◍⃟🍁
﷽
🌾🍁بِسْـــمِ اللَّهِ الرَّحْمـــــَنِ الرَّحِيـــــم🌾🍁
🌾 اَُلَُهــــــــے_بَُــــه_َُاَُمَُیَُــــد_َُتــــَُوُ🍁
صبح است به نور حق منور باشیم
خوب است به بوی گل معطر باشیم
از بهر بلا دوری غم ها باید
محتاج دعای خیر مادر باشیم 🪔
@eeshg1
◍⃟⚘🍂࿐ྀུ༅࿇༅═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می گفت، هر آدمی برای خودش
فصل پنجمی داره
که تکلیف تمام فصل هاشو
روشن میکنه …
که حال و هوای هر چهار فصلش
به حال و هوای اون فصل بستگی داره …
اگه ابری باشه تمام فصل هاش ابریه …
بارونی باشه، بارونیه
آفتابی باشه، آفتابیه …
میگفت،
فصل پنجم فصل دل آدماست …❤️
حال دل اگه خوش باشه
همیشه بهاره، همه جا پر گل و بلبله …
حال دل اگه ناخوش باشه
هر فصل پاییزه…
سرد و غم انگیز و برگ ریز
که پایان نداره …!!
@eeshg1
🍁🍂
#سلام_امام_زمانم
🌼السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
🌸السلام علیک یاحجهالله فی ارضه
🌺السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر
🌼السلام علیک یانورالله فیظلماتالارض
🌸السلام علیک یا مولای یاصاحبالزمان
🌺السلام علیک یا فارس الحجاز
🌼السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و الجان♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
@eeshg1
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🌼عطر گل باران به مشام آوردم
🍂🕊از باغ پرندگان پیام آوردم
🍁🌻واکن درخانه را که صبح آمده است
🍂☕️من چایی و لبخند و سلام آوردم
صبح دوشنبه تون بخیر وخوشی🍁🍂
🍁🍂@eeshg1
از مرحوم #حاج آقا دولابی پرسیدند وضعیت مردم در آخرالزمان چگونه خواهد بود؟
مثال زیبایی زدند که خواندنش خالی از لطف نیست.
ایشان فرمودند:
مثل مردم در آخر الزمان مانند پدری است که 4 پسر دارد اما آنهارا در اتاقی حبس میکند و میگوید شما در این اتاق باشید من میرم و برمیگردم.
اما خود میرود پشت پرده و به رفتار بچه هایش نگاه میکند.
پسر اول از نبود پدر سوءاستفاده میکند وشروع میکند به بهم ریختن اتاق و شرارت.
پسر دوم که میبیند پسر اول همه جارا به هم میریزد وشرارت میکند مینشیند وشروع میکند به گریه کردن که بابا بیا بابا بیا!
پسر سوم که اصلا پدر را فراموش میکند وبه کار خود سرگرم می شود.
پسر چهارم که دیده پدر پشت پرده آنهارا نگاه میکند شروع میکند به مرتب کردن اتاق و نگران نیامدن پدرنیست اومیداند که پدر او را میبیند پس با خود میگوید هرچه هم پدر دیرتر بیاید من کار بیشتری میکنم و پدرهم مرا میبیند در عین حال منتظر آمدن پدر نیز هست))
آری این مثال دقیقا مثل ماست !
مردم آخرالزمان!
عده ای جامعه را بهم میریزیم
عده ای اصلا آقا را فراموش کرده و به دنیای خودمان مشغولیم
عده ای هم فقط در مسجد و محراب بست مینشینیم که آقا بیا بدون هیچ حرکتی
🍃@eeshg1
🦋🍃 ✨
#دانستنی
عوارض عجیب لیوان کاغذی چیست؟🔍
🔸دانشمندان هشدار دادند که خوردن قهوه یا چای در لیوانهای کاغذی افراد را به میزان قابل توجهی در معرض سرطان قرار میدهد.
♦️محققان آب داغ را در فنجان های کاغذی 100 میلی لیتری ریختند و آنها را به مدت 15 دقیقه باقی گذاشتند؛ وقتی که محققان آب گرم را زیر میکروسکوپ قوی بررسی کردند، به طور متوسط 25000 میکروپلاستیک رو در هر فنجان پیدا کردند.
🔸یک فرد معمولی که روزانه سه فنجان چای یا قهوه در یک لیوان کاغذی میخورد، 75 هزار ذره ریز پلاستیک رو که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند، میبلعد!
@eeshg1
🕌امیرالمؤمنین علیهالسلام: کمک مالی به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.
✍شرح روایی: امام کاظم علیه السّلام فرمودند: مبادا که از خرج کردن در راه خدا دریغ کنی، که در نتیجه دو برابر آن را در نافرمانی خدا خرج کنی!
📚مسند الامام الکاظم، ج3
امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را می گشاید (و اندوهش را می زداید).
📚اصول کافی ج ۲
📚بحارالانوار، ج74، ص 359.
@eeshg1
💠: 🌷
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ سال 2012 مردی در ژاپن، در سالن بزرگی جشن عروسی گرفت. مهمانان زمان ورود به سالن دو درب بزرگ دیدند. بر سر در یکی نوشته شده بود: «محل ورود عروس و داماد» و در سر در دیگری نوشته شده بود: «محل ورود مهمانان». دعوت شدگان وقتی از درب ورود مهمانان وارد شدند، دو درب دیدند، بالای سر یکی نوشته بود: «محل ورود مهمانانی که کادو به همراه دارند» و بر سر در دیگری نوشته بود: «محل دعوت مهمانانی که کادو نخریدهاند».
هر کس از درب مهمانان دارای کادو وارد میشد، کادو را تحویل میداد و پرده را کنار میزد و درب را باز میکرد، به بیرون از تالار راه پیدا میکرد که باید بعد از دادن کادو به خانهاش برمیگشت. داماد، دوربین مخفی در بالای درب کار گذاشته بود. داماد بعد از چند روز مهمانانی را که کادو داده بودند، و به جای ورود به درون تالار به بیرون هدایت شده بودند، همه را به تالار دعوت کرد.
گروهی که در آن لحظه عصبانی شده و غر زده بودند، مشخص شدند. داماد کادوی همه آنها را پس داد. و گفت: شما دوستان من نیستید، شما برای شام و غذا آمده بودید نه برای تماشای لحظه شادی دوستتان. شما به درد دوستی نمیخورید چون شاد کردن شما، بسته به پر کردن شکمتان است. داماد به دسته دوم که کادو داده، و بی منت، همراه با تبسمی سالن را ترک کرده بودند، گفت: اینها دوستان بیمنت من هستند و مرا بخاطر خودم دوست دارند.
@eeshg1
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄