♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ 🌺🍃شاهچراغ🌺🍃 @ebrahimdelha🌹 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
💫✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرحیم✨💫
#زیارت_نیابتی
🌺🍃شاهچراغ 🌺🍃
🗓یکشنبه۱۳۹۷/۱۲/۱۲
🌻خادمِ "شاهچراغ" امروز در زیارتگاه آقا محمدبن موسی برادر آقا احمدبن موسی کاظم" نائب الزیاره بزرگوارانی بودند که نامشان ثبت شده🍃
⚜🍃ان شاءالله به حق چهارده معصوم علیه السلام وامام زمان(عج)وشهدا
حاجت دل همه ی عزیزان ختم بخیر شود ...🍃
»آمین یٰارَبَّ الْعٰالَمینٰ«
@ebrahimdelha🌹
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
السلام و علیک یا ضامن آهو
مسافرم که به دل شوق یک حرم دارم
هوائیم که هوای تو در سرم دارم
عنایتی است که در عشق هشت می گیرم
قبول فاطمه ام اگرچه نمره کم دارم
#ب رسم عاشقی هرشب 💖
#راس ساعت هشت 🕗
#قرار دلدادگی با امام مهربانی
ب نیابت تمامی شهدا
#بویژه_دو برادر عزیز
#شهیدان_علی و حمید محمدرضایی
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ
@ebrahimdelha
#شهیدمحمدبلباسی_مدافع_حرم
#قسمت_پنجم
✨زیاد تعجبی نمیکنم وقتی آرامش و صبوریاش را میبینم، صداقت زندگی و پیوند روحیشان و عشق چه قصهها که نمیآفریند! قصههایی که در زندگی واقعی محقق میشوند، حقیقتی تلخ اما دوستداشتنی…❤️✨
🌺«محبوبه بلباسی» متولد اسفند ۱۳۶۵ است ، تحصیلاتش دیپلم است اما طراحی هم می کند. ۱۵ ساله بود که سال ۸۰ با شهید محمد بلباسی عقد کرد و و سال ۸۲ هم رفتند زیر یک سقف😊❤️
🍃میگوید: جالب است برایتان بگویم که به شدت مخالف ازدواج بودم😳 ولی آن روز که با محمد صحبت کردیم حس کردم به هم میآییم. بیشتر زمان صحبت به خاطره گویی و خنده گذشت☺️
🌸شهید بلباسی در آن جلسه از اخلاق خودش و خانوادهاش گفت و من هم همینطور. دوست داشتم همسرم با ایمان باشد😊 آنقدر اخلاقش به دلم نشست که دیگر از تحصیلات و دارایی و شغلش سوالی نکردم🙂 حتی پدر و مادرم هم نپرسیدند. محمد بسیار محجوب و سر به زیر بود و خیلی این خصوصیات او را دوست داشتم و به دل من نشست👌 نه تنها من، هر کسی او را در جلسه اول میدید همین حس را پیدا میکرد🌺
🌹میخندد و ادامه میدهد: این اواخر بهش میگفتم آنقدر شانست بلند است که همه دوستت دارند😄 میگفت، آره اگر شهید شوم مراسمم خیلی شلوغ میشه😉
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
همسرش قبل از نظامی شدن محمد موافق ورودش به سپاه بود: وقتی محمد آمد خواستگاری هنوز وارد سپاه نشده بود و اصلاً قرار هم نبود نظامی شود‼️ میخواست پیش پدرش در مغازه کار کند. زمانی هم که میخواست پاسدار شود دو دل بود که برود یا نه. اما من موافق رفتنش بودم چون پدرم هم شغلش آزاد بود و دوست نداشتم😕 بالاخره قسمت بود و سال ۸۲ رسما جذب سپاه شد☺️
🍃سال ۸۲ شهید بلباسی وارد سپاه شد و هیچ دلهرهای همسر جوانش را نگران نمیکرد: زمانی که محمد وارد سپاه شد اصلاً خبری از جنگ نبود و مثل یک کارمند میرفت و میآمد😊 به خصوص اینکه او در قسمت ستادی بود نه لشکری و خطر آنچنانی نداشت. همان اوایل ازدواج که تازه وارد سپاه شده بود منتقل شدیم تهران و دو سالی در منطقه نارمک خانه ای با ماهی ۴۰ هزار تومن اجاره کردیم‼️ من مریض شدم و شهید بلباسی درخواست انتقالی داد که برگردیم شهر خودمان اما قبول نمی کردند😢 فرماندهانش گفتند یک سال مأموریتی برو ولی دوباره برگرد. اما محمد بعد از یک سال مجدد گفت میخواهم در شهر خودم بمانم😐
پای رفتن محمد را هیچ وقت سست نمیکرد: همسرم خیلی به مأموریت میرفت اما من هیچ وقت موقع رفتنش «نه» نمیگفتم🙂 حداقل یادم نمیآید که گفته باشم؛ فقط ماموریتهایش که پشت سر هم میشد میگفتم وقتی تو خودت میخواهی من که نمیتوانم بگویم «نرو» اما من و بچهها هم به تو نیاز داریم، آخر هم مرا راضی میکرد و میرفت😔
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
✨زن و مرد هر دو فرزند دوست داشتند: فرزند اولمان فاطمه خانم سال ۸۵ متولد شد🌺 دو سال و ۸ ماه بعد حسن آقا به دنیا آمد🌸 و دو سال بعد هم آقا مهدی را خدا به ما داد🌷 چهار ماه دیگر هم اگر خدا بخواهد زینب خانم متولد میشود😍(همونطور که خدمتتون عرض کردم این مصاحبه به فاصله نزدیکی از شهادت شهید بلباسی انجام شده و هنوز دخترشون متولد نشده بود‼️) سرش خیلی شلوغ بود آنقدر که برای تولد مهدی نتوانست خودش را برساند😔 با اینکه نگهداری بچهها سخت بود اما هر دو نفرمان بچه دوست داشتیم، به شدت درگیر کارهای مربوط به اردوهای جهادی و راهیان نور بود🙂 آنقدر که ۸ سال پیاپی عید را خانه نبود😢 دوبار در این سفرها همراهش بودم که آخرین آن همین عید گذشته بود😊
🌸محبوبه خانم، علیرغم خانهدار بودن، به روز و آنلاین بود و در جریان ریز اخبار سوریه قرار داشت: هر از گاهی حرف رفتن به سوریه را میزد. من از اوضاع خبر داشتم و عکسهای شهدا را میدیدم💔 اخبار را پیگیر بودم، عکس فرزندان شهدا را میدیدم😔 فوق العاده برایم دردناک و ناراحت کننده بود😞
🌹پارسال قبل از اینکه «جهاد مغنیه» شهید شود داشتم عکس چهرهاش را طراحی میکردم🙂 کارم که به نیمه رسید او هم شهید شد😭 و دیگر دست و دلم نرفت کاملش کنم😓
🌷کلا این بحثها را دنبال میکردم، راستش دوست هم داشتم این فضای جهاد را تجربه کنم، نه اینکه محمد برود و شهید شود‼️ اما فضای دفاع را دوست داشتم. از طرفی هم چون مسئولیت اردوی استان مازندران را بر عهده داشت و سرش شلوغ بود خیالم راحت بود که سوریه نمیرود😕
🍃پایان قسمت پنجم🍃
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
لطف کن دست من از دامن خود دور مکن
اینقدر ناز به این عاشق مهجور مکن
میل دارم به رکاب تو ملازم گردم
اشتهای من دلسوخته را کور مکن
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِّیِک َالفَرَج»
قرار عشاق المهدی (عج)💕❤💕
ساعت۲۲🕙
به نیت همه شهـــ💖ــــدا
#بویژه_دو برادر عزیز
#شهیدان_علی و حمید محمدرضایی
🌺اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک الْمُشْتَکى، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَالزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ
╔═ 🌸 ════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha✾
╚═ ⚘════ 🌸 ═╝