😊🍒😊🍒😊🍒😊🍒😊🍒
#بنیصدر_ !وای به حالت!
#پدر و مادر میگفتند بچهای و نمیگذاشتند بروم جبهه. ✨
یک روز که شنیدم بسیج اعزام نیرو دارد، لباسهای «صغری» خواهرم را روی لباسهایم پوشیدم و سطل آب را برداشتم و به بهانهی آوردن آب از چشمه زدم بیرون،😅
پدرم که گوسفندها را از صحرا میآورد داد زد: «صغرا کجا ؟»😂
برای اینکه نفهمد سیفالله هستم سطل آب را بلند کردم که یعنی میروم آب بیاورم.
خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با یک نامه پست کردم.
یک بار پدرم آمده بود و از شهر به پادگان تلفن کرد.
از پشت تلفن به من گفت: «بنی صدر! وای به حالت! مگه دستم بهت نرسه.»😁
╔═ ✾════⚘🍒 ═╗
@ebrahimdelha
╚═🍒 ⚘════ ✾═╝😊🍒😊🍒
#وصیتنامه این شهید عزیز قبل از رفتن به سوریه که مینویسد:
#بسم رب الشهدا و الصدیقین
خوشا آنانکه شهادت قسمتشان میشود. #خدا میداند که بر خود واجب دانسته که به پیروی از علیاکبر امام حسین (ع) در جبهههای حق علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمه سادات در حد توان خود دفاع کنم که در روز قیامت شرمنده مادر سادات، حضرت زهرا (س) و ارباب بیکفنم نباشم.🕊🌷
جان ناقابلی دارم که پیشکش حضرت #صاحبالزمان (عج) و نایب بر حقش میکنم.
#پدر و مادر عزیزم! دست شما رامیبوسم و از شما میخواهم بابت تمام اذیتهایی که شما را کردهام، مرا حلال کنید و از حرف آنهایی که میگویند ما برای پول و مادیات دنیا رفتیم ناراحت نشوید.🕊🌷
پیرو خط رهبری باشید که قطعاً راه درست و راه #امام زمان (عج) میباشد.
#اگر شهید نشویم، میمیریم.
#سالروز_شهادت
╔═ ✾════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════ ✾═╝
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾 #شهید_رضا_اسماعیلی با رفتنش مخالفت نکردید؟ نه...دیدم میلش به رفتن است، دلش آنجاست...💖
🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾
حتی یادم است یک بار که مرخصی آمده بود، یکی از همرزمانش که خیلی خیلی با هم نزدیک بودند- شهید غلامرضا محمدی- درسوریه شهید شد،❤️ الان هم جاویدالاثر است،
خبر شهادت ایشان در اینترنت پخش شد و آقا رضا هم دید و خیلی ناراحت شد، انگار که از رفیقش جا مانده باشد،🌾 تنها مانده باشد، همان موقع بود که گفت من هم این دفعه بروم شهید می شوم.🌹
شما چیزی نگفتید؟
اتفاقا آن موقع تازه فهمیده بودیم رضا دارد #پدر می شود،⭐️خیلی ها به او گفتند که تو اگر رسالتی هم داشتی ، وظیفه ای هم داشتی تا حالا انجام دادی، دیگر سوریه نرو...🌙داری پدرمی شوی. اما رضا طاقت نیاورد... انگار جوری شده بود که دیگر اصلا نمی توانست اینجا دوام بیاورد.💛 در آن چند روزی هم که به مرخصی برمی گشت مدام دلش هوای سوریه را داشت.💞....
ادامه دارد...
در این شب های عزیز مارو از دعای خیر خودتون بی تصیب نگذارید...🌸
تا فردا...
یا عباس(ع)
🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
❤♡♥️✧❥꧁♥️꧂❥✧♥️♡❤️
#خاطرات_شهدا
مجید #قهوهخانه داشت، برای قهوهخانهاش هم همیشه #نان_بربری میگرفت تا «مجید بربری» لقب بامزهای باشد که هنوز شنیدنش #لبخند را یاد بقیه بیندازد.
اخلاقش واقعا #شهدایی بود، بارها هم کنار نانوایی می ایستاد و برای کسانی که می دانست وضعیت مناسبی ندارند. نان #می_خرید و دستشان می رساند. خیلییی #مهربوون بود
قهوهخانهای که به گفته #پدر مجید تعداد زیادی از دوستان مجید آنجا رفتوآمد داشتند : «یکی از دوستان مجید که بعدها #همرزمش شد در این قهوهخانه رفتوآمد داشت.
یکشب مجید را #هیئت خودشان برد که اتفاقاً خودش در آنجا #مداح بود. بعد آنجا در مورد #مدافعان_حرم و ناامنیهای سوریه و حرم حضرت زینب میخوانند و مجید آنقدر #سینه میزند و گریه میکند که حالش بد میشود.
وقتی بالای سرش میروند.
میگوید: «مگر من #مردهام که حرم #حضرت_زینب درخطر باشد. من هر طور شده میروم.» از همان #شب تصمیم میگیرد که برود.»...
#پیکرمطهرش_هم_بازنگشت....
#شهادت_۲۱دیماه۹۴
#شهیـد_مجید_قربانخانے
╭━═━⊰~❀~⊱━═━╮
🕊 باابراهـیـــــم دلـها تا ظہور
🕊 @ebrahimdelha
╰━═━⊰~❀~⊱━═━╯
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#پدری مهربان بودی برای همه ی بچه ها! به خصوص فرزندان عزیز #شهدای_مدافع_حرم، وقتی پر کشیدی، گفتند: بار دیگر #یتیم شدیم🌷
چه خوب رسم یتیم نوازی را از #مولایت آموختی🌷
فقط بابای مهربان #زینب نبودی✨#پدر همه فرزندان #شهدا بودی حتی فراتر از ایران👌
#روزت_مبارک_پدر_دلها
#روزت_مبارک_بابای_زینب❤️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|#استوری🍃|•°
پيامبرخدا(ص)🌹 :
خشنودى خدا در خشنودى #پدر است
وناخشنودى#خدا درناخشنودى پدر .
📚منتخب ميزان الحكمة○
↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪