🏴 اشک چشم مشک
دستها رفت برود
تیرها بر بدن نشست بنشیند
این ها منم
و آن مشک برای حسین
مشک که شکر خدا سالم است
اما
تیر که به مشک نشست
تو بگو ساعت شنی جان عمو را چرخاندند
با قطره قطرهاش عمو جانمان آب میشد
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 تا علمدار حرم از حال رفت
گفتند حضرت امالبنین
بعد از هر خبر
از سیدالشهداء میپرسید
تا سه خبر اول را میفهمم
اما بعد از خبر حضرت قمر
دیگر جای سؤالی نیست
معلوم است چه میشود :
تا علمدار حرم از حال رفت
یوسف زهرا سوی گودال رفت
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 حکم آنچه تو فرمایی
هر کسی تو را میشناخت، میدانست که گویی قد و قامتت را خدا آفریده برای نرم کردن گردن سرکشان و خرد کردن استخوان ستم پیشگان، چه کسی می دانست می خواهی شهد شهادت بنوشی در مسیر آب آوردن برای کودکان؟!
تو وقتی فهمیدی به جای قبضه شمشیر، باید مشک آب در مشت بگیری و بر دوش بیندازی، احساس بطالت نکردی؛ زیرا بوی مُشک سعادت را از مَشک استشمام کردی، مَشکی که باید بر دوش میگذاشتی و به سوی نهر آب میرفتی
چرا جنس بندگی مایی که این قدر دوستت داریم، با جنس بندگی تو فرق میکند؟
ما وقتی مأمور می شویم به آنچه برایش آفریده شده ایم، احساس بطالت می کنیم، مثل :
همان مادری که وقت مادری کردن، پنجه های تیز بدبختی را روی گلوی خویش احساس میکند.
اگر خدا بخواهد ما را چون تو بیازماید، چهخاکی باید بر سر بریزیم عباس!
📚 در میان روضه هایت زندگی کردن خوش است ص۷۶
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 ستون آسمانها
الله الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها
آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس
مرغ دل خانه گریبان تو دارد عباس
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
کانال مهدی ابراهیمی
❤️ محبوبِ حسین جان (۶) وقتی میفهمی نماز دیدارِ خصوصی با حضرت دوسته و همون حقیقتیه که پدرِبندگانخ
1_5972824553.mp3
32.43M
❤️ محبوبِ حسین جان (۷)
عمود نماز را باید چنان اقامه کنیم که همه زندگیمان زیر خیمهٔنماز جا شود و بوی ذکر خدا بگیرد
🏴 هیأت رأیةالهدی|شب نهم محرم۱۴۴۵
https://eitaa.com/joinchat/1740308553Cc8382dc76a
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 اوست که همچون حسین
زندهٔ جاويد کيست؟کشتهٔ شمشيردوست
کآب حيات قلوب ازدم شمشير اوست
گر بشکافی هنوز خاک شهيدان عشق
آيد از آن کشتگان زمزمهٔ دوست دوست
آن که هلاکش نمود ساعد سيمين يار
باز به آن ساعدش کشته شدن آرزوست
بندهٔ يزدانشناس موتوحياتش يکيست
زانکهبهنورخداش، پرورشطبع و خوست
آن شجري را که حق بهر ثمر پروريد
بانگ «أنا الحق» زند تا ابد از مغزوپوست
عاشق وارسته را با سر و سامان چه کار؟
قصهٔناموسوعشقصحبتسنگوسبوست
عاشقديداردوستاوستکههمچونحسين
زردیرخسارِاو،سرخ زخون گلوست
دوست به شمشير اگر پاره کند پيکرش
منت شمشيردوستبربدنش موبهموست
گر به اسيری برند عترت او دشمنان
هرچه زدشمن براو،دوست پسنددنکوست
تا بتواني فؤاد در غم او گريه کن
بر تو ازين آبِ رو، نزد خدا آبروست
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 میخواهیم برویم کربلا
آیت الله بهجت رضوان الله علیه:
مجلس روضه را حساب بکنید که کربلاست. آن آقا بالای منبر میگفتهاست :
وقتی میخواهید به روضه بروید، اگر از شما سؤال کردند که کجا میخواهید بروید؟ نگویید میخواهید بروید روضه بگویید:
میخواهیم برویم کربلا
📌خدایا،برای حضور در عصر عاشورای کربلاکمکمان کن🤲
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴 اندکی مثل عاشقان
امشب در مواساتی
بسیار بسیار شکسته بسته
این جوری بخوابیم
یه امشب رو
هلاک بستر گرم
و بالش نرم، نشیم
اغیار و دیگران
ز زهد نیست به میخانه گر نمیآیند
هلاک بستر نرمند و مرده خوابند
#بهعاشقانبرسانید
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
❤️ اکسیرسنجی
اگه تو دورههای تکمیلی همراه «اکسیر» شدی، خوشحال میشم نظری، نکتهای، سؤالی، انتقادی، پیشنهادی و خلاصه هر حرفی که درباره این دوره به نظرت میرسه رو باهام به اشتراک بذاری :
https://nazarbazi.timefriend.net/16906411341862
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴السلام علیک یا بقیةالله
همان وقتی که خنجر
از تن خورشید سر میخواست
امامت از دل آتش چنان ققنوس برمیخاست
علی باشی و در میدان نجنگی،
داغ از این بدتر؟
خدا او را به بزم عشقبازی
شعلهور میخواست
📝سید حمیدرضا برقعی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
🏴السلام علیک یا بقیةالله
مثل من هیچ کس در این عالم
وسط شعله ها امام نشد
در شروع امامتش چون من
این قدر دورش ازدحام نشد
لشکری از مغیره میآمد
خیمه غارت شد و در آتش سوخت
غیر زهرا به هیچ معصومی
این قدر گرم احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست :
لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود اسم من اما
خواستم پا شوم ز جام ... نشد
به لب تشنهٔ علی اصغر
به لب تیز ذوالفقار قسم
تا به امروز هیچ شمشیری
این قدر تشنه در نیام نشد
رفتن شاهزادهای چون من
بهاسیری به یک طرف اما
در سفر این قدر غل و زنجیر
گردن بنده و غلام نشد
آهِ زینب و صیحهٔ شلاق
تا شنیدم ، از اسب با زنجیر
خویش را بر زمین زدم امٕا
باز هم آن صدا تمام نشد
تل و گودال و نعل و علقمهآه
ذوالجناح و لب و گلو انگار
مثل زینب کسی دلش اینقدر
خون ز تکرارحرف لام نشد
این چهل سال گریه ام شاید
از همان روزاربعین باشد
هرقدر عمه سعی کردصبور
به حسینش کندسلام نشد
دیدم اززیر چادرش زینب
گفت طوری که نشنودعباس
رنجها دیدهام حسین !اما
هیچ جایی شبیه شام نشد
📝 قاسم صرافان
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴
کانال مهدی ابراهیمی
❤️ محبوبِ حسین جان (۷) عمود نماز را باید چنان اقامه کنیم که همه زندگیمان زیر خیمهٔنماز جا شود و
1_5972901983.mp3
21.21M
❤️ محبوبِ حسین جان (۸)
حکایت سجدههایی که از آنها زمزمهٔ دوست دوست به گوش میرسد
🏴 هیأت رأیةالهدی|شب دهم محرم۱۴۴۵
https://eitaa.com/joinchat/1740308553Cc8382dc76a
🏴
🌹🏴
🏴🌹🏴