#برش_کتاب |📚دختر شینا
🌱خاطرات همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر
#کتاب_پیشنهادی_رهبر
یکدفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.» این اولین باری بود که این حرف را میزدم.. دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و هایهای گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشهای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگانلنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانهام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را میلرزانی و میفرستیام دم تیغ.» من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟!
تکلیف چیز دیگری است..
@ebrahimhadi_yazd
#برش_کتاب |📚خاطرات سفیر
🌱خاطرات دانشجوی ممتاز ایرانی به عنوان یک بانوی مسلمان در فرانسه
#کتاب_پیشنهادی_رهبر
🔺 چند سال پیش وقتی برای تحصیل وارد فرانسه شدم فکر میکردم فقط یک دانشجوی دکترای طراحی صنعتی هستم. اما دقایق زیادی نگذشت تا بفهمم پیش از اینکه دانشجو باشم در هر مقطع یا هر رشته ای نماینده ایرانم و رفتار و گفتارم بیش از اینکه معرف من باشند معرف یک مسلمان ایرانی است. برای کسی مهم نبود من چه میکنم و چه میخوانم.
من شدم ایران و باید پاسخوگوی همه ی نقاط و ضعف ایران می بودم
چیزی که اطرافیانم میخواستند بدانند پاسخ سوالات و شبهات ذهنشان بود درباره ی هر چه به ایران مربوط میشد
مسئولیتم خیلی سنگین تر از آن بود که فکرش را میکردم و اینچنین بود که سفیر ایران شدم و حافظ منافع کشور و مردمش ...»