفن‌روخاموش ڪرده‌بودم،به‌‌این‌خاطربودڪه‌حس‌ڪردم رابطه‌ماداره‌گناه‌آلودمیشه💔 حالاهم‌اگه‌اجازه‌بدےمیخوام‌بیام‌خواستگاری این‌روڪه‌گفت؛انگارخدادنیاروبھم‌داده .قلبم‌آروم‌گرفت. روزعرفه‌رفتیم‌اصفھان سرمزارحاج‌احمدڪاظمی! دست‌گذاشتم روےسنگ‌قبرش‌وبھش‌گفتم:حاجی؟من‌هم جاےدخترت،خودت‌برام‌پدرےڪن🙃 اون‌روزمحسن‌روهم‌اونجادیدم! میدونستم اراده‌خاصےبه‌حاج‌احمدداره البته‌روزقبل‌از عرفه،مادرومادربزرگ‌محسن،به‌خونه‌مااومدن مادرمحسن‌بادیدن‌من‌گفت:عروسےروڪه دنبالش‌میگشتم،پیداڪردم☺️ همیشه‌سرنمازدعاےثابتم‌این‌بودوازخدا میخواستم،کسی‌روبعنوان‌شوهردرزندگی من‌قراره‌بده‌ڪه‌موردتاییدحضرت‌زهراباشه روےاین‌دعااصرارخاصےداشتم! شنبه‌روزےبودڪه‌محسن‌باخونوادش‌به‌ خواستگارےمن‌اومدن🍃 اونروزمتوجه‌شدم‌ڪه‌اون‌‌اراده‌خاصےبه حضرت‌زهراداره به‌من‌گفت:همیشه‌ازخدا خواستم‌همسرےنصیبم‌ڪنه،ڪه‌هم‌نامش زهراباشه،وهم‌ازخانواده‌سادات وموردتایید ایشون‌باشه . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
「🦋🌱•°•°」 یھومیومد‌میگفت:چرا شماها بیکارید؟ میگفتیم:حاجـے! نمیبینے اسلحہ دستمونہ😅؟! یا ماموریتیم و مشغولیم؟ میگفت نھ بیکار نباش! زبونت بھ ذکر خدا بچرخہ پسر ... همونطورکھ‌نشستےهم ذکر بگو🌿 ♥️ 🕊 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
❤️😍❤️ خــ❥ــدایـــــا ❗️ تمام زیـــــبایی دنیایت درخشــ💫ـــندگی مرواریدهایت و آبـی بودن آســـ🌈ــمانت ونمـــ📿ــاز های خیس از اشڪهایم همــه را فراموش ڪن فقط گــوش سپار میخواهم رازی گویم خـــ♥ـــدایاا دوستت دارم ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪