@ebteda_ir
🔺جای مردم در اقتصاد
نگاهی به دو انحراف در معنای مشارکت مردم در اقتصاد
موضوع #مشارکت مردم در اقتصاد، سالهاست تحتالشعاع مفهوم #سرمایهگذاری قرار گرفته و عملاً منتفی شده است.
در این اتفاق، دو انحراف مشهود است:
یک. مراد از مشارکت، صرفاً مشارکت مالی و مراد از سرمایه، صرفاً دارایی مالی (پول) شده است. سایر شکلهای سرمایه، به نفع پول، بیارزش شده است. صاحبان فکر، ایده، دانش، فناوران، و حتی توانمندان و کسانی که عرضهی کار کردن دارند، در این فرهنگ معیوب، هیچ سرمایهای ندارند. بنابراین از گردونهی «مشارکت» به بیرون پرت میشوند. این پولمالی شدنِ معنای مشارکت، در همهی عرصههای اجتماعی، اتفاق افتاده است و نه صرفاً در ساحت اقتصاد.
دو. پس از آنکه مراد از سرمایه، صرفاً سرمایهی مالی (پول) شد، انحراف دوم شکل میگیرد و آن اینکه سرمایه، صرفاً به #داراییهای_درشت معطوف است که لزوماً و منحصراً در اختیار افراد معدودی است.
به این ترتیب، حتی با معیار میزان دارایی مالی نیز جایی برای صاحبان داراییهای خرد و متوسط، در فضای اقتصاد وجود ندارد.
معنای سادهی این دو انحراف این است که فضای اقتصاد، در انحصار چند ابَرسرمایهدار (شخصی و شبهدولتی) است و اکثریت مردم، فاقد سهم و سود متناسب از مجموعهی فعالیتهای اقتصادی کشور و کارگرِ روزمزد یا مصرفکنندهی منفعل کالا و خدمات این ابرسرمایهدارها هستند.
بدیهیست که از چنین ترکیبی در فضای اقتصاد، عدالت اجتماعی بیرون نخواهد آمد. بلکه هرچه بیشتر، زمینههای نابرابری تشدید و تقویت خواهد شد.
مردم دنبال جایی واقعی برای خود در اقتصاد هستند؛ دنبال #عاملیت در اقتصاد.
@ebteda_ir
🔺تنش در شورا!
▪️این قسمت: شهرداری و حمایتهای فرهنگی و هنریاش
در جلسهٔ اخیر شورا، برای لحظاتی صدایم بلند شد و نسبت به ذلیلانگاری شورا اعتراض کردم. ویدیوی این صحنه بلافاصله با تیترهایی مانند #تنش_در_شورا و... چرخید و خیلیها دلیل این عصبانیت را جویا شدند. موضوع مهمیست، لطفاً چند دقیقه وقت بگذارید و این متن مختصر را مطالعه بفرمایید. 👇
از چندی قبل #شیوهنامه_حمایت از توسعهٔ فرهنگ و هنر در شورای شهر تبریز بررسی میشود.
اما ماجرای این شیوهنامه چیست؟
۱. شهرداری، ارقام قابل توجهی در زمینهٔ فرهنگی، اجتماعی و هنری هزینه میکند؛ سال۱۴۰۳ حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان پیشبینی شده. تقریباً ۶۰۰ میلیارد برای زیرساخت فرهنگی و ۴۰۰ میلیارد برای برنامه و فعالیت فرهنگی.
۲. جامعهٔ فرهنگیوهنری شهرمان، توقع دارد که این هزینهکردها #عادلانه و #شفاف باشد. مجموعهٔ شورا و شهرداری، با مراجعات و مطالبات گستردهٔ اصحاب فرهنگ و هنر برای #حمایت و #مشارکت روبروست. پاسخ اصولی، شفاف و قاعدهمند به درخواستها، کمترین توقع آنها از مدیریت شهریست.
۳. شورا و شهرداری چگونه به این درخواستها پاسخ میدهند؟
به شیوههای متعارف: مبتنی بر #رایزنی، #چانهزنی، مکاتبه، #وساطت، #ارجاع، بررسی توسط مدیران و... .
آیا این شیوهها پاسخگو بوده؟ شاید گاهی پاسخ داده باشد، اما همیشه اینطور نیست و همواره، پرسشهایی در اینباره که «چرا شهرداری از فلان اثر و گروه حمایت کرد یا از بهمان اثر و گروه حمایت نکرد» وجود دارد.
۴. شورای شهر در مقام سیاستگذار، مکلف است زمینههای حمایت عادلانه و شفاف شهرداری از فعالیتهای فرهنگیوهنری را فراهم کند.
کمیسیون فرهنگی-اجتماعی شورا، در فرآیندی طولانی، سازوکاری شفاف و نظاممند با #مشارکت و محوریت #ذینفعان_اصلی برای نحوهٔ حمایت شهرداری از هنرمندان و فعالیتها و رویدادهای فرهنگیوهنری تدوین کرده و برای تصویب به شورا فرستاد. شهردار و گروهی از اعضای شورا با این شیوهنامه مخالفند؛ با استدلالهایی مانند:
+ وقتی شهرداری خودش میداند چه کند، چه نیازی به شیوهنامهٔ شوراست؟
+ نباید گذاشت در بودجهٔ شهرداری برای هنرمندان حق ایجاد شود!
+ خود شورا مورد به مورد برای هر درخواست حمایت از سوی هنرمندان تصمیم بگیرد!
و...
۵. سه هفته در صحن شورا بحث شد. با پیش کشیده شدن مباحث فرعی و عجیبوغریب، رئیس شورا برای رفع مناقشه، یک هفته فرصت داد تا شهرداری مجدداً نظرات اصلاحی خود را به کمیسیون فرهنگی ارائه کند تا لحاظ شود. چند هفته گذشت اما هیچ نکتهای از شهرداری نیامد. این هفته که بررسی ادامهٔ شیوهنامه در دستور جلسهٔ شورا قرار گرفت، مدیرعامل سازمان فرهنگی ادعا کرد که شورا چیزی از ما نخواسته! و باید فرصت بیشتری به ما بدهید. او در حالیکه شیوهنامه را در دستانش لوله کرده بود، بهطرز تحقیرآمیزی گفت: «این شیوهنامه را یک کارشناس کمیسیون فرهنگی نوشته!» که یعنی ارزش بررسی ندارد!
این موضع، فارغ از اینکه با هدف سنگاندازی و مانعتراشی برای تصویب شیوهنامه صورت میگرفت، رسماً توهین به شورا بود. کاری که البته قبلاً هم از برخی افراد دیگر هم سر زده و متاسفانه پاسخ درخوری نگرفتهاند!
۶. این قبیل موضوعات، محک خوبی برای مقایسهٔ دیدگاهها در شورا و شهرداریست.
دیدگاهی که برای شورا شأن #سیاستگذاری قائل نیست و مدام خود را به حاشیه میبرد و فرعی میکند و ترجیح میدهد بهجای سیاستگذاری و #نظارت، خود را با شهرداری هماهنگ کند.
و دیدگاهی که نمیخواهد شورا را تا سرحدِ #دستگاه_تایید و تصویب و #تجلیل پایین بیاورد و سیاستگذاری و نظارت را تعلیق کند و به نظارهٔ عملکرد شهرداری بسنده کند.
بگومگوها دقیقاً بر این اساس اتفاق میافتد؛ هرچند بیانها و ادعاها و تبلیغات چیز دیگری بسازد.