eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
684 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: اِرضَ مِنَ الرِّزقِ بِما قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّا به روزى اى كه قسمتت گشته راضى باش تا توانگرانه زندگى كنى غررالحكم حدیث2332 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ هم‌زمان ب
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ای دو زندانی در بند، یکی از شما آزاد می‌شود و ساقیِ ارباب خود، یعنی پادشاه مصر، خواهد شد. آن یکی به صُلّابه کشیده می‌شود و پرندگان از مغز سرش خواهند خورد! تعبیر خواب‌هایتان که نظر مرا درباره‌اش پرسیدید، قطعی است!» (۴۱) یوسف به آن یکی‌شان که می‌دانست نجات پیدا می‌کند، گفت: «سفارش مرا به اربابت بکن.» ولی شیطان از خاطرش برد که بی‌گناهیِ یوسف را به اربابش یادآوری کند. در نتیجه، یوسف چند سال دیگر هم در زندان ماند. (۴۲) روزی پادشاه مصر به درباری‌ها گفت: «دائم خواب می‌بینم که هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می‌خورند و هفت خوشۀ خشک به‌دورِ هفت خوشۀ سبز می‌پیچند و آن‌ها را از بین می‌برند! عالی‌جنابان، اگر واقعاً تعبیرخواب می‌دانید، خب خواب مرا تعبیر کنید!» (۴۳) گفتند: «این‌ها خواب‌های درهم‌وبرهم یا همان کابوس است و ما بلد نیستیم چنین خواب‌هایی را تعبیر کنیم.» (۴۴) آن زندانی نجات‌یافته، تازه بعد از مدت‌ها یاد یوسف افتاد و گفت: «مرا به ملاقات یوسف بفرستید تا تعبیر خواب پادشاه را برایتان بیاورم.» (۴۵) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
من همان اهلِ گناهم که شدم اهلِ نماز من همانم که به دستانِ تو تعمیر شدم +حسین ع♥️ @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
🕊 در این سکوت و افق‌‌ های مه آلود، نوری بفرست تا روشن شود راهم؛ تا گام ‌‌هایم محکم ‌‌تر شود و حرف‌ ها مرا مأیوس نسازد..! @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ای دو زندا
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ یوسف را که دید، گفت: «یوسف، ای دوست باصداقت، تعبیر این چیست: هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می‌خورند و هفت خوشۀ خشک به‌دورِ هفت خوشۀ سبز می‌پیچند و آن‌ها را از بین می‌برند. تعبیرش را بگو تا به دربار برگردم و مطرحش کنم تا همه بفهمند ماجرا چیست.» (۴۶) یوسف گفت: «هفت سالِ پشت‌سرِهم بکارید و محصولش را با خوشه ذخیره کنید، به‌جز مقدار کمی که روزانه مصرف می‌کنید. (۴۷) بعد از آن، دورۀ قحطیِ هفت‌ساله فرا می‌رسد. مردم محصول ذخیره‌شده برای این سال‌ها را استفاده کنند، به‌جز اندکی که برای بذر نگه می‌دارید. (۴۸) در نهایت، سالی می‌رسد که باران کافی بر مردم ببارد و فراورده‌های باغی و دامی فراوان شود.» (۴۹) پادشاه، با شنیدن تعبیر خوابش، دستورِ آزادی یوسف را داد و گفت: «پیش من بیاوریدش.» وقتی فرستادۀ پادشاه آمد، یوسف گفت: «پیش اربابت برگرد و از او بخواه که تحقیق کند ماجرای آن زنانی که دستانشان را بریدند، چه بود. البته که خدا از نیرنگشان آگاه است.» (۵۰) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
گل نرگس چه شود بوسه به پایت بزنم تا به کی خسته دل از دور صدایت بزنم گل نرگس نکند مهر ز من برداری داغ دیدار رخت را به دلم بگذاری علیه‌السلام @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
1_1181248916.mp3
3.46M
❤️‍🩹 -اگه‌بارون‌بودم‌میباریدم‌روی‌گنبد‌حسین -اگه‌خورشید‌بودم‌میتابیدم‌‌توی‌ بین‌الحرمین..🙃♥️ @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ یوسف را ک
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ بعد از احضار زنان، پادشاه پرسید: «جریان چه بود که دنبال رابطۀ نامشروع با یوسف بودید؟!» گفتند: «پناه بر خدا! هیچ چیز بدی از یوسف ندیدیم.» اینجا بود که همسر صدراعظم به‌حرف درآمد: «الان حقیقت برملا شد! من بودم که دنبال رابطۀ نامشروع با او بودم. او راست می‌گوید.» (۵۱) یوسف گفت: «این درخواست برای آن بود که صدراعظم بداند من در غیاب او به ناموسش خیانت نکردم و اینکه خدا حیلۀ خائن‌ها را به سرانجام نمی‌رساند. (۵۲) البته قصد خودستایی ندارم؛ زیرا نفْس سرکش، انسان را به بدی‌ها فرمان می‌دهد؛ مگر اینکه خدا رحم کند. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است.» (۵۳) پادشاه گفت: «یوسف را پیش من بیاورید تا جزو خواص خودم قرارش دهم.» همین‌که با او به گفت‌وگو نشست، به نبوغ و ‌نجابتش پی برد و گفت: «از امروز، تو پیشمان ارجمندی و امین.» (۵۴) یوسف پیشنهاد کرد: «مرا به ‌سِمت خزانه‌داری مملکت منصوب کن؛ چون من هم متعهدم و هم متخصص.» (۵۵) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️قهرمان من شهید ابراهیم هادی❤️❤️ 🌿هفته گذشته در مسابقه "سیم آخر" که از شبکه سه سیما پخش می‌شود، چالشی با عنوان "قهرمان کیه؟!" برگزار شد که ما شهید ابراهیم هادی را به عنوان قهرمان معرفی کردیم و درحال حاضر با بالاترین رای، نفر اول در این چالش می‌باشد. 🌺بزرگوارانی که به اینستاگرام دسترسی دارند، لطفا طبق توضیحات زیر، وارد صفحه مسابقه شده و به شهید ابراهیم هادی رای دهند. ۱.با کلیک روی لینک زیر، وارد پست مسابقه شوید: https://www.instagram.com/p/CY9oDRIIB4e/?utm_medium=copy_link ۲.در بین کامنت‌ها، ❤️❤️قهرمان من شهید ابراهیم هادی❤️❤️ رو پیدا کنید و همون کامنت رو لایک کنید. (توجه داشته باشید بخاطر حجم بالای کامنت ها، ممکنه کامنت پیج ما رو با کمی سختی پیدا کنید. حدودا ۵۰ تا کامنت بیاین پایین، کامنت ❤️❤️قهرمان من شهید ابراهیم هادی❤️❤️ رو میبینید.) ⏰فقط ۲۴ ساعت دیگر برای رای دادن باقی مانده است. ؛
يَا إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ فَكَمْ مِنْ عَائِبَةٍ سَتَرْتَهَا عَلَيّ فَلَمْ تَفْضَحْنِيوَ كَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطّيْتَهُ عَلَيّ فَلَمْ تَشْهَرْنِی خـدایـا! تو را سپاس، چه بسيار عيوبی كه بر من پوشاندی، و مرا رسوا نكردی، و چه بسيار گناهی كه مستور داشتی، و به آنم مشهور نساختی..! 💚 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
 بِشکُف که چتر باز کنی بر سر جهان  ای باغ نرگس! ای همه چون غنچه در نقاب ✍🏻حسین منزوی باغ نرگس جهان @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ بعد از اح
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ این‌طور بود که یوسف را در سرزمین مصر به قدرت و دولت رساندیم تا هر کاری بخواهد، بتواند بکند؛ زیرا هرکه را شایسته بدانیم، از رحمتمان برخوردارش می‌کنیم و پاداش دنیویِ درستکاران را پایمال نمی‌کنیم. (۵۶) هرچند، برای کسانی که واقعاً مؤمن و مراقب رفتار‌شان هستند، پاداش آخرت واقعاً بهتر است. (۵۷) در دوران خشک‌سالی، برادرهای یوسف برای تهیۀ غلّه راهیِ مصر شدند و به‌محضرش رسیدند. او فوری شناختشان؛ ولی آن‌ها او را اصلاً نشناختند! (۵۸) وقتی بارشان را بست، گفت: «دفعۀ بعد، آن برادرِ پدری‌تان را هم که درباره‌اش حرف زدید، پیش من بیاورید. نمی‌بینید که در معامله با شما سنگ‌تمام گذاشتم و خوب میزبانی کردم؟! (۵۹) اگر او را پیش من نیاورید، دیگر نه معامله‌ای با شما خواهم کرد، نه پیش من بیایید!» (۶۰) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
☘ «وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ» و اگر خدا اراده خیری برای تو کند هیچ‌ کس مانع فضل او نخواهد شد! @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
•❤️🕊• «اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی...» تویی پناه من هنگامی که درمانده‌ام کنند! @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن الگو و اسطوره زندگیت هرکسی باشه روز قیامت با همون محشور میشی مثلا الگوت امام زمان باشه رفیق، نوووونت تو روغنه @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
باید مثل شهدا باشیم بچه ها اهل پل زدن بودند، نه اهل دور زدن یادمون باشه روی دنیا شون پل زدن، روی عشق، همسر، فرزند، پدر و مادر و زندگے شون.... @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
امام على عليه السلام: اِتَّهِموا عُقولَكُم؛ فإنَّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الخَطاءُ عقل خود را زیر سوال ببرید؛ زیرا اعتماد کامل به عقل باعث اشتباه می شود غررالحكم حدیث2570 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
از کودکی به نام حسین، آشنا شدم تا کم کَمَک به درد غمش، مبتلا شدم @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ این‌طور ب
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ گفتند: «سعی می‌کنیم رضایت پدرش را جلب کنیم. ما از عهدۀ این کار برمی‌آییم!» (۶۱) یوسف به خدمتکارانش دستور داد: «پولی را که بابت خرید غلّه پرداخته‌اند، در بارهایشان مخفی کنید تا وقتی پیش خانواده‌شان برگشتند، آن را ببینند و برای آمدنِ دوباره به مصر مصمّم‌تر شوند.» (۶۲) همین‌که پیش پدرشان برگشتند، گفتند: «پدرجان، فروش غلّه به ما ممنوع شده! مگر اینکه برادرمان بنیامین را هم با خود ببریم. همراهمان بفرستش تا سهمیۀ غلّه‌مان را بگیریم. ما حتماً مراقبش هستیم.» (۶۳) یعقوب گفت: «یعنی باز هم به شما اعتماد کنم؟! همان‌طورکه در ماجرای برادرش یوسف به شما اعتماد کردم؟! البته خدا بهترین مراقب است؛ چون او از هر مهربانی مهربان‌تر است.» (۶۴) وقتی بارهایشان را باز کردند، متوجه شدند که پول‌هایشان را به آن‌ها برگردانده‌اند. با تعجب گفتند: «پدرجان، دیگر چه می‌خواهیم؟! این هم پول ماست که به ما برگردانده‌اند. اگر بنیامین را همراه ما بفرستی، هم آذوقۀ خانواده را تهیه می‌کنیم و هم مراقب برادرمان هستیم و به‌راحتی یک بارِ شتر غلّۀ زیادتر می‌گیریم.» (۶۵) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
📚نمایشگاه بین المللی کتاب تهران📚 👈آخرین روزها(تا پایان روز دوشنبه ۱۱ بهمن) ✅صدعنوان کتب نشر شهید هادی با۲۰درصد تخفیف(حتی یک جلد) ✅کتاب های تجربه نزدیک به مرگ، شنود، تقاص، بازگشت، بابا، سه دقیقه در قیامت ✅ ارسال رایگان. 📙انتشارات شهید هادی نیز در این نمایشگاه به آدرس زیر حضور دارد. https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=153&publisher-name=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%20%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C
«وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَىٰ» و قطعا آخرت برای تو نیکوتر خواهد بود! -سوره‌ ضحی‌٤ @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
امیرالمؤمنین عليه السلام: شُكرُ العالِمِ عَلى‏ عِلمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وبَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ شُكرگزارى عالم بر علمش عبارت است از: عمل کردنش به آن علم، و گذاشتن آن در اختیار سزامندانش غررالحكم حدیث 5667 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
خورشید تابان زندگی‌ام!🌞 با تو هرروز من به خیر است.🍀🌸 سلام بر عزیز دردانه حضرت زهرا(س) ❌حذف آیدی کانال از روی طرح‌ها، مورد رضایت ما نیست❌ 📱صفحه اینستاگرام شهید ابراهیم هادی: 🆔 Instagram.com/ebrahimhadi_ir @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••••••
شهید ابراهیم هادی
بسم رب الحسین (ع) #ختم_ترجمه_فارسی_قرآن #سوره_یوسف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ گفتند: «سع
بسم رب الحسین (ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ یعقوب گفت: «هرگز او را همراهتان نمی‌فرستم! تا اینکه با قسم‌خوردنِ به خدا قول مردانه به من دهید که سالم به من بَرش ‌گردانید؛ مگر اینکه خدای‌ناکرده گرفتار حادثه‌ای شوید.» وقتی به پدر قول مردانه دادند، او گفت: «خدا را بر قول‌و‌قراری که می‌گذاریم، شاهد می‌گیرم.» (۶۶) هنگام حرکت هم سفارش کرد: «بچه‌های من، از یک دروازه وارد پایتخت مصر نشوید؛ بلکه از دروازه‌های مختلف وارد شوید تا مردم به شما چشم‌زخم نزنند! البته با این سفارش، نمی‌توانم قضا و قدر الهی را از شما دفع کنم؛ زیرا تقدیرها همه به دست خداست. به او توکل می‌کنم و اهل توکل هم باید فقط به او توکل کنند.» (۶۷) همان‌طور‌که پدرشان سفارش کرده بود، وارد پایتخت مصر شدند؛ اما این کار قضا و قدر الهی را از آن‌ها دفع نکرد و بنیامین بازداشت شد. با این کار، خدا خواستۀ درونیِ یعقوب را در پیداشدنِ یوسف عملی کرد. بله، یعقوب به‌برکت آنچه به او آموخته بودیم، از علومی ویژه برخوردار بود؛ ولی بیشترِ مردم از این‌گونه علوم بی‌بهره‌اند. (۶۸) وقتی به محضر یوسف رسیدند، او برادرش بنیامین را کنار خود نشاند و آهسته گفت: «من همان برادرِ توام! مأمورانم برای نگه‌داشتنت نقشه‌ای اجرا خواهند کرد. تو به دل نگیر!» (۶۹) وقتی یوسف بارشان را بست، جام زرینِ ‌پادشاه را مخفیانه در بارِ برادرش بنیامین گذاشت. بعد، مأموری فریاد زد: «آی کاروان، شما دزدید!» (۷۰) @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••
هر چیزی را دوست داشته باشی کوچکتر آن می‌شوی و... هر چه شدید تر دوستش داشته باشی، بیشتر شبیه آن می‌شوی. شبیه و کوچک کسی باش که ارزشش را داشته باشد... @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket