📜 چند ضربالمثل مازندرانی :
👇
۱/ آبرو ره بز نارنه که ونه دم هوائه
بیآبرو بز است که دمش را بالا میگیرد [نه من].
۲/ آبکش جری ره گِنه د سولاخه
آبکش به آفتابه میگه «دو سوراخه».
معادل: دیگ به دیگ میگه روت سیاه
۳/ آدم پر اتا دفعه میرنه
پدر هرکس یک بار میمیرد [نه بیشتر]
معادل :اتفاق(بد)یکبار برای آدم می افته.کنایه از اینکه کار خطرناک انجام نده.
۴/ آدم وشنا تیرنگ خو وینه
آدم گرسنه خواب خوراک قرقاول میبیند.
معادل: شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانهدانه
۵/ آدم صدتا علی ره گانه ونه اتا عمر ره هم باوه
وقتی کسی از صدها فضیلت علی میگوید، خوبست یک فضیلت هم از عمر بگوید
نباید فقط از یک منظر به قضایا نگاه کرد
۶/ آخر ماسّه بشنّیه و یا ماست ره پَلی هدا
آخر ماست را ریخت
اتفاقی که نباید رخ میداد، نهایتاً به وقوع پیوست
۷/ آدم دل خش بوئه خِنه کِلی پِشت بوئه
دل آدم خوش باشد خانه آدم پشت لانه مرغدانی باشد
اگر آدم دل خوشی داشته باشد زندگی در جاهای کوچک و فقیرانه نیز قابل تحمل است
۸/آدم بی مار و خاخِر تونّه دَوّه بی همسایه نتّونه
انسان بدون مادر و خواهر میتواند زندگی کند اما بدون داشتن همسایه خوب زندگی مشکل است
۹/ آدم خاره شه مَله سر شال بوشه تا مردم مَله سر شیر
آدمی در محلهٔ خودش شغال باشد بهتر است تا در محلهٔ دیگران شیر باشد.
این مثل ناظر بر حمایت و پشتیبانی بستگان و دوستان است که دل را قوت و توانایی میبخشد.
۱۰/ آدم عجول یا چاه کَفِنه یا چِلو
انسانی که در کارهایش رفتار عجولانه داشته باشد به مقصد نمیرسد
۱۱/ آدم دعا جا نمو که نفرین جا بوره
آدمیزاد با دعا به دنیا نیامده و با نفرین نمیمیرد. (نفرین تأثیری ندارد)
۱۲/ آسمون وِنه لا هسّه زمین وِنه زیرانداز
آسمون برایش لحاف است و زمین برایش زیرانداز
۱۳/ آش تا کاندا، پلا تا اِندا، نون تا فِردا
آش تا دمِ در، پلو به اندازه کافی، و نان تا فردا [تو را سیر نگه میدارند]
۱۴/ آش که جا دَکِرد بوئه همه وره انگوس زنّنه
آش آماده اگر در ظرفی ریخته شود ازهمه طرف به آن انگشت میزنند
اگر دختری خود را بزک کند همه چشمها را به دنبال خود دارد
۱۵/ آش لَوه سَر مزه دارنه، زن نومزه سره
خوردن آش سر دیگ مزه دارد و زن هم در دوران نامزدی جذابیت بیشتری دارد
۱۶/ آشپج که دِتا بَیه پرزو ره سگ ورنه
معادل: آشپز که دو تا شد، آش یا شوره یا بینمک
۱۷/ آشنا ور گیر، غریب مو. ده
کسی که به آشنایانش توجه کمی دارد و با غریبهها دمخور است
۱۸/ آغوز خانی بَخِری وِنه چَک چَک ره نشنویی؟
میخواهی گردو بخوری ولی صدای شکستنش را نشنوی؟
معادل: کسی که خربزه میخورد، پای لرزش مینشیند
۱۹/ آغوز تا دار سَر کَته؛ صد نفر وه ره کپّل زنّه.
تا وقتی گردو روی درخت است، همه برای گرفتنش چوب پرتاب میکنند و خواهانش هستند.
۲۰/ آفتاب و وارش، شال عروسیه
آفتاب و باران نشانه عروسی شغال است.
کنایه از روبهصفتی و فرصتطلبی است.
#ضربالمثل_مازندرانی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─