🌷🌷🌷
#قسمت_هفتاد_و_شش
#عنايت_شهدا
#به_روایت_دوستان_شهيد
🍀🍀🍀
✍مسئولان اردوگاه به ما چند ساعت قبل ازپخش غذا آمار زائرين رومي دادند تا
فرصتي براي پخت غذا داشته باشيم.
يک بار نزديک ظهربود که يک اتوبوس بهآمارمون اضافه شد.
نمي دونستيم چكار كنيم؟ غذا كم بود. #سيد بدون هيچ استرسي يه پارچه سبزپرچم سيد الشهدا را کشيد روي ديگ وبه بچه هاي خادم گفت: بچه ها بياييد
جمع بشيد دورديگ غذا،هرکدوم براي يک شهید نیت کنید،ذکرصلوات گرفت
ويک توسل کوچکي هم به حضرت زهرا پيدا کرد.
پرچم رواز روي ديگ برداشت وياعلي گفت ومشغول تقسيم غذاي زائرين
شديم. براي ماخيلي عجيب بود. نه تنهاغذاکم نيومد مقداري هم غذا مانده بود.همه
حسابي غذا خوردند!! #سيد خيلي خوشحال بود. اونجا بود که فهميديم چقدر #سيد با
شهدارفيقه و شهداهم حسابي هوامون رو دارند.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷