eitaa logo
کانال مهدی ابراهیمی
7.3هزار دنبال‌کننده
475 عکس
111 ویدیو
15 فایل
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست 📌 تأملات حجة الاسلام و المسلمین مهدی ابراهیمی instagram.com/ebrahimi_mahdi110 t.me/ebrahimi_mahdi110 http://virasty.com/ebrahimi_mahdi110 📞 ارتباط با ما : @Admin1786
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ قسمت ششم : فاز سنگین «فازش چیه ؟» ای که درباره دل گفته بودم، میتونست یه اعتراض باشه که رفته تو جلد سؤال امّا‌ یه سؤال شد که رفت تو جلد خودم و حسابیِ حسابی خاطره هام رو شخم‌ زد، یادم اومد از یه خداحافظی مجازی، که فرصت‌نکردیم جوابش رو بدیم. بیچاره رفیقم، خیییییلی دوسش داشت، روزش تقسیم میشد به دوبخش ، یه بخشیش رو با خودش بود و یه بخشیش رو با خیالش، حتی حاشیه کتاب هاشم از پس لرزه های محبتش قسر در نمیرفتن، همه رو آروم آروم رها کرد تا یکی از این همه رو داشته باشه، اما چشمش روز بد دید ، روزی که بعد کلی لاو ترکوندن یه طرفه، طرف مقابل به جای گفتن، عمل کرده بود : بلاک و تمام . کلی به این در و اون در زد که یه جوری برش گردونه ولی هیچ دری براش باز نشد، فاز عکسای پروفایلش روز به روز سنگین و سنگین تر میشد، تا این که یه روز تو بیوش نوشت : «دیگه تاب بیتابی ندارم، خدافظ»؛ آخه از کجا باید میفهمیدیم وسط یه عالم جمله بی حس دنیای مجازی، این جمله پشتش کلی درد داره ، ما نفهمیدیم و دیر شد اما چرا دلش با یه سلام به سراغ خداحافظش نرفته بود، چرا بهش نگفته بود، اونی که از اینجا میره خود بیتابته و بیتابی مال جسمت نیست که با مرگ پیش ما بذاری و خودت خوشحال در بری، شنگول، اونی که باید باهاش کات کنی بدنت نیست؛ بیتابیه پس واستا و جون بکّن تا اونو از خودت بکّنی. بعد زیر و رو شدن خاطره هایی که یکیشو براتون گفتم، «فازش چیه؟» رو برق سه فاز گرفت، مرد قصّمون حرفش دوتا شد و اون سؤال تعجبی تبدیل شد به یه تشکر داش مشتی : دمت گرم حضرت دل ، تو این تنهائیا تنهامون نذار 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
♨️ قسمت هفتم : دکتر بازی دفعه اولم نبود که کشتیام غرق میشد ، بار اولم نبود که جونم به خاطر این همه غذاهای چرتی که به خوردش میدادم، حالت تهوع داشت و با زبون خوش فریاد میزد: بابا این چیزایی که میخوای منو باهاش بسازی، داره فاتحمو‌ میخونه، امّا دفعه اولم بود که این صدا تو نطفه خفه نمیشد، دفعه اولم بود که اعتراض درونم علیه خودم این قدر داشت گسترده میشد آخه خسته شده بودم از همه نسخه هایی که دردی از دردای نویسندشونم درمون نمیکردن ، نسخه هایی که به جای گرفتن دسته گل به آب افتاده، سعی میکردن سوت زدن و طبیعی کردن رو یادم بدن؛ ضد حساسیت که مشکل رو برطرف نمیکنه، فقط هشدارامون رو غیر فعال میکنه و گوشی وجودمون رو میذاره تو حالت سقوط. هر بار که دل و دارودسته اش میومدن تو کافه خنده های الکی و میزدن زیر میز و همه چیز رو به هم میریختن، تا میومدم کرکره ها رو بکشم پایین و با حضرت دل خلوت کنم ، یه عده از رفقای دل سوز ، میریختن سرم و از چیه داداش تو لکی و نبینیمت این جوری ، قدم به قدم میرفتن سمت نسخه هایی که لبخند چپه شده رو برگردونن سرجاشو و دل رو از کافه ظاهر بندازن درون درون درون، یه جایی که حالا حالاها صداش به گوشم نرسه و بساط قهقهه هام رو به هم نزنه، این نسخه های ناموفق، خرجِ گرفتن یه نسخه پر هزینه از دست جناب تجربه شد : دردت نهفته به ز طبیبان مدّعی باشد که از خزانه غیبت دوا کنند 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
آداب بندگی ج۲۶.mp3
8.36M
🌹هیس ، قرار دارم عروس دولت قرآن ، حجاب آنگه براندازد که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا والصلوة کذلک @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
نفی خواطر.pdf
429.1K
🌹کنتُ بوّاباً لقلبی جزوه بالا : یا همان قدسِ شریفِ اهالی جهاد اکبر است.‌ ان شاءالله که با پاکسازی آسمانش و حضور هواپیماهای جنگی عشق ، تمام مراکز خودخواهی جانمان با خاک‌ یکسان شوند @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
آداب بندگی ج۲۷.mp3
5.76M
🌹بی سحر بی خبر ز زهد نیست به میخانه گر نمی آیند هلاک بستر گرمند و مرده خوابند @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
کانال مهدی ابراهیمی
♨️ قسمت هفتم : دکتر بازی دفعه اولم نبود که کشتیام غرق میشد ، بار اولم نبود که جونم به خاطر این همه
♨️قسمت هشتم : انسان ساز تجربی نسخه جناب تجربه، پرونده چه مرگمه رو برد و گذاشت تو آدمصندوقِ قلبم، منم خوشحال که دست هر چی مدعیه از نسخه دادن برا مریضمون کوتاه شده که ییهو سر و کلّه مدعی اصلی پیدا شد، فکرشم نمیکردم که یه خودْ پزشک پندارِ قهّار با دسترسی آزاد به پرونده های درونم ، تو خودِ خودم مطب داشته باشه، یه بازیگری که بسته به حالِت با نسخه های قلابیش سر کارت میذاره، یه روز با نسخه خنده بر هر درد بی درمان دواست، راهی داروخانه خندوانت میکنه و روز بعد با نسخه بی خیالِش، تو سر و صداهای فضای مجاز، حواست رو از دردِ حقیقت پرت میکنه، یه بار دنبال اینه که دردارو با مشت بکوبه به کیسه بوکس یا با فریاد خالی کنه تو هوای آزاد ، یه دفعه هم خیلی روشنفکرطور میره سراغ کتاب درمانی و چهارتا کتاب میذاره تو سبد مطالعت، تهشم وقتی آخر شب بعد همه شلوغ کاریا میبینی خلوت و آروم نیستی، یه معنویت موضعی بهت تزریق میکنه تا در کمال آرامش بخوابی، این به در و دیوار خوردنهای مکرّر باعث شد بفهمم این پزشک داخلی هم یه انسان ساز تجربیه و کاری جز اسکی رفتن از رو دست دکترهای خارجی و شنا کردن تو رودخونه باورهای عمومی جامعه نداره، این از این جا موندگی و از اونجا روندگی رسوندم به الانی که کنار تخت خودم خسته و درمونده نشستم 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @ebrahimi_mahdi110 ✍ 💔✍ ✍💔✍
🌹 سوخته گرمای عشق،اثر سوختگی را به بدنش هم کشانده بود در شهر سوخته ها، تن هم سفره نشین محبت میشود و جان آتشفشان ها همراهان بی جانشان را هم در سرمای حس فراق تنها نمیگذارد. امروز، مثل همه روزهای قبل سوخته ترین آدم روی زمین ، جان همه هستی است، اگر به قلبش نزدیک شویم هر چقدر هم بدن باشیم ، برایمان سهمی از سوختگی خواهد بود 🌹مزار مرحوم آیت الله انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه @ebrahimi_mahdi110 🕌 🌹🕌 🕌🌹🕌
🌹 او سایه بود در گوشه ای از نورستان تخته فولاد کوه توحیدی پر جنب و جوش آرام ایستاده بود صدای عشق بابارکنا از قرن هشتم خاموش نشده و مزارش امروز هم درس توحید میداد ، روی سنگ مزار بابا رکن الدین، سایه ای نقش بسته بود ، بابا سایه بود و هیچ استقلالی از خود نداشت سایه آیه بود، نشانه ای از صاحبش ، سایه وابسته بود و دقیقا همان که سایه ساز میخواست @ebrahimi_mahdi110 🇮🇷 🌹🇮🇷 🇮🇷🌹🇮🇷
آداب بندگی ج۲۸.mp3
5.3M
🌹هشدار ملکوتی درروایت است که شب ها آسمانی ها به دعوت خفته ها می آیند تا برای پرواز بیدارشان کنند، چون سه بار نشنیده گرفته شوند، میروند و آن گاه این شیطان است که آلودگی هایش را روانه این گوش بیهوش میکند خدایا، فرشته ها بی امر تو‌ کاری نمیکنند آن ها را تو فرستاده ای تا بار دیگر پای دلم را به میخانه ات باز کنی ببخش اگر گوش جانم آنقدر سنگین شده که پیام آسمان را دریافت نمیکنم ببخش اگر شیطان با چراغ سبز غفلتم معبر جانم را آلوده کرده است @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
🌹خبری از اثری تو کانال مجله دانش آموزیمون ، یه بخش با عنوان فیلترشکن داشتیم ، قرار بود اون سوی مرزها رو بدون فیلتر سیاه یا سفید ببینیم تا با مشاهده گسترده تر راههای طی شده ، نرفتنی ها رو تکرار نکنیم و برای رفتن رفتنی ها از الگوهای موفق الهام بگیریم. خوندن کتابِ «دور دنیا با هشتاد تومان» پای ما رو به خونه پروفسور دولتی باز کرد. رفتیم تا از دیده هاشون بشنویم و یافته های حاصل از گفتگومون رو با رفقامون به اشتراک بگذاریم. امروز خبر پرواز پروفسور عزیزمون از قفس دنیا رو شنیدم، عزیزی که دیروز برای ما اثر بود و امروز خبر شده بود، خواستم با انتشار خبری از اون اثر که در آرشیو مجازیمون داشتیم ، در حقیقت روح مهربونشون رو مهمون فاتحه ها و صلوات های دوستان کانال کنم @ebrahimi_mahdi110 ◼️ 🌹◼️ ◼️🌹◼️
19.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹همان که گفتی کردم امیدواریم امروز که این خاک‌را زیر آن خاک گذاشتند و به دیدار حضرت دوستت رسیدی، بتوانی بنده وار بگویی : آنچه گفتی کردم @ebrahimi_mahdi110 ◼️ 🌹◼️ ◼️🌹◼️
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹عروسی مرگ اون تلخ وشی که به ذائقه بعضیا خوش نمیاد چه قدر برای بعضیای دیگه شیرین و خواستنیه چرا شیرین نباشه وفتی اونو یه عروسی میدونن که اونا رو به محبوبشون میرسونه @ebrahimi_mahdi110 ◼️ 🌹◼️ ◼️🌹◼️