#خـــاطرات_شهدا
یکبار کنار چادر یکی از فرمانده گردان ، آقا مهدی چند حبه قند پیدا کرد ، رفت و با دست لرزانس قندها را برداشت ، خاک هایش را فوت کرد ، بردشان پیش فرمانده گردان ،
گفت ، فلانی! ، حق دارم بزنم توی سرت یا نه ؟!
فلانی گفت ، آخه چرا آقا مهدی ؟! ، چی شده ؟ ، کسی خلافی کرده ؟!!!
آقا مهدی آن چند حبه قند را گرفت جلوی چشمش و گفت ، اینها پشت چادر تو چی کار می کند ؟!
بنده خدا گفت ، اینها رو من ...
آقا مهدی گفت ، می دانم چی کارت کنم !!
همان جا یک دستنویس بلند بالا نوشت ، داد به تمام فرمانده گردان ها و ملزمشان کرد که رعایت کنند !!
آن نوشته این بود ،
👈 مواظب باشید خون دوست شهیدتان را با اسراف ، لگد نکنید !!....
#سردارشهیدمهدی_باکری
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@ebrahimdelha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈