#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 1⃣
"تو هیچی نیستی"
چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...».
"شهید مهدی زینالدین"
کتــاب 14 سردار، ص30-29
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
امــام صـادق (علـــيه الســلام)
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شدهاند. پس هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند.
الکـــــــــــــــــــــــــافی، ج2، ص122
🆔 @ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا
"دفترچه سفید"
دفترچهی کوچکی همیشه همراهش بود. بعضی وقتها با عجله از جیبش در میآورد و علامتی در یکی از صفحات میگذاشت. میگفت: «اشتباهاتم رو توی این دفتر علامت میزنم». برایم عجیب بود که محمدرضا – اسوهی تقوا و اخلاق بچهها– آنقدر گناه داشته باشد که برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد.
چند روز قبل از شهادتش به طور اتفاقی دفترچهاش را نگاه کردم. خوب که ورق زدم دیدم بیشترِ صفحاتِ دفتر، مثل قلبِ محمدرضا سفیدِ سفید است.
"شهید محمدرضا ایستان"
مجموعه رسم خوبان، کتــاب مبارزه با نفس، ص 36
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
از خود حساب بكشيد پيش از آن كه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن كنيد پيش از آنكه آنها را بسنجند و براى روز قيامت خويشتن را آماده سازيد.
وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج16، ص 99
🌐 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 3⃣
"اوج خونسردی"
بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».
"شهید ابراهیم هادی"
کتــاب سلام بر ابراهیم، ص41-40
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
امام حسين (عليهالسلام)
با گذشتتريـن مـردم، كـسى است كـه در زمان قـدرت داشـتن، گـذشت كند.
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج71، ص 400
🌐 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 4⃣
"پوشش زیر آوار"
یک بار زمان جنگ رفتم خانهشان؛ درست همان زمانی که بمبارانهای هوایی، امانِ مردم را بریده بود. اواخر شب، وقتی میخواستیم بخوابیم، گلدسته را با پوشش و حجاب کامل دیدم! با تعجب پرسیدم: «دخترم کاری پیش اومده؟ جایی میخوای بری؟!»
گفت: «نه. پدر جان! اینجا هر لحظه ممکنه بمباران هوایی بشه، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم و به همین خاطر باید آمادگی کامل داشته باشیم تا وقتی بدن ما رو از زیر آوار در میارن، حجابمون کامل باشه».
"شهیده گلدسته محمدیان"
کتــاب چهار فصل عشق، ص68
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
حیا و عفت نیکو است و از زنان نیکوتر است.
نهــــج الفـــصـــاحه، ص 578
🌐 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 5⃣
,کوچهی بیانتها"
از یک محله به یک مدرسه میرفتند اما با دو مسیرِ متفاوت.
هر چه دوستش اصرار میکرد که بیا از همین کوچه برویم، قبول نمیکرد.
میگفت: «این کوچه پُر از دختره، من نمیام. معلوم نیست این کوچه به کجا ختم میشه!»
"شهید علی صیادشیرازی"
کتــاب یادگاران11، ص8
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
امــام صـادق (علـــيه الســلام)
چشمچرانى يكى از تيرهاى شيطان است و آن مسموم است، و هر كس براى خداوند عزّوجلّ آن را ترك كند نه براى غير خدا، خداوند ايمانى كه مزه آن را شخص درك كند جايگزين آن خواهد نمود.
وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج20، ص192
🌐 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 6⃣
"اعتصاب"
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ دوازده _ سیزده ساله رو چه به این حرفها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانههای مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
"شهید مهدی کبیرزاده"
کتــاب دسته یک، ص141
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذرهای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183
🌐 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 7⃣
"خواهش"
آمده بود مهمانی، سر سفره هم نشسته بود، امّا دست به غذا نمیزد. زندایی پرسید: «محمدعلی! مگه گرسنه نیستی؟»
همانطور که سرش پایین بود جواب داد: «میتونم یه خواهشی از شما بکنم؟ میشه چادرتون رو سرتون کنید؟!»
آن روزها یازده دوازده سال بیشتر نداشت.
"شهید محمدعلی رجایی"
کتاب سیره شهید رجایی، ص 34
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
ای فرزند آدم، از آنچه خدا حرام کرده اجتناب کن و عفت داشته باش تا از اهــل عبادت خدا محسوب گردی.
ارشاد القــلوب، ترجـمه طباطبایی، ص75-74
🆔 @Ebrahimhadi
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 8⃣
"غیبت"
مجالس مهمونی یکی از جاهائیه که بستر برای حرف زدن از دیگران آمادهی آمادهس. توی یکی از همین مهمونیها، منم مثل بقیه شروع کردم به حرف زدن در مورد یکی از آشناها.
وقتی از مجلس برمیگشتیم، محمد گفت: «میدونی غیبت کردی! حالا باید بریم درِ خونهشون تا بگی پشتِ سرش چی گفتی».
گفتم: « اینطوری که پاک آبروم میره».
با خنده گفت: «تو که از بندهی خدا اینقدر میترسی، چرا از خودِ خدا نمیترسی؟!» همین یه جمله برام کافی بود تا دیگه نه غیبت کننده باشم و نه شنوندهی غیبت.
شهید محمد گرامی
کتــاب دل دریایی، ص71-70
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
هر كس امر به معروف و نهى از منكر نمايد، جانشين خدا در زمين و جانشين رسول اوست.
مســـتدرك الوســــــــــايـل، ج12، ص179
🌐 @Ebrahimhadi