eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.5هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
💐⚜💐⚜💐⚜💐⚜ #همیشه_دوست_داشت_پلیس_شود 🌹 مجید پسر شروشور محله است که دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بی‌سیم داشته باشد. دوست دارد قوی💪 باشد تا هوای خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد. مادر مجید می‌گوید: «همیشه دوست داشت پلیس شود.🔫 یک تابستان کلاس کاراته🙅♂ فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه،🏪 معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچه‌ها را تکه‌تکه کرده است.😰 می‌گوید من کاراته می‌روم باید همه‌تان را بزنم.👊 عشق پلیس بودن و قوی بودن باعث شده بود هر جا می‌رود پز دایی‌های بسیجی‌اش را می داد.😁 چون تفنگ و بی‌سیم داشتند و مجید عاشق این چیزها بود. بعدها هم که پایش به بسیج باز شد یکی از دوستانش می‌گوید آن‌قدر عشق بی‌سیم بود که آخر یک بی‌سیم به مجید دادیم و گفتیم. این را بگیر دست از سر ما بردار (خنده)😂 در بسیج هم از شوخی و شیطنت دست‌بردار نبود.»😀 #شهیدمجیدقربانخانی @ebrahimdelha🌹 💐⚜💐⚜💐⚜💐⚜
دیدم آن حالات شوق و شور را در میان چهره هاشان نور را در هوای عاشقی پر می زدند تا خدا با گریه معبر می زدند 🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷🍃 سلام_بر_شهدا #شهیدمجیدقربانخانی 🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷🍃 ╔═ 🍃🌷════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════🍃🌷 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸من مجید هستم، میزون ده روز قلیون رو ترڪ ڪردم🙃، روزے پانزده تا میڪشیدم، میدونے یعنے چے⁉️ یعنے اگر هشت ساعت خواب حساب ڪنیم میشہ شانزده ساعت بیدارے، و پانزده تا قیلیون رو در این مدت مے کشید. ❣چہ زیبا روے نفست پا گذاشتے،مے شود یاد ماهم بدهے؟ نگاهے بہ ما کنے؟💔 مجید پاک شد، ریہ هایش پاڪ پاڪ خالڪوبے هاے دستش با خاڪ خانطومان پاک شد🥀 🌹 🕊 @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti @ebrahim_navid_shahadat @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
سوره الرحمن را امروز به نیابت این شهدای بزرگوار تلاوت می کنیم. 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 اللّٰهُم عَجِّل لِوَلِیڪَ الفَرَج 🤲 https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌: عجیب‌دست‌ودلباز‌بودواگرمستمندی‌را‌ می‌دید،‌هرچه‌داشت‌به‌اومی‌بخشید😇 فکرهم‌نمی‌کردکه‌شایدیک‌ساعت‌بعد خودش‌به‌آن‌پول‌نیاز‌پیداکند.تکه‌کلامش‌ این‌بودکه"خدابزرگ‌است‌می‌رساند"♥️ /
°📷🌻• خواهر شهید میگوید: مجید یک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. یک هفته‌ای که سوریه بود هر روز زنگ می‌زد، مادرم خیلی بی‌تابی می‌کرد، روز آخر که زنگ زد گفت‌: من تا یک هفته دیگر نمی‌توانم زنگ بزنم. و به مادرم گفت یه وقت نروی پادگان بگویی بچه من زنگ نزده و آبروی من را ببری. من خودم هر وقت توانستم به شما زنگ می‌زنم.  شب آخر جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید می‌گوید: تا فردااین خالکوبی یا خاک‌می‌شود و یا اینکه پاک می‌شود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت. / 🌸
|🕊🌱| سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌ خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می‌ خواند. خودش همیشه می‌ گفت نمی‌ دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم...🌻 🌱