eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیار بسیار ممنونیم از شما🙏🌹 ان شاءالله بتونیم ادامه دهنده راه شهید باشیم🌱 خداوند به شما و فرزندانتون سلامتی صبر و اجر عنایت کنه🌷 شبتون شهدایی✨
سلامت باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عيدى دادن حاج حميد مختاربند در روز عيد قربان بعد از قربانى و ذبح گوسفند به رزمندگان تيپ فاطميون در سوريه سال نود و سه🌹
از همه عزیزانی که ما رو در این گفتگو همراهی کردن کمال تشکر رو داریم😇🌷 ان شاءالله با عنایت امام زمان (عج) و دعای شهدا بتونیم در این راه پر برکت استوار باشیم. ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「﷽」 آقا نوید ارادت بسیار زیادی به امام رضا(ع) و حضرت رقیه(س) داشتند، قرائت قرآن را به نیت حضرت زهرا(س) می‌خواندند و توسلات‌شان برای شهادت را با حضرت رقیه در میان می‌گذاشتند.🥺 قبل از شهادت، دوستانش دیده بودند که در حرم حضرت رقیه(س) خیلی به ایشان توسل می‌کردند⚘️. روز قبل از شهادتش 2 بار خواب دیده بودند دختری 3ساله به منزل پدری‌شان آمده و به آنها گفتند من به اینجا آمدم تا هر کاری دارید برای‌تان انجام دهم و زمانی که می‌خواستند به عملیات بروند برای شهادت‌شان به ایشان متوسل شده بودند. 🌹/🕊
📚 💍 من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت:شماره‌اش را بگیرم وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان “شریک جهادم و مسافر بهشت”ذخیره کرده بود گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله‌مان شمع روشن کردیم، ایشان به من گفت دعا کنم تا بی‌بی زینب قبولش کند من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت‌الشهدا قرار دهم✨
هلی کوپتر با پره های شکسته شده و اجساد درونش تلوتلو می خورد. مجروحین داخل آن همه شهید شده بودند و از همه غم انگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته بود و بعد از 18 ساعت خونریزی به شهادت رسیده بود. پایش در داخل هلی کوپتر بود و بدنش با روپوش سفید خونین از هلی کوپتر آویزان شده و دستهای آویزانش به روی خاک کشیده می شد. درباره شهید فوزیه شیردل - شهادت ۱۳۵۸/۵/۲۵ فوزیه جان! وظیفه ات تمام شد. از آن روز که چشمهایت را با آرامش فرو بسته ای، سالها می گذرد. تو پرستار بودی، همان طور که زینب(س) پرستار بود. می دانم آنجا که هستی نه جنگی هست، نه مجروحی و نه...! نمی دانم تو و بی بی چطور می توانید پرستار نباشید.🩺 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🍀• ای خصم، اگر چه زخمی و پر دردیم تا فتح نجنگیم اگر، نامردیم مردار شوید، اگر شما را بکشیم ما را بکشید، زنده تر می گردیم🌱 🕊
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_سوم_‌هم‌نفس✍ اما تو خیلی فرق کرده بودی خواهرت شیطنت میکرد و بی هوا در اتا
📚 ✍ به یاد آقا نوید کاسه ی عدسی را از خادم موکب امام رضا علیه السلام میگیرم اولین قراری که توی بهشت زهرا داشتیم وقتی رسیدم روبه روی مزار آقا رسول، جایی که الان خودش دفن شده داشت عدسی می.خورد امشب همین عمود ۲۸۵ بمانم .بهتر است هوا کمی سرد شده باران هم که نم نم دارد همراه این سیل جمعیت می آید. بعد از نماز صبح دوباره راه میافتم فردا اضافه کاری کنم، سه روزه به عمود ۱۴۵۲می رسم.همین گوشه ی موکب جای دنجی .است پاهایم بدون کفش و جوراب انگار احساس غریبی میکنند کمی ناز و نوازششان میدهم که رویشان باز شود و راحت .باشند پتو را بالش میکنم ومیگذارم .زیر سرم انگار تمام مسافران طریق الحسین دارند توی سرم قدم میزنند همین طور درازکش کوله را میکشم جلوتر میگذارم روبه روی چشمهایم آقا نوید توی عکس روی کوله شاد و خوشحال نشسته و هیچ اثری از خستگی توی چشمهایش نیست جوری که بغل دستی ام فکر نکند مشکلی دارم دست میکشم روی عکسش و میگویم: «نوش جونت! خوش به سعادتت تو خیلی وقته که به عمود عاشق رسیدی پاهایم کمی آرام تر شده اند دلم را کاش میشد با ناز و نوازش آرام کنم. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗/
💌•• دکتر معالجش به یک نفر از همرزمانش گفته بود: «هنگامی که موسی‌وند را معالجه می کردم، سعی داشت که هر چه زودتر باز به جبهه برگردد🌷 ما مخالفت کردیم و مجبور شد علی‌رغم میل خودش برای معالجه به پشت جبهه اعزام شود.» 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🎥🤍› منصور در همان اوایل دوران نوجوانی به امور واجبات اهمیت ویژه‌ای می‌داد و اهتمام داشت که نماز شب را اقامه نماید و در فراگیری قرآن و  علوم قرآنی گوی سبقت را برباید🙂! شهید در مکاتبات خود اطرافیان را به ترس از خدا سفارش می‌کرد و از روی آوری به ضد ارزشها بخصوص مظاهر مبتذل فرهنگ غرب بر حذر می‌داشت و به پیروی از ارزشهای انقلاب و حفظ دستاوردهای جمهوری اسلامی تاکید نمود.🇮🇷 🌿
「﷽」 سلام و نور خدمت رفقای شهدایی😍✨ از این به بعد قصد داریم شب های جمعه زیر سایه شهدا برنامه نماز شب داشته باشیم🌚🌙 📆تاریخ انجام نماز شب: ۱۴۰۲/۵/۲۷(قبل از اذان صبح) از شما دعوت میکنیم در این طرح همراهمون باشید🤗 🔸عزیزانی که قصد شرکت در طرح نمازشب "فقط جمعه این هفته" را دارند اسم و فامیل خودشون رو به این آیدی ارسال کنند: 🆔@ya_fatemat_al_zahra 🔸وقتی که چهل نفر کامل شد اسم همه افراد لیست میشه و این لــیست برای هر چـــهل نفر ارسال مـــیشه تا در قـــــنوت نـــماز شب، رفــقای شـــهدایی مـــون رو یاد کنیم🥰♥️ 📿 💢کافیه فقط یک بار امتحان کنی مطمئن باش پشیمون نمیشی((:
~بِسمِ‌رَبِ‌الشُهدآ♥️•• دوست داری خادم مجازی شهدا بشی😍😍؟ خادم‌ "خانم" جهت‌‌ ساخت استوری ، عکسنوشته و تبادل کانال ‌نیازمندیم🌱 چنانچہ‌ دوست‌ دارید خادم‌ جهادی‌ شهدا بشید‌ اطلاع‌‌ بدید👇 🆔@ya_fatemat_al_zahra
🌹 جواد عاشق گمنامی بود و همیشه میگفت: دوست ندارم جنازه ام روی این زمین جایی را بگیرد. در تشییع شهدای یکی از عملیات ها، رضا اشعری به جواد گفت: جواد یک روز می بینمت روی دست مردم😔. او هم محکم جواب می دهد: بچه هیچ وقت نمی خواهم جنازه ام روی دست مردم بیاید توی عملیات بدر خیلی حالش گرفته بود. وقتی حالش را پرسیدم، گفت: رضا یعنی قراره من یه بار دیگه بمونم. توی همین عملیات کتفش تیر خورد. بچه ها خوشحال شدند که با مجروح شدنش بر می گردد عقب؛ اما برنگشت. کتفش را خودش پانسمان کرد و توی خط ماند. روز دوم پاتک وقتی که گلوله تانکی کنارش خورد، با سر و روی خونین روی زمین افتاد🥺. دو نفر امدادگر پیکر نیمه جان جواد را روی برانکارد گذاشتند که برش گردانند عقب، خمپاره ای روی پیکرش خورد. همان شد که می خواست. پیکرش جایی از زمین را اشغال نکرد و روی دست مردم هم نیامد. سال ها بعد تنهاترین چیزی که ازش برگشت جامانده های لباسش بود. راوی: حسین یکتا 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[﷽] بزار‌که‌امسال‌حرمُ‌ببینم‌اربعین‌حسین دق‌میکنم‌اگه‌نرم‌‌اشک‌منو‌ببین‌حسین❤️‍🩹!' گــر به‍ دادم نرسـےمیـــــروم از دست ؛ حُـســینـ... ♡ 💔🍃 🥀
📚 خوردنش برای ما حرام است!🚫 شهید نمکی حدود دو سال در آبادی «هونیه در» کامیاران معلم بود و از بس که به مردم روستا محبت می کرد، اهالی هم او را از دل و جان دوست داشتند. یک روز برای دیدنش رفته بودیم هونیه در. وقتی رسیدیم، جماعت آمدند استقبال و از ما می خواستند که مهمانشان باشیم. نمی دانستیم که مهمان کدامشان بشویم. به هر حال رفتیم به مدرسه پیش رحمت الله. نزدیکی های ظهر بود که دیدم رحمت الله گرسنه اش شده. آن موقع به مدارس تغذیه می دادند و مدرسه ی آنها هم پر بود از تغذیه، مثل شیر و پرتقال و موز و بیسکویت. گفتیم: «رحمت الله! تا نهار بشود، از همین چیزها بردار بخور تا جلوی دل ضعفه ات را بگیری.» گفت: «مادر! اینها سهمیه ی بچّه هاست. خوردنش برای ما حرام است. باور کن مدتی که اینجا بوده ام، ذرّه ای از تغذیه ی بچّه ها را به دهان نزده ام.» آن روز آنقدر گرسنگی کشید تا غذا آماده شد.🌱
~•🕊🌱•~ «امام زمان را تنها نگذارید»‼️ از برادرانم می‌خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست الان دو جهاد در پیش داریم اول جهاد نفس که واجب‌تر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می‌شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت، حتی در جهاد با دشمن‌ها احتمال می‌رود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید چون برای هوا نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشید یعنی برای شیطان رفتید و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن؟ امام زمان را تنها نگذارید. آن‌ها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی. دین خودتان را حفظ کنید چون اگر امام زمان بیاید احتمال دارد روبه‌روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید من که عمرم رفت و وقت از دست دادم تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پل‌های پشت سرم را شکانده‌ام و راه برگشت ندارم. بچه‌های ایران و عراق من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام داده‌ام و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم نجف شهری است که مثل تصفیه‌کُن است که گناه‌ها را به سرعت از آدم می‌گیرد و جای گناهان ثواب می‌دهد این مولای ما خیلی مهربان است. بخشی از وصیت نامه شهید🍂🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺•° آن روز عشق طلوع کرد. همان عشقی که هشت سال پیش بدرقه اش کردیم و اینک به استقبالش می رویم. چشم های همگان اشک بار بود، نه به خاطر غم و اندوه، بلکه این بار از شوق وصال🥰 🇮🇷سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی ایران گرامی باد🇮🇷 🌹
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #هم‌قدم_به‌روایت‌همسرشهید✍ به یاد آقا نوید کاسه ی عدسی را از خادم موکب امام رضا ع
📚 ✍ اصلا‌ مگرمی شود اربعین بیاید و دل من آرام باشد؟! مگر می شود توی این مسیر قدم بزنم ولحظه لحظه ی اربعین ۹۶ توی سرم مرور نشود؟! دختر جوانی نشسته آن سمت چادر و دارد برای خودش مداحی میثم مطیعی گوش میدهد خودش به صورت خودجوش احساس کرده باید بقیه را هم بی نصیب نگذارد دل به جاده میزنن دوباره زینبها حسین مولانغمه ی یا فاطمه نرفته از لبها، حسین مولا قصد و حال گریه کردن نداشتم؛ اما انگار دختر جوان موفق شده. گوشی موبایلش را زده توی شارژ و خیالش راحت است و میثم مطیعی هم همین طور بی خبر از کاری که با دل من میکند دارد ادامه میدهدزیارت الحسین یعنی اقتدا به شاه کربلا کردن زیارت الحسین یعنی کار زینبی برا خدا کردن اسم «زینب» انگار طوفانی است که سد جلوی چشمهای من را ویران میکند. آخ که چقدر حرف توی دلم با حضرت زینب دارم! بخوابم و خستگی پاهایم را بگیرم یا بیدار بمانم و دلم را سبک کنم؟ نه وقت برای خوابیدن و خستگی درکردن زیاد است. پای خسته را میشود با خواهش و التماس راه انداخت، دل سنگین را نمی شود. بی بی جان دوباره سلام من را که یادتان هست همسرم خادم شما بود. سرباز و محافظ حریم شما من هم کنیز شما هستم؛ اما شما خانمی، آن قدر خانم که حرفهای کنیزت را با دل و جان گوش میکنی من هر وقت با شما درد دل کرده ام آرام شده ام امشب هم دلم میخواهد حرفهایی که توی دلم سنگینی میکند برای شما بزنم ما توی دوران عقد بودیم که آقا نوید برای دفاع از حرم شما رفت سوریه قبل از ازدواج هم دوسه باری آمده بود .البته من مخالف رفتنش نبودم هنوز هم پشیمان نیستم از اینکه مانع رفتنش .نشدم شما که غریبه نیستید من همان روز اولی که خیلی جدی از سوریه رفتن برایم گفت توی دفتر خاطراتم نوشتم. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗/
‹📷🌵› بخشی ازوصیتنامه💌 : مادر کسی که شهید می­‌دهد، یک هدیه به خدا داده و این یک افتخار است که کسی که یک هدیه بدهد.اگر بیاییم این مسئله را روی انسان مشاهده کنیم، خوب انسان به این مطلب پی می‌­برد. مثلاً اگر کسی بخواهد به یک پادشاه هدیه بدهد نمی­‌تواند یا یک نفر با پادشاه دیدار کند نمی تواند مخصوصاً که یک فرد عادی باشد اما انسان می­تواند با خدای خودش حرف بزند و اورا دیدار کند. واز این جا پی به بزرگی خدا بریم ویک افتخار دانستن. ودر آخر خدااز گناهان ما بگذرد وخدا مارا به شهادت برساند. اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک ودر آخر از دوستانم که در کوچه هستند می ­خوام برای خودشان توشه جمع کنند ان‌شاءالله💚!. 🦋/ 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در راه خدا می‌جنگم و برای الله جان را فدا می‌کنم. هم اکنون به مقصد اصلی خود نزدیک می‌شوم و به آرزویم خواهم رسید🌹. مگر نمی‌گویید شهادت در راه خدا سعادت است پس چه بهتر در راه خدا جهاد کنیم و به این سعادت دست یابیم. حسین درس‌آموز شجاعت بسیجی از تو آموزد شجاعت 🕊
Hossein Sibsorkhi - Agha Salam.mp3
6.85M
••🎶🖤•• |🎧| ◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد مسیر زندگی مو روضه هات عوض کرد کسی منو نخواست ولی تو دادی راهم همیشه وقت بی کسی شدی پناهم ... آقا سلام ..!!..🖤😭 💔 https://eitaa.com/ebrahim_babak_navid_delha
وسایل‌خریداری‌شده‌برای‌موکب‌👆 از شریک شدن درموکبِ معراج الشهدا جانمونید😉 رفقای شهدایی برای خرید وسایل به خادم مجموعه که مسئول خرید هستند بدهکار هستیم.💸 شما میتوانید در این ایام با برکت در حد توان کمک کنید و بانی بشید🙂⇣⇣ ❤️
6104337339003897
💳 بنام(احمد خدابنده لو) بزنید‌ رو‌ شماره‌ ڪارت‌، ڪپۍ‌ میشه✌️ ان شاءالله سالانه چندین موکب با این وسایل برپا میشه و شما با کمک هاتون در تمام این موکب ها شریک هستید😇 😍🌱 آیدۍ‌ خادم‌ ڪانال‌ جهت‌ هماهنگۍ‌ با بانیان‌ و ارسال‌ فیش↯↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ⛺️••ڪانال‌موڪب‌مردمی‌معراج‌الشهدا↯↯ https://eitaa.com/joinchat/3406954885C0c34736276