eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
35هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شهید محمدرضا جمشیدیان🕊 آخر تا کی؟ چقدر شهدا وصیت کنند ✍که خواهران حجاب، حجاب. چرا از زینب و زهرا(سلام الله علیهما) درس نمی آموزید؟💫 دیگر بقیه با وجدان خودتان... آخر کمی هم به آخرت فکر کنید.😔 @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
💥طعنه و خنده به اشعار و شعارم بزنید 🔅تیر غم بردل دیوانه وزارم بزنید 💥درحفاظت ز امیرم" علی خامنه ای"🌺 🔅میشوم میثم تمار به دارم بزنید . ما همه " فدائیان رهبریم" . 🌺 @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 امام باقر علیهالسلام : بدان که اوّل وقت ، همیشه بهتر است ؛ پس تا جایى که میتوانى به کار خیر بشتاب ، محبوبترین کارها نزد خداوند عز و جل کارى است که آدمى بر آن مداومت ورزد ، گرچه اندک باشد. @ebrahimdelha🌹 💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐 سیلی حرف‌ها کشیده شد به اینکه اگر ما شهید بشویم چه می‌شود و چطور باید بشود. مثلا یکی که روزه قضا بر گردنش بود می‌گفت: «مگه شما همت کند وگرنه من اینقدر پول ندارم کسی را اجیر کنم» بحث حلالیت طلبیدن که شد یکی گفت: «اتفاقا من هم یک سیلی به گوش کسی زده ام، دلم می‌خواست می‌ماندم و کار را با یک سیلی دیگر تمام می‌کردم!!!»😌 خلاصه شوخی و جدی قاطی شده بود تا اینکه معاون گردان هم به حرف آمد و گفت: «من اگر شهید شدم فقط غصه 35 روز مرخصیم را می‌خورم که نرفتم...» هنوز کلامش به آخر نرسیده بود که یکی پرید وسط و گفت: «قربان دستت بنویس بدهند به من!»😂😂 @ebrahimdelha🌹 🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐
ا🌺🌿🌹🌿🌼 ﷽؛ روزها بدجنس شده‌ اند ! از شنبه‌ اش بگیر تا پنج‌ شنبه دلتنگی‌ ها را قایم می‌ کنند آن‌ وقت شب‌ ها در دل تاریکی یواشکی دست به دست می‌ کنند آن‌ ها را بیچاره جمعه ! صبح که بیدار می‌ شود می‌ بیند تمام خانه‌ اش تلنبار شده از دلتنگی بغض می‌ کند از همان اول صبح‌ اش @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─ 🌿 🌸 🕊 🌺🌿 🕊 🌿🌼🌿🌸 🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرگز نمازت را ترک مکن " 🔴 میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ؛😔 تا " سجده " کنند، فقط یک1⃣ سجده از پاهايی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..😓 قبرها، پر است از جوانانى که میخواستند در پیری توبه کنند...😢 آیت الله #بهجت @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلاااااااام😊 ✨شبتون نــورانے دوستان 🖐🌠 نماز همگی قبول باشه ان شاءالله☺️ ⚜خب با اجازتون بریم باقے مونده کتاب رو ورق بزنیم😃😉 بِسْمِـ اللّٰہ .. 👇
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 🎀 ۱۷ شهریور 🎀 امير منجر : صبح⛅️ روز هفدهم بود. رفتم دنبال ابراهيم. با موتور🏍 به همان جلســه مذهبي رفتيم. اطراف ميدان ژاله شهدا. ☺️ جلسه تمام شد. سر و صداي زيادي از بيرون مي آمد.🗣 نيمه هاي شب حكومت نظامي اعلام شده بود. بسياري از مردم هيچ خبري نداشتند😨 سربازان و مأموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند.😥 جمعيــت زيادي هم به ســمت ميــدان در حركت بود. مأمورهــا با بلنـدگو📢 اعلام ميكردند كه: متفرق شويد.ابراهيم سريع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت: امير، بيا ببين چه خبره؟!😕 آمدم بيرون. تا چشـ👀ـم کار ميکرد از همه طرف جمعيت به ســمت ميدان مي آمدند. شــعارها از درود بر خميني به ســمت شــاه رفته بود،فرياد🗣 مرگ بر شــاه طنين انداز شده بود. جمعيت به ســمت ميدان هجوم مي آورد😖 بعضي ها ميگفتند: ساواکي ها از چهار طرف ميدان را محاصره کرده اند و... لحظاتي بعد اتفاقي افتاد که کمتر کسي باور ميکرد! از همه طرف صداي تيراندازي 🔫مي آمد. حتي از هلي کوپتري که در آســمان بود و دورتر از ميدان قرار داشت.😞 ســريع رفتم و موتــ🏍ــور را آوردم. از يــک کوچه راه خروجــي پيدا کردم. مأموري در آنجا نبود. ابراهيم سريع يکي از مجروح ها را آورد.😪 🕊 @ebrahimdelha 🕊 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 با هم رفتيم سمت بيمارستان سوم شعبان و سريع برگشتيم.🏃 تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان😞 مجروح ها را ميرسانديم و بر ميگشتيم.😑 تقريبا تمام بدن ابراهيم غرق خون شده بود😟 يکــي از مجروحين نزديك پمــپ بنزين⛽️ افتاده بود،مأمورهــا از دور نگاه 👀ميکردند هيچکس جرأت برداشتن مجروح را نداشت😣 ابراهيم ميخواست به سمت مجروح حرکت کند. جلويش را گرفتم😟 گفتم: آنها مجروح رو تله کرده اند،اگه حركت كني با تير ميزنند. ابراهيم نگاهي به من کرد و گفت: اگه برادر خودت بود، همين رو ميگفتي!؟😔 نميدانستم چه بگويم. فقط گفتم: خيلي مواظب باش🙏 صداي تيراندازي کمتر شده بود🙄مأمورها کمي عقب تر رفته بودند .. 🕊 @ebrahimdelha 🕊 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 ابراهيم خيلي سريع به حالت سينه خيز رفت😟 داخل خيابان، خوابيد کنار مجروح، بعد هم دســت مجروح را گرفت و آن جوان را انداخت روي کمرش😞 بعد هم به حالت سينه خيز برگشت. ابراهيم شجاعت عجيبي از خودش نشان داد😧 بعد هم آن مجروح را به همراه يک نفر ديگر سوار موتـور🏍 من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت، مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامي شديدتر شد🤐 من هم ابراهيم را گم کردم! هر طوري بود برگشتم به خانه⛪️ . عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود😔 هيچكس خبري از او نداشت. خيلي ناراحت بوديم😞. آخر شــب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال 😊شــدم. با آن بدن قوي توانســته بود از دست مأمورها فرار کند✌️ روز بعد رفتيم بهشت زهرا در مراسم تشييع و تدفين شهدا کمک کرديم🙏. بعد از هفدهم شهريور هر شب خانه يکي از بچه ها جلسه داشتيم. براي هماهنگي در برنامه ها🙂 مدتي محل تشکيل جلسه پشت بام خانه ابراهيم بود. مدتي منزل مهدي و... ✌️😇 در اين جلســات از همه چيز خصوصًا مسائل اعتقادي و مسائل سياسي روز بحث ميشد. تا اينکه خبر آمد حضرت امام به ايران باز ميگردند.😍 🕊 @ebrahimdelha 🕊 ✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستت را میگذاری روی مرزی ترین نقطه وجودت 😊 یک حس گمشده آهسته شروع میکند به جوانه زدن🌱 السلام علیڪ یا علی بن موسی الرضا #صلوات خاصه امام رضا(ع)🌹 #به نیابت ازجمیــع شهـــدا اللخصوص #شهید_حسن_باقری(غلامحسین افشردی) 💠 اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی، الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری، الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ. 💠 @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
سلام دوستان و همراهان عزیز🌹 خب بریم ادامه زندگی منو باهم ورق بزنیم😊 #عباس_دوران @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 🕊عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز به دنیا آمد.👶 دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی رفت.👮 پس از پایان دورهٔ وظیفه، به‌دلیل علاقه👌 به یادگیری فن خلبانی در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکدهٔ خلبانی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران شد 😊 و پس از طی دورهٔ مقدماتی پرواز در ایران🇮🇷، برای ادامه✍ٔ تحصیل و فراگیری دورهٔ تکمیلی خلبانی به آمریکا اعزام شد.💕 وی با اخذ نشان 🏅و گواهی‌نامه خلبانی از دانشکده خلبانی پایگاه نیروی هوایی☄ عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز به دنیا آمد.👶 دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی رفت.👮 پس از پایان دورهٔ وظیفه، به‌دلیل علاقه🙂 به یادگیری فن خلبانی در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکدهٔ خلبانی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران شد👍 و پس از طی دورهٔ مقدماتی پرواز در ایران، برای ادامهٔ تحصیل 💻و فراگیری دورهٔ تکمیلی خلبانی به آمریکا اعزام شد.😐 وی با اخذ نشان و گواهی‌نامه📑 خلبانی از دانشکده خلبانی پایگاه نیروی هوایی کلمبوس به ایران بازگشت👌 و با درجهٔ ستوان‌دومی در پایگاه هوایی همدان مشغول به خدمت شد.🙂 ... @ebrahimdelha🌹 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 📎همسر وی «نرگس خاتون دلیری فرد» نام داشت. در زمان آخرین پروازش، پسرش👶 امیررضا، یک سال و نیم سن داشت.😊 جنگ ویرایش با شروع جنگ⚡️ ایران و عراق، او در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری (که در آغاز جنگ به پایگاه هوایی شهید نوژه نامیده شده بود) مشغول خدمت بود👮 و پس از مدتی، برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد.☺️ دوران در ۷ آذر ۱۳۵۹ و در جریان جنگ⚡️ ایران و عراق و در طی عملیات مروارید،☄ اسکله الامیه و البکر را غرق کرد.🌊 از آنجایی که بخش مهمی از صادرات نفت عراق از طریق این دو سکوی عظیم نفتی واقع در مصب اروندرود 💦عملی می‌شد، با انهدام💥 این سکوهای نفتی عملاً صادرات نفت عراق از طریق دریا قطع گردید.👍 وی همچنین در عملیات فتح‌المبین بسیار موفق عمل کرد.💪 ... @ebrahimdelha🌹 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ خانم دلیری فرد این ۳۱ سال بدون عباس چطور گذشت؟🤔 خیلی سخت. خیلی سخت. 😓لحظه شنیدن خبر شهادت عباس لحظه سختی بود.😔 بدون عباس زندگی کردن خیلی سخت تر و از همه اینها طاقت فرسا تر زمانی بود که می خواستند تکه ای از وجود عباس را بعد از ۲۰ سال از عراق به ایران بیاورند. 😭 آن روزها خاطره ۳ سال زندگی عاشقانه با عباس❤️ و ۲۰ سال زندگی بدون او برایم مثل یک فیلم📽، مثل یک کابوس زنده شد. دوباره هوای با عباس بودن کردم.😍 دوران سختی را من و پسرم 👶گذراندیم. امیررضا بزرگواری می کرد و هیچوقت دلتنگی پسرانه برای پدرش را جلوی من بروز نمی داد.☺️ ولی مگر می‌شد؟😐 امیررضا با پسر برادرم فقط ۲۰ روز فاصله داشت.🙁 مگر می‌شد پدر و پسری آن دو تا را ببیند و جای خالی پدرش را حس نکند؟😢 دوران با هم بودن عباس و امیر رضا چند سال بود؟🤔 به سال نکشید. امیر رضا هشت ماه و نیمه بود که عباسم شهید شد.🕊 در این مدت کوتاه عباس، عاشقانه❤️ پدری کرد. آنقدر دور😇 و بر امیررضا را می‌گرفت که صدای 🗣همه در می آمد. همیشه امیررضا را کف دستش می گذاشت و تا آنجا که می توانست او را بالا می‌برد.🙂دور و بری ها می‌گفتند انگار طاق آسمان باز شده😏 و امیررضای عباس پایین افتاده. 🙃گاهی فکر می‌کنم که عباس می‌دانست می خواهد شهید شود😔 و داشت تلافی سال‌هایی که قرار بود امیررضا بی او قد بکشد و‌ بزرگ شود را می کرد.😢 @ebrahimdelha🌹 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
🌻🍃🌻🍃🌻 🍃🌻🍃🌻 🌻🍃🌻 🍃🌻 🌻 #یلدای_انتظار😍 دربلندترین شب سال برای ظهـور آقاامام زمان (عج)دعاڪنیــم.😊 قرار عاشقـی ساعت‌٢٢:۰۰‌ خواندن دعای فرج🌸🌸🌸 #به نیابت از همه_ شهدا #بویژه #شهید_حسن_باقری(غلامحسین افشردی) 🌹اللهم عجل الولیک الفرج🌹 @ebrahimdelha 🌻 🍃🌻 🌻🍃🌻 🍃🌻🍃🌻
#حدیث✨ 👤 پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) : 🍁 «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد. (در آنجا که همه لخت و عریان می باشند). (نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش، حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...». 📚 ارشاد القلوب، ص 316. @ebrahimdelha🌹 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸