eitaa logo
ابتدا (نوشته های روح الله رشیدی)
235 دنبال‌کننده
18 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
@ebteda_ir 🔺کارآمدی، پول، پروژه! کارآمدی برای نظام‌های سیاسی مقولهٔ مهمی‌ست؛ آنها به اعتبار این ویژگی، در جامعه توانمند می‌شوند. در کشور ما، این مفهوم مورد توجه قرار گرفته و به‌صورت خفیف به یکی از محورهای مقایسه و طبقه‌بندی اشخاص و جریان‌های سیاسی تبدیل شده است. اما مرور ادبیات مرتبط با کارآمدی در دههٔ گذشته، نوعی تقلیل/تحریف معنا را از این مفهوم گزارش می‌کند. یک. کارآمدی، در پیوند انحصاری با شناخته می‌شود؛ اصالت پروژه، فارغ از نسبت پروژه با مسئله یا کلان‌مسائل جامعه. بر این مبنا، مدیرانی که خود را کارآمد می‌دانند، می‌کوشند هر طور شده در دورهٔ مدیریتشان، یک یا چند پروژه تعریف کنند تا توانایی خود را در مدیریت به رخ بکشند! آفتِ پروژه‌تراشی (پروژه‌های غیرضروری، تشریفاتی و فاقد اولویت) محصول این رویکرد است. دو. مراد از پروژه لزوماً/غالباً اعم از پل، جاده، ساختمان و... است. کارآمدی را کمتر در نسبت با سایر ساحات و عرصه‌ها به رسمیت می‌شناسند؛ برای مثال، شاخص‌هایی مانند عدالت اجتماعی، رفع نابرابری، مبارزه با فساد، تاثیر فرهنگی و اجتماعی، ملاحظات زیست‌محیطی و... در اطلاق کارآمدی به مدیران، وجه چندانی ندارند. همین‌که مدیر بتواند یک پل بسازد برای کارآمدی‌اش، کفایت می‌کند. سه. مدیر کارآمد، مدیری‌ست که جیبش پر از است و با سماجت و پیگیری، می‌تواند یک پروژه را در زمان مناسب به پایان برساند. اگر پول نباشد، پروژه‌ای در کار نیست، در نتیجه زمینهٔ ظهور و بروز کارآمدی مدیران در بی‌پولی فراهم نمی‌شود. برخی مدیران البته برای تامین منابع مالی پروژه‌ها به هر دری می‌زنند؛ شهرفروشی، گران‌سازی خدمات، استقراض، فروش یا تهاتر دارایی‌های ارزشمند و... از شیوه‌های عادت‌شدهٔ مدیرانی‌ست که داعیهٔ کارآمدی دارند! تبعات عدیدهٔ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی این پروژه‌های تشریفاتی، پس از اتمام دورهٔ مدیریت ایشان و آغاز ارزیابی‌های انتقادی نمایان می‌شود. کارآمدی را باید بازخوانی کرد. نباید گذاشت این مفهوم، همچنان در باتلاق پروژه‌‌زدگی/ بتون‌زدگی گرفتار بماند. کارآمدی باید در نسبت با مسائل اساسی (همهٔ عرصه‌ها) بازتعریف شود.