♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
#عاشقانه_دو_مدافع💘 #قسمت_6⃣4⃣ جلوی درشون بودیم علی صدام کردو گفت:با هم نریم با تعجب نگاهش کردم وگف
#عاشقانه_دو_مدافع 💘
#قسمت_7⃣4⃣
باور نکردم
_چیزے کہ میدیدم باور نمیکردم
اردلاݧ بود
ریشاش بلند شده بود. یکمے صورتش سوختہ بود و یہ کولہ پشتے نظامے بزرگ هم پشتش بود
اومدم مث بچگیام بپرم بغلش ک رفت عقب
کجا❓زشتہ تو کوچہ
خندیمو همونطور نگاهش میکردم
چیہ خواهر❓نمیخواے برے کنار بیام تو❓
اصلا نمیتونستم حرف بزنم رفتم کنار تا بیاد تو
درو بستم و از پلہ ها رفتیم بالا
_چشمم خورد بہ دستش کہ باند پیچے شده بود و یکمے خوݧ ازش بیروݧ زده بود
دستم و گذاشتم رو دهنمو گفتم :خدا مرگم بده چیشده داداش
خندید و گفت: زبوݧ باز کردے جاے سلامتہ❓چیزے نیست بیا بریم تو
داداش الاݧ برے تو همہ شوکہ میشـݧ وایسا مـݧ آمادشوݧ کنم
_رفتم داخل و گفتم :یااللہ مأموره گازه حجاباتونو رعایت کنید
زهرا سریع چادرشو سر کرد و برای ماماݧ هم چادر برد
ماماݧ با بے حوصلگے گفت:مامور و گاز تو خونہ چیکار داره
نمیدونم ماماݧ مثل اینکہ یہ مشکلے
پیش اومده
خیلہ خوب باباتم صدا کـݧ
باشہ چشم
_بابا❓بیا مامور گاز
بابا از اتاق اومد بیرونو گفت: مامور گاز❓
خوب تو خونہ چیکار داره❓
نمیدونم بابا بیاید خودتو ببینید
بابا در خونہ و باز کرد و با تعجب همینطور بہ اردلاݧ نگاه میکرد
اردلاݧ بابا رو محکم بغل کرد و دستش و بوسید
بابا بعد از چند ثانیہ بہ خودش اومد و خدا رو شکر میکرد
_از سرو صداے اونها ماماݧ و زهرا هم اومدݧ جلوے
ماماݧ تا اردلاݧ دید دستاشو آورد بالا و گفت یا حسیـݧ، خدایا شکرت خدایا هزار مرتبہ شکرت بعد هم اردلاݧ و بغل کرد و دستشو گرفت
زهرا هم با دیدݧ اردلاݧ دستشو گذاشت جلوے دهنشو لیواݧ از دستش افتاد
اردلاݧ لبخندے بهش زد ،لبشو گاز گرفت و دستشو بہ نشونہ ے شرمنده ام گذاشت رو چشماش
_ماماݧ دست اردلاݧ و ول نمیکرد، کشوندش سمت خونہ
همہ جاشو نگاه میکرد وازش میپرسید ،چیزیت نشده❓
اردلاݧ هم دستشو زیر آستینش قایم کرده بود و میگفت: سالم سالمم مادر مـݧ
ماماݧ از خوشحالے نمیدونست باید چیکار کنہ
اسماء مادر براے داداشت چاے بیار، میوه بیار،شیرینے بیار، اصـݧ همشو بیار
باشہ چشم
_زهرا اومد آشپز خونہ دستاش از هیجاݧ میلرزید و لبخندے پر،رنگ رو صورتش بود چهرش هم دیگہ زرد و بے حال نبود
محکم بغلش کردم و بهش تبریک گفتم
خدا رو شکر اونشب همہ خوشحال بودݧ
رفتم داخل اتاقم ،رو تختم نشستم و یہ نفس راحت کشیدم
_گوشیمو برداشتم و شماره ے علے و گرفتم
الو❓
جوابشو ندادم دوست داشتم صداشو بشنوم
دوباره گفت:الو❓همسر جان❓
قند تو دلم آب شد اما بازم جواب ندادم
گوشے و قطع کرد و خودش زنگ زد الو❓اسماء جان❓
الو سلام علے
پووووفے کردو و گفت: چرا جواب نمیدے خانوم نگراݧ شدم
آخہ میخواستم صداے آقامونو گوش بدم
خندیدو گفت :دیوووونہ
_جاݧ دلم کار داشتے خانوم جان❓
اووهوممم علے اردلاݧ اومده
اردلا❓شوخے میکنے چہ بے خبر❓
آره والا دیوونست دیگہ
چشمتوݧ روشـݧ
مرسے همسرم .شب بیا خونہ ما
واسہ شام دیگہ❓
آره
بہ شرطے کہ خودت درست کنے
چشم
_چشمت بی بلا
پس زود بیا.فعلا
فعلا.
نیم ساعت گذشت. علے با یہ شیرینے اومد خونمون
بعد از شام از قضیہ ے امروز کہ ماماݧ فکر کرده بود اردلاݧ و دیده بحث شد ...
ادامہ دارد.....
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره3⃣0⃣1⃣
یک عمر به انتظار ماندیم همه
غمدیده و بیقرار ماندیم همه
بازآ که شکست دل ز یاد غم تو
بی روی تو بی بهار ماندیم همه
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره4⃣0⃣1⃣
شهید حمید سیاهکالی مرادی
ای گل نرگس نگاهت آبی است
جمکران با نام تو مهتابی است
ای گل نرگس هلا صاحب الزمان
از فراقت از فراقت الامان
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره5⃣0⃣1⃣
شهیدعلی اصغرسوگندی🕊
شهادت کربلای یک مهران🌺
ای پادشه خوبان دادازغم تنهایی ،
دل بی توبه جان امدوقت است که بازآیی❣
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
مژده 💥 🌟 🌟 مژده💥
💯♨️چــالــش برتر♨️💯
🌐 معتبرترین کانال در ایتا
‼️فــقط کافــیه یه بارامتحان کنی‼️
😇🤩🤩سین بزن سین بزن🔴
⬅️موضوع چالش عکس📸 شهید و دوبیت شعر در وصف امام زمان❣
#جـوایـز:
1⃣ 150هزار تومان💴💳به💳
2⃣ 100هزار تومان 💴💳به💳
3⃣ 50هزار تومان 💴💳به💳
🎁و جوایز نفرات بعدی 11بسته فرهنگی که شامل کتاب سلام بر ابراهیم 1،مفاتیح،وچفیه هایی که به حرمین مقدس🕌 (حرم امام رضا،حرم حضرت زینب،حرم امام حسین ع،حرم حضرت ابوالفصل،و حرم حضرت رقیه س)متبرک شده اند
هیجان رواینجادرکنارماتجربه کنید😍😍واین دست شماس برنده💪 یا بازنده
#تـوضیح:
▪بــراے شـرکـت در چـالـش عکــس و#دوبیت شعر خـود را بـاهم یـکبـار بـه آیدی زیـرارسـال کنیــد✌️✌️👇👇
🆔 @yazahra08
✋دوستانی که شرکت کردن بیکار نمونن☺️باید پست خودتونا رو فوروارد کنید گروهاو کانالا و سین جمع کنید😉😁
🛑 شروع از همین الان و پايان چالش روز نیمه شعبان ساعت⏰ 22:00بعداز ظهر🌝 ❌
🆔 @ebrahim_navid_delha💫
🆔 @ebrahim_navid_beheshti💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️#تلنگر
📹 چالشی بینظیر از پرستار بخش کودکان مبتلا به کرونا:
🔸 تمام سختی کشیدنمان را نذر ظهور امام زمان (عج) میکنیم که خداوند ظهور را نزدیکتر کند...
✍ چقدر اشک ریختم با این کلیپ ... یا امام زمان دلت می آید نیایی آقاااا؟
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
#اخبار🌐
🔷روز گذشته، کانالهای تلگرامی منافقین و برخی اکانتهای توییتری همسو با اصلاحطلبان، 👈👈شایعه مخالفت رهبر انقلاب با درخواست رییسجمهور برای برداشت از صندوق توسعه ملی برای مقابله با کرونا را منتشر کرده و مدعی شدند که رهبری بهخاطر هزینه داراییهای صندوق توسعه ملی در جبهه مقاومت، با این درخواست مخالفت کرده است 👉👉که با بررسیهای مرکز مقابله با شایعات سایبری مشخص گردید این شایعه کذب بوده و تا کنون پاسخی به درخواست رییسجمهور داده نشده است.‼️
#کرونا
#در_خانه_بمانیم
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«بسم الله الرحمن الرحیم»
{{ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ}}
♡و(خداوند)دلهای مومنان را شفا میبخشد♡ توبه_آیه۱۴☘
مگه عاشقانه تر از اینم داریم؟!😍
ببین خداداره میگه
توبیا...منوباورکن...بهم ایمان بیار...دلت بامن باشه...💜
خودم غماتو میگیرم ...خودم شفای دلت میشم🌈
باورکن هیچکس...هیچکس...نمیتونه تورو نجات بده...نمیتونه آرومت کنه...نمیتونه شادت کنه...جز خدا...🌸
خودتو...زندگیتو...بسپار به خدا...باور کن زندگیت زیر و رومیشه☺️آرامش برمیگرده...دلت شادو لبت خندون میشه🤗...
بیا یکبارم که شده به خودت یه فرصت بده...🤩
به روحت اجازهی رشد کردن بده...🙃
بیا با خدا رفاقت کن ...دلتو بند بزن به امیدش...توکل کن به خودش بزار مشکلات سختت و خودش حل کنه💞
#دلتون_خدایی❤️💙
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°☆♡☆°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی❤:
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت دوم
بنده خدا🌺
💢خیابان شهید عجب گل بن بست تجلی، منزل کوچک ما آنجا بود.
💢بعد از سال ها مستاجری این خانه را پدر ما خرید و ما از مستاجری نجات پیدا کردیم.
💢در همان منزل بود که ابراهیم ورزش باستانی را شروع کرد.
💢ابراهیم در همان خانه هیئت بر گزار می کرد و بسیاری از بچه های محل را جذب اینگونه محافل نمود.
💢منزل ما دو اتاق کوچک تو در تو تشکیل شده و فضای زیادی نداشت اما با این حال بیشتر اوقات مجلس روضه امام حسین علیه السلام در خانه ما برقرار بود.
💢یکی از روحیات پدرم این بود جلوی درب خانه ما لامپی را روشن می کرد.
💢هرچند هفته ای یکبار لامپ را سرقت می کردند.
💢یکی از ویژگی های پدر این بود می گفت: صبح تا غروب لای درب خانه را باز بگذارید تا اگر همسایه ای چیزی احتیاج دارد یا چیزی می خواهد راحت باشد.
💢یک شب درب منزل ما هنوز باز بود و ما دور سفره مشغول شام بودیم.
💢شام که تمام شد سفره را جمع کردیم یک نفر از در وارد شد و گفت یا الله..
💢مادرم سریع چادر سر گرفت و پدرم گفت بفرمایید.
💢گفتم: بابا، کیه؟
💢گفت: یه بنده خدا نمی دونم کیه؟
💢این آقا وارد حیاط شد و سلام کرد مقابل اتاق قرار گرفت گفت: هیئت تموم شده؟
💢پدرم ما هم گفت: بفرمایید بنشینید یه چایی براتون بریزم.
💢بنده خدا فکر کرد تازه هیئت تمام شده همانجا کنار پدر نشست و چایی را از دست پدر گرفت و یه نگاهی به ما کرد.
💢از دیدن زیر شلواری پای پسرها و چادر رنگی که سر مادرم بود همه چیز رو فهمید.
💢خیلی خجالت کشید اما پدر با خیلی خوش رویی با او برخورد کرد.
💢این بنده خدا هم چایی رو سریع خورد بعد معذرت خواهی کرد و بلند شد رفت.
💢ابراهیم گفت: شما این بنده خدا را می شناختی؟
💢پدر گفت: باباجان امشب توفیق داشتیم یه بنده خدا اومد منزل ما و به عشق امام حسین علیه السلام یه چایی خورد و رفت.
💢با اینکه پدرم اوضاع اقتصادی خوبی نداشت اما آدم دست و دل بازی بود.
💢تا آنجا که می توانست برای امام حسین علیه السلام خرج می کرد خودش را هم وقف هیئت حضرت علی اصغر علیه السلام کرده بود.
💢این اخلاق و بزرگ منشی ها دست به دست هم داده بود تا خدا فرزندان خوب و صالحی نصیب او کند.
💢ابراهیم در سال های اول دبیرستان بود که داغ پدر او را یتیم کرد.
💢 پدر ما تقریبا شصت سال از خدا عمر گرفت و در سال ۱۳۵۲ نیز به رحمت خدا رفت.
🗣عباس هادی
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ ♥ ✦°═══
☆#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆