#خاطرات_شهدا🕊
🍃یکی از توصیههای مهم شهیدم،محسن، این بود که هرگز مساجد را خالی نگذارید و نماز اول وقت بخوانید. اما پسرم یک گله هم از جوانان داشت؛ میگفت "یک بسیجی نباید نماز اول وقتش را به تأخیر بیندازد و مسجد را خالی بگذارد.
🍃همیشه میگفت نباید برخورد بدی با مردم داشته باشید؛ اگر امر به معروف و نهی از منکر میکنید، باید با حُسن خُلق همراه باشد. نکته مهم این بود که محسن اهل عمل بود و با عملکردن مردم را جذب میکرد. از اینرو حرفهایش به دل مردم مینشست.
🍃محسن در انجام کار خیر، بیریا بود و کسی متوجه آن نمیشد. خادم مسجدمان میگفت وقتی همه مراسمها در مسجد به پایان میرسید و همه میرفتند، محسن همراه من میماند و همه مسجد را تمیز میکرد؛ بدون اینکه کسی او را ببیند.
✍راوی:پدر شهید
شهید مدافع حرم
#محسن_کمالی_دهقان
در دفترچه یادداشتش،
از کارهایی که مقید به انجامشان بود
لیستی تهیه کرده بود به این شرح:
خوشرفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیادهروی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه...
گاهی به سراغ دفترچه میرفت
و این موارد را مرور میکرد
تا خیالش از بابت عمل به تمامی آنها آسوده باشد...
#شهید_یدالله_قاسم_زاده🕊
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا
🌱یکی از توصیههای مهم شهیدم،محسن، این بود که هرگز مساجد را خالی نگذارید و نماز اول وقت بخوانید. اما پسرم یک گله هم از جوانان داشت؛ میگفت "یک بسیجی نباید نماز اول وقتش را به تأخیر بیندازد و مسجد را خالی بگذارد.
🍃همیشه میگفت نباید برخورد بدی با مردم داشته باشید؛ اگر امر به معروف و نهی از منکر میکنید، باید با حُسن خُلق همراه باشد. نکته مهم این بود که محسن اهل عمل بود و با عملکردن مردم را جذب میکرد. از اینرو حرفهایش به دل مردم مینشست.
🍃محسن در انجام کار خیر، بیریا بود و کسی متوجه آن نمیشد. خادم مسجدمان میگفت وقتی همه مراسمها در مسجد به پایان میرسید و همه میرفتند، محسن همراه من میماند و همه مسجد را تمیز میکرد؛ بدون اینکه کسی او را ببیند.
✍راوی:پدر شهید
شهید مدافع حرم
#محسن_کمالی_دهقان
#خاطرات_شهدا
🔮 هر شب صد آیه
علاقه زیادی به قرآن داشت و هرشب در منزل ۱۰۰آیه قرآن را میخواندند😊😊
وپس از نماز عشا سوره واقعه را تلاوت می کرندوپس ازنماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشررا می خواندند.
همچنین پس از هر نماز؛آیت الکرسی؛تسبیحات حضرت زهرا ؛سه مرتبه سوره توحید؛صلوات و ایات دو و سه سوره طلاق راحتما تلاوت می کردند.تاکید ویژه ای به نماز شب داشتند و اگر نماز شبشان قضا می شد می گفتند:شاید در روزگناهی مرتکب شده ام که برای نماز شب بیدار نشدم😔😔
شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مسلم_خیزاب
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍دیدار باخانواده های شهدا...
🌟بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. می دانستم می خواهد به کجا برود گفتم:" بعد از این همه مدت نیامده می خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت:حضرت رباب (س)را الگوی خودت قرار بده. مگر نمی دانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند". کار همیشگی اش بود نمی توانست توی خانه دوام بیاورد. باید می رفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر می زد.
شهید #محمود_بنی_هاشم🕊🌹
#خاطرات_شهدا📋
تغییر خصوصیات اخلاقی شهید قربانخانی پس از سفر به کربلا
🎗خواهر شهید می گوید: وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفته بود: از امام حسین علیه السلام خواستم آدمم کنه ...
سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند.
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم.
#شهید_مجید_قربانخانی🦋🕊
#خاطرات_شهدا
همیشہ با مَحاسن شانه کشیده و لباسهای تمیز و مرتب در اجتماع حاضر میشد و میگفت: این فکر غلط است که ما نباید آراستگیِ ظاهر داشته ݕاشیم!
حزب الهی ݕودن یعنی نظم و انضباطِ باطن و ظاهر.
+ شادی روح شهید عبدالمهدی مغفوری صلوات
ظهر شده بود برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت، رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم.
چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد، امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید که غذا خورده یا نه.
وقتی جواب نه شنید غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران، وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود...❤️
#شهیدامیرسیاوشی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
همرزم شهید :
احمد آنقدر شجاع بود كه بعضي وقتها به كمين دشمن ميرفت و با تير مستقيم مينيكاتيوشا به آنها حمله ميكرد. 💕
بعد از عمليات والفجر 8، به علت كمشدن پاتك دشمن و مجروحيت تعدادي از نيروهاي ادوات، ما را براي تجديد قوا به مرخصي فرستادند. وقتي مجدد به منطقه برگشتيم، احمد را با پاي گچگرفته و روحيه بسيار بالا در آنجا ديديم اين موضوع باعث تقويت و تجديد روحيه بچهها شده بود.🌱
#شهیداحمدنادعلیزاده
#خاطرات_شهدا
#شهیداحمدمشلب
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
احمدبه خاطر شغلش درحزب الله معمولاً ۱۰ الی ۱۵ روز از خانه دور بود و میزان این دور بودن بستگی به مناطق مأموریتش داشت ولی آخرین باری که رفت به إدلب تقریبا ۱۰ روز آنجا بود .
ماه رمضان وقتی از ماموریتش برمی گشت هرشب تا صبح درمسجد می ماند و دعای افتتاح رابادوستانش می خواند و نماز صبح رابه جماعت می خواندو با دوستانش افطار آماده میکرد .
راوی :
دوست شهید🍃
#شهیدحمیدقربانی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
پول حرام نه!!!
🔸توی یکی از مأموریت هاش یکبار لبنیات فاسدی را کشف کرده بود صاحب بار به حمید میگه ۲۵میلیون بهت میدن صورتجلسه نکن. با همه این مشکلات مادی که داشتیم حمید قبول نکرد و بهش گفته بود همین پیشنهاد رشوه رو هم صورتجلسه میکنم.
🔸شهید مدافع وطن حمید قربانی رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر فسا استان فارس یکم خرداد۹۶ در حین تعقیب و گریز با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
#خاطرات_شهدا
آن روز به مسجد نرسیده بود؛ برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش.
داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم؛ حالت عجیبی داشت، انگار خدا در مقابلش ایستاده بود! طوری حمد و سوره میخواند مثل اینکه خدا را میبیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا میکرد.
بعدها در مورد نحوهی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت: اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم، جز برای خدا. نمازمون رو سریع میخونیم و فکر میکنیم زرنگی کردیم! اما یادمون میره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خودِ خداست.🍃🌸
+ شادی روح شهید علیرضا کریمی صلوات