eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
659 ویدیو
61 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣ "تنـبیـه" منطقه، تازه از وجود اشرار پاک سازی شده بود و نگهبانیِ شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینه‌خیز می‌رفتند و غَلت می‌زدند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش را درآورد و همراه آن‌ها شروع کرد به سینه خیز رفتن. محمود که نگاه‌های متعجب ما را دیده بود، گفت: «یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس می‌خوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه». شهید محمود دولتی‌مقدم مجموعه رسم خوبان، کتــاب مقصود تویی، ص 46-45 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 امــام عـلــی (علــیـه الســلام) هر كه نفس خود را در راه اصلاح آن به رنج افكند، خوشبخت شود. هـر كه آن را با لذّت‌هـايش واگذارد، بدبخــت گردد و (از درگاه حقّ) دور شود. غــــــررالـــحــــــــكم و درر الكلم، ص 605 🆔 @Ebrahimhadi
🔟 "ورزش شبانه" «دانشجو بابایی، ساعت دو بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند!» این جمله یکی از داغ‌ترین خبر‌هایی بود که بولتن خبری پایگاه "ریس" آمریکا چاپ کرده بود. عباس گفت: «چند شب پیش، کلنل "باکستر" فرمانده پایگاه و همسرش که از یه مهمونی شبونه بر می‌گشتند، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند». گفتم: «خوابم نمی اومد؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم». هر دو با تعجب نگاهم کردند. فهمیدم جوابم قانع کننده نبوده. ادامه دادم: «مسائلی که اطرافم می گذره باعث می‌شه شیطان با وسوسه هاش من رو به گناه بکشه. در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم». حرفم که تموم شد، تا چند دقیقه بهم می‌خندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسائل جنسی داشتند، نمی تونستند رفتار من رو درک کنند. شهید عباس بابایی کتــاب پرواز تا بی نهایت، ص36 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امام صادق (عليهالسلام) از نگــــاه [ناپاک] بپرهیزید که چنـین نگـاهـى تخم شهـوت را در دل مى‌کارد و همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است. تحـف العقـــــــــول، ص 305 🆔 @Ebrahimhadi
1⃣1⃣ "ماشین بیت‌المال" بعضی از قوم و خویش‌هایمان که از شهرستان می‌آمدند، رسیده و نرسیده گله می‌کردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!» اما گوشِ پدر به این حرف‌ها بدهکار نبود؛ می‌گفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور می‌شن. اونا که نمی‌خوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیت‌المال چیکار کردم». شهید علی صیاد‌شیرازی کتــاب یادگاران11، ص62 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مـا نيست كسى كه امانت را كوچـك بشمـارد و از آن مواظبت نكند و در معرض تلف شدن قرار بدهد. مســـتدرك الوســــــــــايـل، ج 14، ص 12 🆔 @Ebrahimhadi
2⃣1⃣ " قوانین ده‌گانه" برای خودش قانون‌های ده‌گانه درست کرده بود. قانون‌ها ترکیبی بود از اعتراف و جریمه. اعتراف نامه؛ تاریخ شروع 1369-4-5 1. بارالها! اعتراف می‌کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. (حداقل روزی ده آیه قرآن بخوانم). 2. پروردگارا! اعتراف می‌کنم از اینکه نمازم را بی‌معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود. (حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.) 3. خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم. (حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز توبه بخوانم). 4. خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و [برای] نماز شب هم بیدار نشدم. (حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است که شب‌های سه شنبه و شب جمعه باشد). 5. ... 6. ... شهید سید‌مجتبی علمدار کتــاب فانوس زائر، ص75-65 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 امـــام کـاظــــم (علیه السلام) از ما نيست كسى كه هر روز اعمال خود را محاسبه نكند تا اگر نيكى كرده از خدا بخواهد بيشتر نيكى كند و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر بدى كرده از خدا آمرزش بخواهد و توبه نمايد. ارشــــــــاد القــلـــــــوب، ج1، ص 182 🆔 @Ebrahimhadi
3⃣1⃣ "ثواب یا گناه" وقتی از چیزی ناراحت می‌شد، با هیچ‌کس حرف نمی‌زد و فقط سکوت می کرد. یک روز که از نماز جمعه برگشت، دیدم خیلی ساکت هست. پرسیدم: «داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می‌رسی!» با همان حجب و حیای همیشگی‌اش گفت: «کاش خانم‌ها بیشتر مراقب حجابشون بودند. امروز پرده قسمت زنونه کنده شد و بی اختیار چشمم افتاد به خانمی که چادر سرش نبود و موهاش کامل پیدا بود؛ اگه بیشتر مراعات می‌کردند، ثواب نماز ما هم با گناه آلوده نمی‌شد». شهید علی ماهانی کتــاب روز تیغ، ص48 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عــلــی (علـیـه السـلام) محفوظ بودن زن، براى سلامتى‌اش مفيدتر است و زيبايى او را با دوامتر مى كند. غــــــررالـــحـــــــــــــــــــــــكم و دررالکــلـــــــم، ص 405 🆔 @Ebrahimhadi
4⃣1⃣ "خواهش" آمده بود مهمانی، سر سفره هم نشسته بود، امّا دست به غذا نمی‌زد. زن‌دایی پرسید: «محمدعلی! مگه گرسنه نیستی؟» همان‌طور که سرش پایین بود جواب داد: «می‌تونم یه خواهشی از شما بکنم؟ می‌شه چادرتون رو سرتون کنید؟!» آن روزها یازده دوازده سال بیشتر نداشت. شهید محمد‌علی رجایی کتاب سیره شهید رجایی، ص 34 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ای فرزند آدم، از آنچه خدا حرام کرده اجتناب کن و عفت داشته باش تا از اهــل عبادت خدا محسوب گردی. ارشاد القــلوب، ترجـمه طباطبایی، ص75-74 🆔 @Ebrahimhadi
5⃣1⃣ "حساب و کتاب" یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی‌ها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا». کمی پایین‌تر اسم چند گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود. بعد رو کرد به مربی‌ها و گفت: «بیایید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و توی این برگه بنویسیم. ببینیم خدای نکرده چند بار دروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم، تهمت و بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده... . آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه، حساب کار دستمون میاد؛ می‌فهمیم چطور بنده‌ای بودیم». شهید اللهیار جابری کتــاب بحر بی ساحل، ص 96 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عـلــی (عـلیــه الســـلام) هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیب هایش آگاه شود. غــــــررالـــحـــــــــــــــــــــــكم، ص 236 🆔 @Ebrahimhadi
6⃣1⃣ "برای خدا" عملیات بیت‌المقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده. از طرف سپاه چند نفر رو انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند. من هم یکی از انتخاب شده‌ها بودم. وقتی برادرم حسن، فهمید آماده‌ی رفتن شدم، بهم گفت: «نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسرائیل انتخاب شدی، کسی هستی و مهم شدی؛ نکنه غرور بگیردت. اینم بدون که تو با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری. اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گُم نکنی». شهید حسن باقری کتــاب صنوبرهای سرخ، ص 109 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امـام صــــادق (علـــیه السلام) هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر بخاطر ذلتی که در نفس خود می یابد. وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج15، ص 380 🆔 @Ebrahimhadi
7⃣1⃣ "نامه" بعد از مدت‌ها چشم انتظاری، نامه‌اش از جبهه به دستمان رسید. پاکت نامه را که باز کردم، یک برگه‌ی کوچک داخلش بود. روی همان، نامه‌اش را نوشته بود. وقتی آمد مرخصی، گفتم: «محمد جان! اگه اونجا کاغذ پیدا نمی شه، خب از اینجا ببر». گفت: «نه مادر جان! کاغذ پیدا می‌شه، اما چون متعلق به بیت الماله، نمی‌خوام خدای نکرده چیزی از بیت المال پایمال بشه». شهید محمد مرتضوی مجموعه رسم خوبان، کتــاب تقوای مالی، ص 83 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عـلــى (علـــيه الســلام) قلم های خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم گیرید و زیادتی کلمات را حذف کنید و مقاصد و منظورها را در نظر بگیرید! بر حذر می دارم شما را از پر حرفی و پر نویسی، زیرا اموال مسلمانان نمی تواند این گونه خسارت ها را تحمل کند. الــخـــصــــــال، ج1، ص310 🆔 @Ebrahimhadi
8⃣1⃣ "حکم انفصال" حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رییس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی‌حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب». با اصرارِ ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از حجاب همسرش، از خونِ شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رییس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». شهید ابراهیم هادی کتــاب سلام بر ابراهیم، ص63-60 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود ميانهروى نمايد و به آنچه امر و نهى مىكند، دانا باشد. دعــــــــائم الاســـــــــلام، ج1، ص 368 🆔 @Ebrahimhadi
9⃣1⃣ "صندوقچه جبهه" مسلمان بودنش فقط برای خودش نبود، سعی می‌کرد اعضای خانه هم با او همراه شوند. یکی از کارهایی که برای این همراهی طرح ریزی کرده بود، صندوقچه‌ی جبهه بود! صندوق کوچکی را درست کرده بود؛ هر کس غیبت می‌کرد یا دروغ می‌گفت، باید مبلغی پول درون صندوق می‌انداخت. پول‌های صندوقچه را هم گذاشته بود برای کمک به جبهه. شهید علی‌اصغر کلاته‌سیفری کتاب گامی به آسمان، ص23 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آدمی از پرهیزگاران نمی‌شود مگر اینکه حســابرسـی او از نفسش سخت تر از حساب کشیدن او از شریکش باشد. وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج16، ص98 🆔 @Ebrahimhadi
0⃣2⃣ "نانوایی" نانوایی محل بسته بود و برای خرید نان باید مسافت زیادی را طی می‌کردیم. به محسن که تازه از راه رسیده بود، گفتم: «مادر جان! نانوایی بسته بود؛ می‌ری یه جای دیگه چند تا نون بگیری؟» گفت: «بله، چرا که نه؟» بعد موتورش را گذاشت داخل حیاط و کیسه را از من گرفت. پرسیدم: «چرا با موتور نمی‌ری؟» گفت: «پیاده می‌رم. موتور مال خودم نیست؛ بیت الماله». شهید محسن احمدزاده کتــاب فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص172 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پنج کس اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه‌ای، آنان را لعنت کرده است: آن کس که در کتاب خدا، آیه ای را زیاد گرداند و کسی که سنت و روش مرا رها کند و کسی که قضا و قدر خدا را تکذیب کند و کسی که حرمت عترت مرا که خدا واجب فرموده نگه ندارد، و کسی که اموال عمومی را به خود منحصر سازد و (تصرف در) آن را (به نفع خود) حلال شمارد. الکـــــــــــــــــــــــــافی، ج 2، ص 293 🆔 @Ebrahimhadi
1⃣2⃣ "خوش تیپ" باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه‌ها به ابراهیم گفت: «ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که می‌اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف می‌زدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی می‌خورد غیر از کشتی‌گیر. بچه‌ها می‌گفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه‌ای باشه، فقط ضرره». شهید ابراهیم هادی کتاب سلام بر ابراهیم، ص41 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عــلــی (علـیـه السـلام) زکات زیبایی، عفت و پاکدامنی است. غررالحـكم، ص 256 🆔 @Ebrahimhadi
2⃣2⃣ "روبوسی" عید و بدرقه و زیارت برایش فرقی نداشت. هر وقت می‌خواستیم روبوسی کنیم فقط پیشانی‌مان را می‌بوسید. نه فقط من، با خاله‌ها و عمه‌ها هم همین طور بود. گفتم: «ما که مَحرَمیم چرا درست روبوسی نمی‌کنی؟» با همان حُجب و حیای همیشگی‌اش گفت: «آخه خواهرِ من! دلیلی نداره صورت زن‌ها رو ببوسم، فقط صورت مادر رو می‌بوسم. می‌ترسم در غیر این صورت به گناه بیفتم». شهید شعبان قاضی‌پور آرشـیو مؤسسه فرهنـگی مطـاف عشق 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر گاه یکی از محارم خود را که به بلوغ جنـسی رسـیده، ببوسد؛ بین دو چشم و سر او را ببوسد و از بوسیدن گونه و دهان خودداری کند. مســـتدرك الوســــــــــايـل، ج9، ص 72 🌐 @Ebrahimhadi
1⃣ 💠تو هیچی نیستی...💠 🌱چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دوره‌اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی می‌رسید، امان نمی‌داد؛ شروع می‌کرد به بوسیدن. مخمصه‌ای بود برای خودش. خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این‌قدر بهت اهمیت می‌دن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجی‌هایی...». "شهید مهدی زین‌الدین" کتــاب 14 سردار، ص30-29 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام صـادق (علـــيه الســلام) در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده‌اند. پس هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند. 📚الکافی، ج2، ص122 《 کانال @Ebrahimhadi
💠اوج خونسردی💠 🌱بچـه‌هـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آن‌قدر گرم بود که هیچ‌کس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچه‌ها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچه‌ها بی‌معطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار می‌کردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظه‌ای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همین‌طور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستی‌اش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچه‌ها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم». "شهید ابراهیم هادی" کتــاب سلام بر ابراهیم 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امام حسين (عليه‏السلام) : با گذشت‏تريـن مـردم، كـسى است كـه در زمان قـدرت داشـتن، گـذشت كند. 📚بحـارالانوار، ج71، ص 400 《 کانال @Ebrahimhadi
💠 "پوشش زیر آوار" 💠 یک بار زمان جنگ رفتم خانه‌شان؛ درست همان زمانی که بمباران‌های هوایی، امانِ مردم را بریده بود. اواخر شب، وقتی می‌خواستیم بخوابیم، گلدسته را با پوشش و حجاب کامل دیدم! با تعجب پرسیدم: «دخترم کاری پیش اومده؟ جایی می‌خوای بری؟!» گفت: «نه. پدر جان! اینجا هر لحظه ممکنه بمباران هوایی بشه، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم و به همین خاطر باید آمادگی کامل داشته باشیم تا وقتی بدن ما رو از زیر آوار در میارن، حجابمون کامل باشه». "شهیده گلدسته محمدیان" کتــاب چهار فصل عشق، ص68 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حیا و عفت نیکو است و از زنان نیکوتر است. 📚نهج الفصاحه، ص 578 《 کانال @Ebrahimhadi
💠خواهش💠 آمده بود مهمانی، سر سفره هم نشسته بود، امّا دست به غذا نمی‌زد. زن‌دایی پرسید: «محمدعلی! مگه گرسنه نیستی؟» همان‌طور که سرش پایین بود جواب داد: «می‌تونم یه خواهشی از شما بکنم؟ می‌شه چادرتون رو سرتون کنید؟!» آن روزها یازده دوازده سال بیشتر نداشت. "شهید محمد‌علی رجایی" کتاب سیره شهید رجایی، ص 34 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ای فرزند آدم، از آنچه خدا حرام کرده اجتناب کن و عفت داشته باش تا از اهــل عبادت خدا محسوب گردی. 📚ارشاد القلوب، ترجمه طباطبایی، ص75-74 《 کانال @Ebrahimhadi
💠"غیبت"💠 مجالس مهمونی یکی از جاهائیه که بستر برای حرف زدن از دیگران آماده‌ی آماده‌س. توی یکی از همین مهمونی‌ها، منم مثل بقیه شروع کردم به حرف زدن در مورد یکی از آشناها. وقتی از مجلس برمی‌گشتیم، محمد گفت: «می‌دونی غیبت کردی! حالا باید بریم درِ خونه‌شون تا بگی پشتِ سرش چی گفتی». گفتم: « اینطوری که پاک آبروم می‌ره». با خنده گفت: «تو که از بنده‌ی خدا این‌قدر می‌ترسی، چرا از خودِ خدا نمی‌ترسی؟!» همین یه جمله برام کافی بود تا دیگه نه غیبت کننده باشم و نه شنونده‌ی غیبت. شهید محمد گرامی🌷 📚کتـاب دل دریایی، ص71-70 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر كس امر به معروف و نهى از منكر نمايد، جانشين خدا در زمين و جانشين رسول اوست. 📚مسـتدرك ‏الوسـايـل، ج12، ص179 《 کانال @Ebrahimhadi
💠ورزش شبانه💠 «دانشجو بابایی، ساعت دو بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند!» این جمله یکی از داغ‌ترین خبر‌هایی بود که بولتن خبری پایگاه "ریس" آمریکا چاپ کرده بود. عباس گفت: «چند شب پیش، کلنل "باکستر" فرمانده پایگاه و همسرش که از یه مهمونی شبونه بر می‌گشتند، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند». گفتم: «خوابم نمی اومد؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم». هر دو با تعجب نگاهم کردند. فهمیدم جوابم قانع کننده نبوده. ادامه دادم: «مسائلی که اطرافم می گذره باعث می‌شه شیطان با وسوسه هاش من رو به گناه بکشه. در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم». حرفم که تموم شد، تا چند دقیقه بهم می‌خندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسائل جنسی داشتند، نمی تونستند رفتار من رو درک کنند. شهید عباس بابایی🌷 📚کتــاب پرواز تا بی نهایت، ص36 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌱امام صادق (عليه‏السلام) : از نگــــاه [ناپاک] بپرهیزید که چنـین نگـاهـى تخم شهـوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است. 📚تحف ‏العقول، ص 305 《 کانال @Ebrahimhadi
💠ثواب یا گناه💠 وقتی از چیزی ناراحت می‌شد، با هیچ‌کس حرف نمی‌زد و فقط سکوت می کرد. یک روز که از نماز جمعه برگشت، دیدم خیلی ساکت هست. پرسیدم: «داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می‌رسی!» با همان حجب و حیای همیشگی‌اش گفت: «کاش خانم‌ها بیشتر مراقب حجابشون بودند. امروز پرده قسمت زنونه کنده شد و بی اختیار چشمم افتاد به خانمی که چادر سرش نبود و موهاش کامل پیدا بود؛ اگه بیشتر مراعات می‌کردند، ثواب نماز ما هم با گناه آلوده نمی‌شد». شهید علی ماهانی 📚کتــاب روز تیغ، ص48 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عــلــی (علـیـه السـلام) محفوظ بودن زن، براى سلامتى‌اش مفيدتر است و زيبايى او را با دوام‏تر مى ‏كند. 📚غـررالحكم و دررالکلم، ص 405 《 کانال @Ebrahimhadi
💠حساب و کتاب💠 یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی‌ها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا». کمی پایین‌تر اسم چند گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود. بعد رو کرد به مربی‌ها و گفت: «بیایید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و توی این برگه بنویسیم. ببینیم خدای نکرده چند بار دروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم، تهمت و بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده... . آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه، حساب کار دستمون میاد؛ می‌فهمیم چطور بنده‌ای بودیم». شهید اللهیار جابری🌷 کتــاب بحر بی ساحل، ص 96 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 امــام عـلــی (عـلیــه الســـلام) هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیب هایش آگاه شود. 📚غررالحكم، ص 236 《 کانال @Ebrahimhadi
💠حکم انفصال💠 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید. پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رییس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی‌حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب». با اصرارِ ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از حجاب همسرش، از خونِ شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رییس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». شهید ابراهیم هادی کتــاب سلام بر ابراهیم 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود ميانه‏روى نمايد و به آنچه امر و نهى مى‏كند، دانا باشد. 📚دعائم الاسلام، ج1، ص 368 《 کانال @Ebrahimhadi
💠نانوایی💠 نانوایی محل بسته بود و برای خرید نان باید مسافت زیادی را طی می‌کردیم. به محسن که تازه از راه رسیده بود، گفتم: «مادر جان! نانوایی بسته بود؛ می‌ری یه جای دیگه چند تا نون بگیری؟» گفت: «بله، چرا که نه؟» بعد موتورش را گذاشت داخل حیاط و کیسه را از من گرفت. پرسیدم: «چرا با موتور نمی‌ری؟» گفت: «پیاده می‌رم. موتور مال خودم نیست؛ بیت الماله». شهید محسن احمدزاده🌷 📚کتــاب فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص172 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 رسول خدا (ص) : پنج کس اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه‌ای، آنان را لعنت کرده است: آن کس که در کتاب خدا، آیه ای را زیاد گرداند و کسی که سنت و روش مرا رها کند و کسی که قضا و قدر خدا را تکذیب کند و کسی که حرمت عترت مرا که خدا واجب فرموده نگه ندارد، و کسی که اموال عمومی را به خود منحصر سازد و (تصرف در) آن را (به نفع خود) حلال شمارد. 📚الکافی، ج 2، ص 293 《 کانال @Ebrahimhadi
💠روبوسی💠 عید و بدرقه و زیارت برایش فرقی نداشت. هر وقت می‌خواستیم روبوسی کنیم فقط پیشانی‌مان را می‌بوسید. نه فقط من، با خاله‌ها و عمه‌ها هم همین طور بود. گفتم: «ما که مَحرَمیم چرا درست روبوسی نمی‌کنی؟» با همان حُجب و حیای همیشگی‌اش گفت: «آخه خواهرِ من! دلیلی نداره صورت زن‌ها رو ببوسم، فقط صورت مادر رو می‌بوسم. می‌ترسم در غیر این صورت به گناه بیفتم». شهید شعبان قاضی‌پور 📚آرشیو مؤسسه فرهنـگی مطاف عشق 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 🌺رسول خدا (ص) : هر گاه یکی از محارم خود را که به بلوغ جنـسی رسـیده، ببوسد؛ بین دو چشم و سر او را ببوسد و از بوسیدن گونه و دهان خودداری کند. 📚مستدرك ‏الوسايـل، ج9، ص 72 《 کانال @Ebrahimhadi