eitaa logo
تیغ و زیتون
523 دنبال‌کننده
644 عکس
153 ویدیو
4 فایل
ارتباط با شاعر @asemani_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔲 فرازی از یک مثنوی پیشکش به روح آسمانی و مقدس پرچمدار کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها تو آفریده شدی تا که بار غم بکشی ز چار سالگی آوارگی ، ستم بکشی تو آفریده شدی تا که رنج را بخری و سهم چشم تو باشد همیشه دربدری شبی که زاده شدی کوه تا کمر خم شد چهار فصلِ تو همرنگ با مُحرم شد تو از قبیله‌ی درد از نژاد اندوهی و در تحملِ اندوه مثل یک کوهی عجین نموده گِلت را خدا به درد ای گل ! و جز تو با گُلِ دیگر چنین نکرد ای گل ! چه در وجود تو بود ای دلیلِ ایمانم؟! که مستِ چشمِ تو شد کربلا ، نمی‌دانم فدای غربتِ چشمانت ای بهارِ علی ! که در حضور تو خم گشت ذوالفقار علی ! چه نسبتی‌ست تو را با غروب ، ای خورشید؟! که غصه کرده به جانت رسوب ، ای خورشید ! مگر چه حضرت ساقی تو را به ساغر ریخت؟! که روحِ سبزِ تو را با بلا به هم آمیخت توئی که مستِ مِی از ساغری ز جنس غمی تو سرسپرده‌ی پیغمبری ز جنس غمی.... ✅ شاعر؛ حاج‌ابراهیم سنائی ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲 رباعی زورخانه‌ای سرحلقه‌ی مردان جهان خامنه‌ای سرلشکر صاحب‌الزمان خامنه‌ای مرشد ! بنواز زنگ را پی در پی از راه رسید پهلوان خامنه‌ای ✅ شاعر: برای عضویت در کانال اشعار حاج‌ابراهیم سنائی روی (تیغ و زیتون) کلیک کنید .
🔲 سیلی رباعی _ در رثای حضرت زهرا (س) تا شب به مسیر صبحدم راه گرفت سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت دستی _ که شکسته باد آمد _ بالا خورشید میان کوچه ناگاه گرفت ✅ شاعر؛ تیغ و زیتون _ کانال اشعار حاج‌ابراهیم سنائی
شهادت صدیقه‌ی کبری ، حضرت زهرا سلام الله علیها را به شما همراهان گرامی تسلیت می‌گویم . http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
🔲 کوچه مثنوی - در رثای صدیقه‌ی کبری ، فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها ماه در هودجی شبیهِ ملَک باز می‌گشت از مسیر فدَک هاله‌ای نور گِرد چادر او چرخ می‌گشت با تلنگر او شعله می‌ریخت از نگاه تَرش داغِ خورشید کرده شعله‌ورش ناگهان ابر تیره پیدا شد بهرِ آزارِ او مهیا شد تیرگی راه را به ماه گرفت ماه در کوچه‌ای پناه گرفت تیرگی پیش و ماه پس می‌رفت داشت آن ماه از نفس می‌رفت دستِ شب بی‌بهانه بالا رفت مثل یک تازیانه بالا رفت دستش از بس که پیچ و تاب گرفت تا فرود آمد آفتاب گرفت آسمان را به سینه چاک افتاد چادری رنگ شب به خاک افتاد تازه شد داغ مرگ پیغمبر ناله از عرش رفت بالاتر غلت می‌زد ستاره‌ای بر خاک آن طرف گوشواره‌ای بر خاک ماه را ناله در گلو خشکید نخل پربار آرزو خشکید دید دنیای روبرو تار است آسمان پیش چشم او تار است اختری در کنار ماه نشست دیده جز بر نگاه ماه نبست بغض او ناگهان شکست و گریست بغضِ هفت آسمان شکست و گریست آتش افتاد در سرای علی اشک می‌ریخت مجتبای علی ناگه آمد گرفت دستش را بوسه زد دستِ حق‌پرستش را گفت؛ ای ماهِ مصطفی ! برخیز از زمین جان مجتبیٰ برخیز ای که محبوبِ خاتم‌الرّسلی ! این زمین نیست جای چون تو گلی این زمین جای چون تو بانو نیست گوشَت ای ماه من ! چرا خونی‌ست ای که تنها چراغ افلاکی آخر اینگونه از چه بر خاکی خیز تا سوی آشیانه رویم مادرا ! خیز تا به خانه رویم ای فدایت تمامِ بود و نبود ! ماهِ رخسارت از چه گشته کبود بشکند دست نانجیبِ شبی کاینچنین ضربه زد به ماهِ نبی باز اختر گرفت دستش را بوسه زد دست حق‌پرستش را بردش آرام تا سرای پدر ناگه افتاد چشم ماه به در گفت؛ ای مجتبی ! رهایم کن مادر از خود دمی جدایم کن می‌نمایم کمی شکیبائی تا روَم در سرا به تنهائی ترسم از غصه جان دهد زینب آسمان را تکان دهد زینب گریه کمتر کن ای بهشتی رو ! با پدر ماجرای کوچه مگو ✅ شاعر: برای پیوستن اینجا کلیک کنید👇 تیغ و زیتون - کانال اشعار حاج‌ابراهیم سنائی
🔲 غلاف مصلحت زبان‌حال امیرالمومنین در سوگ صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیهما جرعه جرعه غم بریز ساقیا ! به ساغرم تا بسوزد آفتاب از شرار باورم غصه غصه ماتم از سینه می‌زند برون شروه می‌تراود از تارهای حنجرم ریسمان کینه بر گِرد گردنم نشست روبروی همسرم ، پیش چشم دخترم آفتاب چرخ را دست ناکسی شکست ظهر یثرب - آه - شد تیره در برابرم لانه شعله می‌گرفت ، دیدم این‌که ناگهان زیر بال مرگ سر می‌بَرد کبوترم ماجرای میخ و در رنج می‌دهد مرا گر نمی‌توانم از درب خانه بگذرم اینک ای خدا ! خدا ! بی‌صدای بی‌صدا مخفیانه می‌روم با خیال همسرم شعله گیرد آسمان ، گر ببیند این‌که من ماه را شبانه بر دوش خسته می‌برم گر به دار بسته‌ام تیغ ذوالفقار را گر مجال جنگ نیست این زمان میسرم در لباس منتقم روز سبز انتقام از غلاف مصلحت تیغ را درآورم ✅ شاعر: ✅ برای عضویت در کانال اشعار حاج‌ابراهیم سنائی در محیط ایتا روی پرچم‌ها کلیک کنید . 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🙏 اگر مایلید این پست را در گروه‌هایی که عضویت دارید انتشار بدهید . ✅ با ضربه روی پرچم‌ها به تیغ و زیتون _ کانال اشعار حاج‌ابراهیم سنائی بپیوندید👇 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 با سپاس 🔲 حاج‌محمد جعفری _ مدیر کانال
شور (60).mp3
8.78M
دودمه | اگر بوبکر بر منبر نمی شد شب چهارم ایام فاطمیه دوم ۱۴۰۲ مداح : حاج ابراهیم سنایی یک شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲ هیئت حسن جان علیه‌السلام @hasanjan_info