🌷🌷🌷
#قسمت_شصت_و_چهار
#قم
#به_روایت_مجيد_قره_خاني
🍀🍀🍀
باتعجب گفت:راست ميگي؟! خدا شاهده بعد ازتمرين باشگاه،هوس زيارت
کردم.رفتم دوش بگيرم گفتم بذار يه غسل زيارت هم بکنم، ان شاءالله خدا خودش
جورميکنه!؟
نيم ساعت نشد خداصدايم رو شنيد و...
قم که مي رفتيم ما رو به مجالسي مي برد که من مي موندم، #سيد اين ها رو از کجا
بلده!؟ تو کوچه پس کوچه هاي قم مي رفتيم مجالس خصوصي روضه،
يادمه نمازآيت الله بهجت رفتيم.
يک بار سالگرد شهيد زين الدين بود. #سيد گفت بريم هم زيارت بي بي، هميادواره ی آقا مهدي برسيم، با وانت راه افتاديم و رفتيم، پدر شهيد زين الدين اومد
صحبت کرد و بعد از زيارت برگشتيم.
#سيد از همدان تا قم فقط به عشق شهدا واهل بيت، با هر سختي که بود مي رفت...
يک بار روز عاشورا بود که از مشهدبرمي گشتيم، تصميم گرفتيم بريم قم زيارت.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷