♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
. کتابپسرکفلافلفروش༆📕✦. شهیدمحمدهادیذوالفقاری༆🌹✦. #قسمت_سیوپنجم🌸/#تحولاساسی♻️ از مدتها قبل
.
کتابپسرکفلافلفروش༆📕✦.
شهیدمحمدهادیذوالفقاری༆🌹✦.
#قسمت_سیوششم🌸/#تحولاساسی♻️
دیگر از آن جوان شوخ و خنده رو خبری نبود! او در کربلا فهمید کجا آمده و به خوبی از این فرصت استفاده کرد. پس از آن سفر بود که با یکی از دوستان طلبه آشنا شد. از او خواست تا در تحصیل علوم دینی یاری اش کند. بعد از سفر کربلا راهی حوزه ی علمیه ی حاج ابوالفتح شد. ما دیگر کمتر او را می دیدیم. یک بار من به دیدن او در محل حوزه ی علمیه رفتم. قرار شد با موتور هادی برگردیم. در مسیر برگشت بودیم که چند خانم بد حجاب را دید. جلوتر که رفت با صدای بلند گفت خواهرم حجابت رو حفظ کن. بعد حرکت کرد.توی راه با حالتی دگرگون گفت دیگه از اینجا خسته شدم. این حجابها بوی حضرت زهرا نمیده. اینجا مثلا محله های مذهبی تهران هست و این وضعیت رو داره بعد با صدایی گرفته تر گفت: خسته ام بعد از سفر کربلا دیگه دوست ندارم توی خیابون برم. من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کنه خیلی چیزها رو از دست میده. چشم گنهکار لایق شهادت نمی شه. هادی حرف می زد و من دقت میکردم که بعد از گذشت چند ماه، دل و جان هادی هنوز در کربلا مانده با خودم گفتم: خوش به حال هادی چقدر خوب توانسته حال معنوی کربلا را حفظ کند. هادی بعد از سفر کربلا واقعاً کربلایی شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هیچ گاه به دنیای مادی ما برنگشت آن قدر ذکر و فکرش در کربلا بود که آقا دعوتش کرد. پنج ماه پس از بازگشت از کربلا توسط یکی از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه ی علمیه نجف را فراهم کرد. بهمن ماه ۱۳۹۰ راهی شد. دیگر نتوانست اینجا بماند. برای تحصیل راهی نجف شد. یکی از دوستان که برادر شهید و ساکن نجف بود شرایط حضور ایشان در نجف را فراهم کرد و هادی راهی شهر نجف شد.
#ادامه_دارد🦋همراهمون باشید😉
🌸|@ebrahim_babak_navid_delha
.