""🕊♥️""
#عنایتشهیدنویدصفری😍
#ارسالی_اعضا💌
سلام روزتون بخیر
من از دوهفته قبل چله زیارت عاشورا به نیت شهید نوید صفری شروع کردم که تا روز شهادتشون تموم کنم. قبل از شروع چله وقتی داشتم نیت میکردم خواسته هامو به شهید گفتم، گفتم آقا نوید اول از همه ظهورآقا امام زمانو میخوام بعدش طول عمر برای پدرومادرم وپدرشوهرمو مادرشوهرم واسم ده دوازده نفر از دوستای قدیممو بردم وهمچنین خواهروبرادرامو واز شهید خواستم گره ازکارشون باز کنه. یک هفته بعداز شروع چله خواب یکی از همون دوستای قدیممو دیدم که انگشتای دست چپ وراستش پراز انگشتر بود،حالشو پرسیدم اونم از مشکلاتش گفت منم درجوابش بهش گفتم ببین دو دستات پراز انگشتر نگران نباش همه چی درست میشه. چند شب پیش هم خواب دیدم روستای مادری م هستیم فکر کنم سالگرد فوت داییم بود(داییم کمتر از یکسال پیش فوت شدن وهنوز سالگردشون نشده) بعد از مجلس که میخواستیم برگردیم خونه بابام، مامانم با ناراحتی گفت شما برین من نمیام، من فردا میمیرم،همینجا میمونم تا همینجا پیش مادر و داداشم منو دفن کنید. روز بعدش که برگشتیم روستای مادری ، من خیلی ناراحت بودم ازاینکه مادرم مرده والان باید بریم خاکش کنیم ولی وقتی وارد خونه داییم شدیم من مامانمو سلامت و خوشحال دیدم،مادرم مقنعه وچادر نماز سرش بود وسر سجاده نشسته بود صورت خیلی نورانی شده بود، بهش گفتم :مامان تو که حالت خوبه ، با خوشحالی بهم گفت منو نبردن ،بهم مهلت دادن. روز بعدش فکرم درگیر بود ودنبال تعبیرش بودم که چله زیارت عاشورا وخواسته ای از شهید داشتم به یادم اومد🥲
🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید
برامون ارسال کنید(: ↯
🆔@ya_fatemat_al_zahra
°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^