eitaa logo
اداره آموزش‌های مهارتی
2.9هزار دنبال‌کننده
786 عکس
150 ویدیو
36 فایل
کانال رسمی اطلاع‌رسانی‌ اداره آموزش‌های مهارتی جامعه‌الزهرا (علیهاسلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
📚غزل این بار بمان تا به سحر در سجده غزل این بار بمان تا به سحر در سجده که پر از کشف و شهود است سفر در سجده خاطراتی پر از اندوه در این سجاده ست که شبی حک شده با دیده‌ی تر در سجده شرح معراج نشینی که به پایش یک عمر مانده جبریل امین سوخته پر در سجده ولی افسوس از آن روز که خنجر فهمید خاکساران نمی‌افتند مگر در سجده در ازای اثر سجده به پیشانی‌شان باید از خون بگذارند اثر در سجده وای از آن لحظه که شمشیر، هراسان می‌رفت تا شتابان بزند بوسه به سر در سجده قامت افراشته را هیچ گمان می‌کردی که بگریند و بگیرند به بر در سجده؟ غزل از سجده ی طولانی ماتم برخیز! که پریده‌ست دگر رنگ سحر در سجده ⬅️ ⬇️⬇️⬇️ @amozeshhaymaharati
، نامی آشنا، در رتبه‌های برتر شعر آیینی کشور است، اما در نخستین دیدار رهبری‌اش، یکی از عاشقانه‌هایش را خواند و آفرین ها شنید. حالا کتاب قدرت شعرهای عاشقانه اش را بیشتر نشان می‌دهد که چقدر خوب و خوش می‌گوید. او پیش از این کتاب : ✅ماهرانه بازی کردم، این هم کلیدهایم ✅گنجشک‌ها ویزا نمی‌خواهند ✅این من و این ماجرای عشق را در کارنامه فرهنگی خود ثبت کرده است. ، از افتخارات جامعه الزهرا علیهاسلام و از هنرمندان و استادان عزیز اداره آموزش‌های مهارتی‌فرهنگی است. این خبر خوب، بر همه بانوان موفق در سراسر جهان، مبارک. ⬇️⬇️⬇️ 🆔@amozeshhaymaharati
... خم شده زیر با غم کمرش، خم به ابرو ولی نیاورده است به همه رو زده است، هیچ‌کسی به علی رو ولی نیاورده است درِ هر خانه را که زد، بستند! گرچه این شهر امید او هستند شهر، غیر بهانه پیشکشکی، پیش بانو ولی نیاورده است سینه فریاد می‌زند اما، درد را آه می‌کشد زهرا پیش مولا گزیده لب‌ها را، اسم پهلو ولی نیاورده است کوچ کرده است خاک کوچه‌نشین، پای چادر سیاه بی‌کسی‌اش هیچ همدرد دیگری جز درد، رو به این سو ولی نیاورده است سر به دیوار می‌گذارد امیر: «فاطمه چشم وا کن!» اما... به‌جز این‌بار روی حرف علی... هیچ‌وقت او «ولی» نیاورده است 🏴 |مرکز آموزش‌های آزاد و مهارتی| ✅@ama_jz
🖤🖤 زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد روزهای تیره هریک شب‌تر از دیروز تار در میان دخمه‌ای سر شد ولی نفرین نکرد هرچه آن صیادها را صید خود کرد این شکار روزی‌اش یک دام دیگر شد ولی نفرین نکرد روزه‌‌ی غم سجده‌ی غم شکر غم افطار غم زندگی با غم برابر شد ولی نفرین نکرد وای اگر نفرین کند دنیا جهنم می‌شود از جهنم وضع بدتر شد ولی نفرین نکرد وقت افطار آمد و دیدم که خرماها چطور یک به یک در سینه خنجر شد ولی نفرین نکرد هی به خود پیچید و لحظه لحظه با اکسیر زهر چهره‌ی زردش طلا‌تر شد ولی نفرین نکرد آن دم بی بازدم چون آتشی رفت و سپس آنچه باید می‌شد آخر شد ولی نفرین نکرد ✍️ |مرکز آموزش‌های آزاد و مهارتی| ✅@ama_jz