1_6231491823.mp3
6.62M
🏴چه ساده منو راهیه کربلا کردی با نوای مطیعی🎙
حسین حسین حسین جان
چه ساده، منو راهی کربلات کردی
پیاده، بازم تا دل خیمه هات آوردی
دلم رو، دوباره بردی
دلم میره تا اسم تو می شینه رو لب من
چشام می باره و آروم نمی گیره تب من
تویی رؤیای شیرین هر شب من
ای عشق شورانگیز، ای شور آتش خیز
حسین حسین حسین جان
چه آسون، شکار دل بیقرار کردی
دلم رو، به داغ حرمت دچار کردی
تو با من، چه کار کردی؟
دلم غرقِ تمنّاته، سَرِ من خاک پاته
چِشای من یه عمره از شهیدای نگاته
همیشه روی پیشونیم غبار کربلاته
بی تو سرگردونم، من با تو آرومم
حسین حسین حسین جان
نفس هام، حراج نفسای سینه زن هاس
سَرِ من، فدای شور عشق بی کفن هاس
فدایِ، زینب تنهاس
میون روضهی تو میشه حال ما پریشون
چه شیرینه غم عشقت برای این دل مجنون
دلم میخواد بیام پیشت ای آقا جون
مجنون مجنونم، از عشقت میخونم
حسین حسین حسین جانان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16921889340649753101454.mp3
2.39M
«برای روزی که نخواهیم بود ...»
🎙 #محمد_ابراهیمی_اصل
✳️ #امام_حسین
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین_ع
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #احساسی
داغ تو سنگین تره از طاقتم
کمر پلکم از غمت خمیده
مثل یه مرد زنونه گریه کردم
منی که اشکامو کسی ندیده
به تو نگم به کی بگم دردمو
من دیگه جونم به لبم رسیده
منی که دیدن همه خنده هامو
منی که اشکامو کسی ندیده
گاهی به این فکر میکنم
به این که بعد مردنم
درست همین جا که نشستم
کی میاد به جای من گریه میکنه
یا اینکه تو تشییع من
همه حواسش به توئه
هر کسی که برای من گریه میکنه
حداقل کاشکی نگاهم میکردی وقتی صدات میکنم
به خدا کار منو راه بندازی خیلی دعات میکنم
جوابمم ندی مثل بچه ها گریه برات میکنم
حسین جان تو رو خدا منم ببین حسین جان .. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سینه زنی اربعین امام حسین(ع)
ای ساربان اینجا، باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عباس است
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا جدا گردید، دست از تن سقا
خون جگر میریخت بر دامن سقا
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده خونبار
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا به خون خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا تن قاسم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
#اربعین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زنجیرزنی وسینه زنی
@matnenoheh
جوانانِ بنی هاشم بیایید؛ علی را بر درِ خیمه رسانید ●♪♫
بگویید؛ مادرش لیلا بیاید ●♪♫
تماشای قدِ اکبر نماید ●♪♫
جوانانِ بنی هاشم بیایید؛ علی را بر درِ خیمه رسانید ●♪♫
بگویید عمه اش زینب بیایید ●♪♫
علی را بر در خیمه، رساند ●♪♫
خدا داند که من طاقت ندارم؛ علی را بر در خیمه رسانم… ●♪♫
علی جان؛ چراغِ شامِ تارم ●♪♫
فراقت برده آرام و قرارم ●♪♫
نچیدم حجلگاهِ شادی تو ●♪♫
ندیدم من؛ شبِ دامادی تو ●♪♫
امیدم بود تو در هنگامِ پیری؛ عصای پیری مادر بگیری… ●♪♫
به امیدی؛ علی اکبر بیایید ●♪♫
درِ غم؛ بر رخِ لیلا گشاید… ●♪♫
جوانانِ بنی هاشم بیایید؛ علی را بر درِ خیمه رسانید ●♪♫
بگویید عمه اش زینب بیایید ●♪♫
علی را بر در خیمه، رساند ●♪♫
خدا داند که من طاقت ندارم؛ علی را بر در خیمه رسانم… ●♪♫
من و یاذِ قدِ شمشادی تو… ●♪♫
من و ناکامی و ناشادی تو… ●♪♫
من و یاد لبِ خشکیده ی تو ●♪♫
منو سوزِ دلِ تب دیده ی تو… ●♪♫
من و اون زخم های بی حسابت ●♪♫
من و اون پیکرِ در خون خضابت ●♪♫
خدا داند که من طاقت ندارم؛ علی را بر در خیمه رسانم… ●♪♫
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها وگریزبه حضرت علی اصغر علیه السلام
تمام عمر به یادِ غمت عزادارم
همیشه خون بهدل از خونِ روی دیوارم
*خدا برا هیچ مردی نیاره .. علی چه طاقتی داشتی جلو چشمت ناموست رو زدن ..*
برای غربتِ من اشک ریختی شب و روز
چقدر گریه به چشمان تو بدهکارم
پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
*خوش به حالِ اونایی که بلدن برا خانم داد بزنن .. آخه روزایِ آخر دیگه صداش بالا نمی اومد .. يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ (1) هی بیهوش میشد هی بهوش میومد ..*
پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
من از خوشیه زمانه فقط تو را دارم
روزای آخر دیگه دست به دیوار راه می رفت .. هنوزم این خانم غریبه والا .. کجای عالم دیدی به تشییع هفت نفره باشه .. گفت اسماء دوست دارم بدنم رو تو یه چیزی پنهان کنند و به شانه بگیرن .. میخوام بگم خانم؛ مگه از شما دیگه بدنی مانده بود«حَتَّى صَارت کَالْخَیَال»!! (2) تو که دیگه آب شده بودی مادر ..
بمان که جز تو کسی نیست فکر بی کسی ام
بمان تمام سپاهم! بمان علمدارم!
من از مدینه و دیوار و کوچه یک همسر
و یک پسر ز در و میخ آن طلبکارم
تو سوختی و فقط سهم من تماشا شد
دگر ز شرم تو مانند ابر می بارم ..
*رحمت خدا به مستمعی که برا خانم بلند بلند گریه کنه .. دیگه حسن شبای آخر سر به دیوار میذاشت صدا میزد جوان نَنَه .. خودت باید روضه خوان باشی ..( زبان حال بگم!) درد اینه خودش گیسوانِ بچه هاش رو شانه زد .. خودش بچه هاش رو شستشو داد .. گفت فضه تنورِ خانه رو روشن کن میخوام برا بچه هام نان بپزم .. میخوام چند روز بچه هام دست پختِ مادرشون سرِ سفره باشه .. (ذوقیه این حرفا ..)*
سپر برای تو دادم،خودت شدی سپرم
دگر پس از تو زتیغ و غلاف بیزارم
*اهل گریه کجا نشستن بگم صدا ناله ت بلندشه ..*
سپید بختی مان را نظر زدند آخر
عروس خانه من تا ابد عزادارم
شاعر : #علی_اکبر_نازک_کار
*گفت علی:*
پای نامحرم میان خانۀ ما باز شد
باتمام قدرتم مانع شدم اما نشد
علی من همونی بودم که از نابینا صورتم رو میپوشوندم (3) .. اما پشت در گفت اگه علی بیرون نیاد خونه رو با اهلش آتش میزنم .. (4)
آنچنان محکم به در زد سخت پهلویم شکست
بعد از آن زهرا برای تو دگر زهرا نشد ..
ریسمان را باز میکردم مغیره سر رسید
*گذشتگان و اسیرانِ خاک فیض ببرن .. گفت اگه علی رو رها نکنی گیسوانم رو پریشان میکنم، نفرین میکنم .. سلمان میگه هنوز نفرین نکرده دختر پیغمبر دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن .. گرد و غبار بلند شد هرجور بود علی رو رها کردن .. شب حمعه ست بریم کربلا .. اینجا سلمان جلو آمد عرضه داشت شما دختر رحمت للعالمینی .. به اهل مدینه و شیرخواره هاش رحم کن بی بی .. اما میخوام بگم بی بی جان کربلا پسرت شیرخوارش رو دست گرفت ..
ببینید رویِ دستم بی قراره
سراغِ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند و اما
داره از تشنگی بچه م میمیره
حرمله میگه من میخوام
سر از تنش جدا کنم ..
وقتی که پرپر میزنه
هی باباش رو نگاه کنم ..
دلمون خیلی هوای کربلا کرده .. ۲ ساله اربعین نرفتیم جگرمون داره میسوزه حسین .. آرزو داریم امسال بیاییم کربلات آقا ..
یه جوری حرمله زد با سه شعبه
سرِ نازِ تو رویِ دوشم افتاد
صدای شیونی از خیمه اومد
گمانم مادرت از قصه جون داد
*گفت علی جان، پسرم :*
ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم
در این دشت بسیار محنت کشیدم
خودم قبر کندم، خودم دفن کردم
خودم تیر را از گلویت کشیدم
به قدری که زه را کشید آن کمان دار
همان قدر من آهِ حسرت کشیدم
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم!
زدند و بریدند با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
صدا زد اگه به من رحم نمی کنید به این طفل رحم کنید .. يا قَومِ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ .. (5) هرچی نفس داری بگو حسین ..
منبع:
1)مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج3، ص: 362
2)دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۲
3)مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص91
4)بحار الأنوار ،علامه مجلسی، ج30، ص290
5)تذكرة الخواص؛ سبط ابن جوزی: ص252
4_6050836568980064758.mp3
8.75M
❣﷽❣
🌾#زمزمه_حضرت_زهرا س
🌾#روضه_حضرت_زهرا س
🌾#آقای_حدادیان
🌾امشب پرستوی علی
🌾از آشیان پر می کشد
🌾داغ فراق فاطمه
🌾آخر علی را می کشد
🌾روح و روانم هم آشیانم
🌾یا فاطمه یا فاطمه
🌾اسما بریز آب روان
🌾بر روی گل برگ گلم
🌾یاسم شده چون ارغوان
🌾وای از دلم وای از دلم
🌾یاس کبودم بود و نبودم
🌾یا فاطمه یا فاطمه
🌾من مرغ عشق حیدرم
🌾 افتاده ام کنج قفس
🌾خونین شده بال و پرم
🌾بالا نمی آیند نفس
🌾پهلو شکسته
🌾در خون نشسته
🌾خیزم به یاری علی
🌾آتش گرفته لانه ام
🌾کو بچه و کو مادرش
🌾من شمع و او پروانه ام
🌾آخر چه شد بال و پرش
🌾تا زنده هستم
🌾شرمنده هستم
🌾ازدخت ختم الانبیاء
🌾مادر و خوب و مهربان
🌾حرف از نگاه من بخوان
🌾من التماست می کنم
🌾یک شب دگر پیشم بمان
🌾دل بی شکیبه،بابا غریبه
🌾یا فاطمه یا فاطمه
🌾دختر مهربان من
🌾قدر داداشت بدان
🌾جان تو و جان حسین
🌾تا کربلا پیشش بمان
🌾دل بی شکیبه حسین
🌾غریبه یافاطمه یافاطمه
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴سبک سنتی قدیمی :عجب رسمیه رسم زمونه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عجب رسمیه رسم زمونه
مادر میره وُ دختر میمونه
میره فاطمه ، زینب میمونه
میره فاطمه برای زینب
پیرهن کهنه بجا میمونه
عجب رسمیه رسم زمونه
قصه ی در و دیوار میمونه
دلم پرخونه چشام گریونه
حال وروزم رو خدا میدونه
عجب رسمیه رسم زمونه
قصه برگ و باد خزونه
میره فاطمه برای زینب
چادر خاکی بجا می مونه
عجب رسمیه رسم زمونه
قصه ی در و دیوار میمونه
دلم پرخونه چشام گریونه
حال وروزم رو خدا میدونه
یاس جوونم قامت کمونم
عجل وفاتی دارم میخونم
مرو فاطمه بمون پیش من
چراغ خونم شمع کاشونم
عجب دردیه درد یتیمی
وای از روزای سرد یتیمی
امشب به روی حسین و زینب
داره می شینه گرد یتیمی
مسافر من مرو ز خانه
مکن تو عزم سفر شبانه
امان از وقتی که بین کوچه
دشمن تو را زد با تازیانه
ویرانه باشد بی تو سرایم
داغ غم تو مانده برایم
هم تو غریبی هم من غریبم
بر غربت تو من مبتلایم
یادم نمیره از روی نیلی
مغیره میزد باضرب سیلی
میون اعدا غریب و تنها
روخاک افتاده جون میده زهرا
اه ای خدایا از این زمونه
پر زده زهرا از کنج خونه
میون بستر به یاد مادر
میخونم از در با چشمای تر
با لگد و مشت زدبه قصدکشت
مادر رو میزد بامسمار ازپشت
نور دو دیده قامت خمیده
رنگ صورت زهرا پریده
از کوچه میزد آتش زبانه
زدن زهرا رو با تازیانه
عجب رسمیه رسم زمونه
مادر میره وُ دختر میمونه
میره فاطمه ، زینب میمونه
میره فاطمه برای زینب
پیرهن کهنه بجا میمونه
عجب رسمیه رسم زمونه
قصه ی در و دیوار میمونه
دلم پرخونه چشام گریونه
حال وروزم رو خدا میدونه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5897760666080513497.mp3
5.97M
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🥀 #آقای_مقدم #سنگین
عباس ، ای گل عالم پسند من
عباس ،ای سوار قد بلند من
عباس ،جان من بر جان تو بسته
عباس ،ای امید این دل خسته
عمریست
تو عصای دست من هستی
دیریست
راه غم بر قلب من بستی
عباس ، ای سپاه و ای علمدارم
عباس ، یوسفی رونق به بازارم
عباس ، کودکانم بی تو می میرند
بی تو ،خیمه هایم شعله می گیرند
عباس، تو عصای دست من هستی
می زند آتش به جان من
ای سوار مه نشان من
🥀یا ابالفضل یا ابوفاضل
عباس کودکان در خیمه بی تابند
ساقی غنچه ها لب تشنه آبند
دشمن در هراس زور بازویت
زینب چشم به راه دیدن رویت
دیریست
بر سر زلفت گرفتارم
عمریست
که گره خورده به تو کارم
ﻋﺒﺎس ، ای ﻧﻤﺎﯾﺸﮕﺎه زﯾﺒﺎﯾﯽ
والله ، خون چکد از چشم تو ساقی
ای دل ، ماه من از صدر زین افتاد
بنگر ، پرچم حق بر زمین افتاد
بی ابالفضل بی کس و کارم
بر ابالفضل من گرفتارم
🥀یا ابالفضل یا ابوفاضل
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5985712697130354693.mp3
8.81M
❣﷽❣
💔#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
🖤#سنتی
💔#دشتی
بنال ای دل نوا دارد رقیه
به هر دردی دوا دارد رقیه
مرض او را ز پا انداخت ،امّا
مریضان را شفا دارد رقیه
سه ساله کودک و این اوج عزّت؟
مدال مرحبا دارد رقیه
بیا یا فاطمه اندر خرابه
عزای بی ریا دارد رقیه
💔رقیه یا رقیه یا رقیه
بدور از دیدهٔ بیگانه امشب
سخن با آشنا دارد رقیه
ز دست ساربان و زجر و خولی
به بابا شکوه ها دارد رقیه
ز خونین چهره میبوسید و می گفت
غم بی انتها دارد رقیه
بیا ای یار پیشانی شکسته
که با مهمان صفا دارد رقیه
💔رقیه یا رقیه یا رقیه
چه با جا آمدی ای جان جانان
ببین جا در کجا دارد رقیه
از آن روزی که افتادی به مقتل
دل پر ماجرا دارد رقیه
💔رقیه یا رقیه یا رقیه
دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست
وطن در کربلا دارد رقیه
بمیرم از چه لبهایت کبود است
بگو محشر به پا دارد رقیه
پدر بر چهره ام یک دم نظر کن
رُخ زهرا نما دارد رقیه
به جرم عاشقی جان بر لب آمد
شکایت زاشقیا دارد رقیه
خدا خواهد اگر ،می میرم امشب
که هر شب این دعا دارد رقیه
(استاد کلامی زنجانی)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها