💐⚜💐⚜💐⚜💐⚜
#همیشه_دوست_داشت_پلیس_شود
🌹
مجید پسر شروشور محله است که دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بیسیم داشته باشد. دوست دارد قوی💪 باشد تا هوای خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد. مادر مجید میگوید: «همیشه دوست داشت پلیس شود.🔫 یک تابستان کلاس کاراته🙅♂ فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه،🏪 معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچهها را تکهتکه کرده است.😰 میگوید من کاراته میروم باید همهتان را بزنم.👊 عشق پلیس بودن و قوی بودن باعث شده بود هر جا میرود پز داییهای بسیجیاش را می داد.😁 چون تفنگ و بیسیم داشتند و مجید عاشق این چیزها بود. بعدها هم که پایش به بسیج باز شد یکی از دوستانش میگوید آنقدر عشق بیسیم بود که آخر یک بیسیم به مجید دادیم و گفتیم. این را بگیر دست از سر ما بردار (خنده)😂 در بسیج هم از شوخی و شیطنت دستبردار نبود.»😀
#شهیدمجیدقربانخانی
@ebrahimdelha🌹
💐⚜💐⚜💐⚜💐⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸من مجید هستم، میزون ده روز قلیون رو ترڪ ڪردم🙃، روزے پانزده تا میڪشیدم، میدونے یعنے چے⁉️
یعنے اگر هشت ساعت خواب حساب ڪنیم میشہ شانزده ساعت بیدارے، و پانزده تا قیلیون رو در این مدت مے کشید.
❣چہ زیبا روے نفست پا گذاشتے،مے شود یاد ماهم بدهے؟ نگاهے بہ ما کنے؟💔
مجید پاک شد، ریہ هایش پاڪ پاڪ خالڪوبے هاے دستش با خاڪ خانطومان پاک شد🥀
#شہیدمجیدقربانخانے🌹
#شہدا🕊
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
سوره الرحمن را امروز به نیابت این شهدای بزرگوار تلاوت می کنیم.
#روز21
#شهیدمحمودرادمهر🌹
#شهیدحسینمشتاقی 🌹
#شهیدمجیدقربانخانی🌹
#شهیدمحمدغفاری🌹
#شهیدکاظمانتظاری🌹
#شهیدسیدمجتبیبنیفاطمه🌹
#شهیدروحالهنخعی🌹
اللّٰهُم عَجِّل لِوَلِیڪَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌#بخشیازخصوصیاتشهید:
عجیبدستودلبازبودواگرمستمندیرا
میدید،هرچهداشتبهاومیبخشید😇
فکرهمنمیکردکهشایدیکساعتبعد
خودشبهآنپولنیازپیداکند.تکهکلامش
اینبودکه"خدابزرگاستمیرساند"♥️
#شهیدمجیدقربانخانی/#سالروزشهادت
°📷🌻•
خواهر شهید میگوید: مجید یک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. یک هفتهای که سوریه بود هر روز زنگ میزد، مادرم خیلی بیتابی میکرد، روز آخر که زنگ زد گفت: من تا یک هفته دیگر نمیتوانم زنگ بزنم. و به مادرم گفت یه وقت نروی پادگان بگویی بچه من زنگ نزده و آبروی من را ببری. من خودم هر وقت توانستم به شما زنگ میزنم.
شب آخر جورابهای همرزمانش را میشسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید میگوید:
تا فردااین خالکوبی یا خاکمیشود و یا اینکه پاک میشود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.
#شهیدانه/#شهیدمجیدقربانخانی 🌸
|🕊🌱|
سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند.
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم...🌻
#شهیدمجیدقربانخانی 🌱