eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
سید راستی: ( صلی الله علیه وآله ) مداح: •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• مدینه ای ، شهر پیغمبر، ای شهر غربت و غم مدینه ای ، حسرت و غربت ای قبله گاهِ عالَم تو شهر دلتنگی زهرا، به سوگ مصطفایی تو در داغ دوری زهرا انیسِ مرتضایی عزادار بی قراری بر مزار مجتبایی آآآآی ... مدینه بگو راز پنهان را مپوشان ز ما ، آتش جان را بپا کن ز نو ، بیت الحزان را آآآآی ... تو و صادق و باقر و سجاد تو و مجتبی ، خلوتت خوش باد مرا میدهد غربتت بر باد ( مدینه ای ، شهر پیغمبر) تکرار بقیعم من ، تربتِ عشقم همزادِ کربلایم بیا و از این همه غربت روضه بخوان برایم منم آنکه از مصیبت ها همیشه رفته از هوش مزار خوبان عالَم را گرفته ام در آغوش سراپا صبر و سکوت تویی حماسه های خاموش آآآآی ... نه خاکم ، که من آسمان هستم که با عرشیان ، همزبان هستم زیارتگهِ عاشقان هستم آآآآی ... چراغانی از ، اشک و آهم من شبستانِ خورشید و ماهم من اگر بی پناهی ، پناهم من ( بقیعم ، خاک غریبم من ) تکرار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
مدینه جایی بین ابراست که هر ابری به دورش گریونه . یه اقیانوس خاکی اونجاست که خورشید تو عمقش پنهونه . ملائکه توی ملکوت سمت مدینه پر میزنن . تو عالم معنا تو بقیع دارن حرم درست می کنن . فرشته ها از روز ازل خادم حرم امام حسنن . یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش . مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخم روی صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر . مدینه شهری توی دل هاست که اسمش دل رو می لرزونه . دلو می لرزونه قبرایی که زیر آفتاب و بارونه . دلی که شد امام حسنی دیگه زمین براش قفسه . آزاده و رهای رهاست با آسمونا هم نفسه . یه روزی زائرش میشه و به همه آرزوهاش میرسه . یه روضه خون بین مقام بالاسر می خونه از کوچه می خونه از مادر . مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا . مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخم روی صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر . یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش . منو بزنید مادرمو نزنید . مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخم روی صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر . مدینه ! تو با شعری که خوند دم آخر آقا می سوزی . به آیینه ش روز آخر گفت مثل روز تو نیست هیچ روزی . امام حسن خودش دلا رو برده به کربلای حسین . بخشیده روضه ی خودشو به اشک روضه های حسین . کریم عالم بود و گذاشت دار و ندارشو برای حسین . با جیگر پاره با اون تن بی حال می خونه از مقتل می خونه از گودال . ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای .
4_5960728610376517997.mp3
1.87M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 .. نـــــــوحــــــه شهادت امام حسن ع 🌒🌒🌒🌒🌒🌒 زینبم کن به حالم نظر ...... بردلم زهر کین زد شـــرر راحت ازاین همه غم شدم ...... خواهرم کن حسینم خبر منکه در حجره ام دست وپا میزنم جای همسر حسین را صدا میـزنم. 2 من غریبم غریبم غریبم غریب 3 🕳🕳🕳🕳🕳🕳 قاتل من شده همسرم ... . آتش افکنده پــا تا ســرم زهر نشسته به جانم دگر ...... وقت رفتن شـده خواهرم راحت از دیدن درب و دیوار شدم راحت از دیدن خون مسمار شدم 2 من غریبم غریبم غریبم غریب.. 3 🕳🕳🕳🕳🕳🕳 از غم کوثری پر دردم ... . بین خانه نظـرمی کردم بعد آن سیلی بی پروا ...... مادرم را خودم آوردم بعد آنروز شدم خسته و دلغمین بین خانه شدم بیکس و بی معین 2 من غریبم................ 🌒🌒🌒🌒🌒🌒🌒 .. . ✍ عیسی دین محمدی 💦💦💦💦💦💦💦
۱۹ پسر ارشد حیدر،حسن یا مولا هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا تو امام سومینی ز سوی حی مبین جد تو احمد مختار بود رهبر دین پدرت حیدر کرار بود حبل متین مادرت حضرت کوثر،حسن یا مولا هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا بحر دین را تو حسن گوهر یکتا هستی در سپهر دین حق ماه دلارا هستی بهر شیعه ی علی کعبه ی دل ها هستی بر سر شیعه تو افسر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی تو کریم ابن کریم ابن کریمی مولی همچو احمد صاحب خلق عظیمی مولی در دل شیعه ی حیدر تو مقیمی مولی تویی مولی ذره پرور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی بر همه عالم هستی تو عنایت داری بر همه تو لطف و جود بی نهایت داری بر همه شیعه ی حیدر ولایت داری در کرامت تویی محشر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی در جهان تو صاحب قدر رفیعی مولی گل حیدر زینت خاک بقیعی مولی شیعیان را صف محشر تو شفیعی مولی تویی در مدینه زیور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی شکر لله که همه عمر سعادت دارم مهر تو در دلم از روز ولادت دارم بر تو و حیدر و زهرا ارادت دارم بر منی مولی و سرور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی همسر نامهربان تو شده قاتل تو حق گواه است چه کرده زهر کین با دل تو زد شرر بر دل و سوزانده همه حاصل تو زده بر جان تو آذر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی آمده بهر تسلای دلت خواهر تو با دلی خون شده بنشست حسین در بر تو گرید و بر سر دامن گرفته سر تو زینبت با دیده ی تر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی در مدینه تو حسن غربت حیدر دیدی یابن زهرا پشت در ناله ی مادر دیدی خواهر کوچک خود را دیده ی تر دیدی کشته شد محسن حیدر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی دیدی آتش ز در خانه زبانه می زد با لگد بر در خانه وحشیانه می زد دشمن از کینه به مادر تازیانه می زد شنیدی ناله ی مادر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
نوحه امام حسن علیه السلام 🎤 . کاش بودی کرببلا کنار حرمم حرم داشتی حسن کاش بودی کرببلا یه ایوون طلا تو هم داشتی حسن دور ضریحت پر مرد و زن بود مادرمون فاطمه بی محن بود یک شب جمعه حرم حسین و یک شب جمعه حرم حسن بود من گنبدی دارم گنبد بقیع گرد وغباره من گنبدی دارم و تو سایبونم قبرت نداره برادر بی حرمم حسن کاش بودی کرببلا تو بین الحرمین حرم داشتی حسن کاش یه گنبدی شبیه به گنبد حسین تو هم داشتی حسن گنبدامون شبیه کاظمین بود قشنگ ترین بهشت عالمین بود پرچم سبز یا حسن کنار پرچم سرخ ذکر یا حسین بود صحن و سرای من شلوغه و بقیع زائر نداره صحنت تو دلم و چشام آسمونش پر از ستاره برادر بی حرمم حسن کاش بودی کرببلا کنار خیمه گاه حرم داشتی حسن پیش قبر قاسمت یه دونه بارگاه تو هم داشتی حسن هیچکسی غربت حسن نداره این همه داغ دل شکن نداره درسته که بی حرمی حسن جان ولی حسینتم کفن نداره لا یوم کیومک حسین به کربلا عطشان حسین جان ذکر شب و روز امام مجتبی عریان حسین جان برادر بی کفنم حسین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
# سخنرانی ماه صفر من اگر روضه‌دار بودم، دهه‌ی اول صفر را هم عین دهه‌ی اول محرم مجلس می‌گرفتم، تازه خیلی پر آب و تاب‌تر! آخر این روزهای اول صفر خیلی روزهای سخت و بدی بوده برای اهل‌بیت. اول که سه روز کاروان را پشت دروازه‌های شام معطل نگه داشته‌اند تا اهل شام فرصت کنند شهر را آذین ببندند. شاید تنها خوبیِ اینکه ما این چیزها را زیاد درک نمی‌کنیم همین است که دق‌مرگ نمی‌شویم و گرنه آدم اگر درست فهم کند که یعنی چه که بچه‌های پیغمبر را با آن وضع اسفبار سه شبانه‌ روز پشت دروازه‌های شهر معطل کرده‌اند تا همه جا را قرمز بپوشند و به در و دیوار ریسه‌ و گل ببندند و رقاص‌ها و مطربها را جمع کنند تا وقت ورود کاروان برای اهانت و هتک حرمت چیزی کم نگذارند، باید از غصه دق کند و بمیرد! بعد از آن سه روز معطلی هم که معلوم نیست بعد از ورود کاروان به شام چه سر کاروان آورده‌اند که حضرت زین‌العابدین فرموده باشند ای کاش از مادر زاده نمی‌شدم و به شام برده نمی‌شدم! آخر شام از اول دست معاویه بوده، از ساعت اول بالای منبرهای این شهر سَبِّ علی‌ابن‌ابی‌طالب باب بوده، تبلیغات معاویه از اول خاک اهل این شهر را با کینه‌ی اهل‌بیت گِل کرده‌! شام با کوفه خیلی فرق داشته، اهل کوفه هر چه که بودند بالاخره اهل‌بیت را با نسبتی که با پیغمبر داشتند می‌شناختند ولی اهل شام به خون اهل‌بیت تشنه بودند، گوشت و پوستشان با دشمنیِ اهل‌بیت درآمیخته بود، حالا این حجم از دشمنی و کینه‌توزی را چطور باید روی سر اهل‌بیت خالی کرده باشند که وقتی یکی از حضرت سجاد پرسید کجا به شما خیلی سخت گذشت ایشان سه بار با تأکید فرموده باشند: الشام الشام الشام معلوم نیست شامی‌ها با آن قلبهای مالامال از کینه‌ی امیرالمؤمنین در مواجهه با بچه‌های علی چقدر دشمنی کرده‌اند، چقدر سنگ‌پرانی، چقدر فحاشی، چقدر رقاصی... اصلا معلوم نیست چقدر زخم به دل اهل کاروان انداخته‌اند... این مصیبتها یک طرف، آن مجلس یزید و چوب خیزران و... یک طرف. واقعا شام چه خبر بوده؟ به اهل‌بیت چی گذشته؟! یک روضه‌خوانی آمده بود پیش یکی از آقایان علما روضه بخواند. خواسته بود روضه‌ی مجلس این‌زیاد را بخواند اینجور شروع کرده بود: زینب بر مجلس ابن‌زیاد وارد شد! یک مرتبه آن عالم صدایش به گریه بلند شده بود و از حال رفته بود و صدا زده بود بس است بگویید روضه‌خوان بیشتر نخوانَد! از دور و اطراف صدا می‌آید هنوز که روضه‌خوان چیزی نخوانده آقا جواب می‌دهند ما اگر می‌فهمیدیم زینب کی بود همینقدر که به ما می‌گفتند بانوی به آن بلندمرتبگی را در مجلسی وارد کردند که ابن‌زیاد آنجا بود از غصه می‌مردیم. شأن زینب کجا و مجلس ابن‌زیاد کجا؟! آن آقای عالم پس اگر قرار بود روضه‌ی مجلس یزید را بخواند چی می‌گفت؟! واقعا یک چیزهایی خیلی بالاتر از فهم ماست، البته قرار هم نبوده که ما فهمش کنیم، چون اگر می‌فهمیدیم دراز به دراز توی روضه‌ها کنار هم می‌افتادیم و جان می‌دادیم. واقعا اگر قرار بود مصیبتهایی که سر کاروان آمده را درک کنیم امکان نداشت باز هم راست راست روی زمین خدا راه برویم. مصیبتهایی که آقا امام زمان درباره‌اش فرموده بودند: فلأندُبنَّکَ صَباحاً و مَساءً و لأبکینَّ بدلَ الدّموعَ دماً صبح و شام بر اسارت عمه‌ام زینب گریه می‌کنم، آنقدر که اشکهایم بدل به خون می‌شود.... ای کاش من واقعا روضه‌دار بودم و دهه‌ی اول صفر روضه‌های زینبی‌ام را داغ‌تر از هر روضه‌ی دیگری برپا می‌کردم تا شهر را داغدارِ آنچه کنم که اهل شام سر اهل کاروان آوردند....🖤🖤😭😭😭😭😭😭 آه ای آزاده‌ترین اسیرانِ عالم...💔 ✍ملیحه سادات مهدوی
◼️◼️◼️ اربعین شماره(2) ✍# شاعر : مداح_ اهل_ بیت _خانم_ بخشی 👌 : سلام علی ساکن کربلا سلام علی ساکن کربلا سلام علی کشته نینوا سلام علی آیت کبریا سلام علی سبط خیرالورا سلام علی ساکن کربلا 🥀🔳🥀 سلام علی جان جانان حسین سلام علی مهررخشان حسین سلام علی محور دین حق سلام علی رکن ایمان حسین سلام علی زاده مرتضی سلام علی شاه ایزد نما سلام علی کشته بی کفن سلام علی جان خیرالنسا سلام علی ساکن کربلا 🥀🔳🥀 سلام علی مهر گردون حسین سلام علی خفته درخون حسین سلام علی گوهر بندگی سلام علی زار و محزون حسین سلام علی رهبر شیعیان سلام علی سرور شیعیان سلام علی فخر خیرالبشر‌ سلام علی یاور شیعیان سلام علی ساکن کربلا 🥀🔳🥀 سلام علی تشنه جان داده را سلام علی شاه آزاده را سلام علی منشا لطف حق سلام علی شاه دلداده را سلام علی منشا    شوکتم سلام علی مایه ی    عزتم بدرگاه تو خادمت بخشی ام سلام علی اوج شخصیتم سلام علی ساکن کربلا 🥀🔳🥀 دگر باره شد  اربعین شما ملائک بود   دلغمین  شما چسان گویم ای شاهدسرجدا بودکعبه ام سرزمین شما سلام علی ای شه  تشنه لب سلام علی    شاهد  منتخب سیه پوش غمهای بی حدتان بود مهر گردون و شاه عرب سلام علی ساکن کربلا 🥀🔳🥀 سلام علی ای  امام  مبین سلام علی رهبر ملک دین فدای تووقبرشش گوشه ات سلام علی شاه اعلا نشین 🥀🔳🥀🔳🥀🔳
. در صحن امام حسین(ع)ساخته شده (س) بـوی بابا  بـر مشامم میرسد(2) عمه جان امشب امامم میرسد(2) می نشینم تا سحر در راه او بوسه میگیرم ز روی ماه او برجهان امشب پیامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد ------------- ای اسیران بشنوید آوای من میرسد امشب ز ره بابای من امشب آن ماه تمامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد -------------- ای یتیمان ناله وزاری کنید عمه زینب را شما یاری کنید برشما هردم سلامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍
. 🏴 بابا رسیده است بابا کنار دختر تنها رسیده است امشب دو کام تشنه به دریا رسیده است بابا رسیده است بابا جاااان... میگم به شامیا بدونن دیگه منو یتیم نخونن مسافرم اومده و بابام همین جاست حتی اگه سر بریده اگه به خاک و خون کشیده بابای من قشنگترین بابای دنیاست یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه یا ابتاه، یا حسین مهمان رسیده است کنج خرابه یک مه تابان رسیده است در دامن سه ساله ی گریان رسیده است مهمان رسیده است بابا جاااان... بزار بگم که این خرابه خونه ی وحشت و عذابه یه شب نشد بدون دردسر بخوابم یه گوشه از خرابه تنها تو رو صدا می زدم اما به جز کتک نداده هیچ کسی جوابم یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین پر در میاورم امشب ز رازهای تو سر در میاورم تو آمدی بهانه ی دیگر میاورم پر در میاورم بابا جااااان... بهانه ام این شب آخر میخوام برم کنار اکبر هر جا بری میخوام بشم همسفر تو برات می میرم گُل زهرا کارم تمومه جون بابا محاله دیگه جا بمونم از سر تو یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین
: 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴روضه_دفتری حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها نوحه ،زمزمه ،مرثیه اشعار تشییع و خاکسپاری سوم ،هفتم ،چهلم و سالگرد مراسم ختم ،و ترحیم ، 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 روضه_حضرت_زهرا_س ختم_مادر دفتری_حضرت_زهرا س 3 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🪷بر آینهٔ جمال داور صلوات🪷 🪷بر آبروی آل پیمبر صلوات🪷 🌴بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل🪷 از سوی خدا سوره کوثر صلوات🪷 (🤲دعای_فرج🤲) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعدد‌ما‌احاط‌بهی‌علمک 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 السلام‌علیک‌یا‌فاطمة‌الزهرا (س) (یازهرا)3 😭ای مدینه من دگر زهرا ندارم 🌴صورت خود را به دیوار می گذارم 🌴غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ 🌴ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ 🌴ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد 🍃بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد ...سیدا منو ببخشن یا صاحب الزمان.... 🌴غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید.. مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده... خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،، بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه... اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم.. ای مادر ای مادر 🌴اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود.. میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم... اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند آخ خدا مادرم را کجا میبرن گمانم برای شفا میبرن آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،، ای مادر ای مادر ای مادر دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بی‌بی دوعالم ناله بزنی... سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،، نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟ الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه.. میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده... صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان.. سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم.. وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه  طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین... (دشتی)🌴🙏🙏🙏👇 آخ.. 🌴فلک صبرو قرارم را گرفتی 🍃به شام تیره یارم را گرفتی 🍃علی میگفت زیر لب در آن شب 🌴همه دارو ندارم را گرفتی تا چشم علی من افتاد.. صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت.. 🍃آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان.. (بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..) 🍃سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند اباذر اومد، مقداد اومد، همراه علی جنازه رو برداشتند... قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ... امان امان 2 🌴رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن... بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند.. 🍃بخدا زهرا غریبه.. 🌴بخدا زهرا مظلومه.. (چرا) آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند.. 🌴علی بعد از تو یا زهرا غریبه 🍃در این دنیای فانی غم نصیبه 🌴تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم 🌴که ذکر من فقط امن یجیبه (اوج) 🖤کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی.. جنازه رو حرکت دادند.. سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه.. میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا) آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد.. مادر جوونشو بدرقه کرد 🍃منیم آنام حیالیدی مدینین مارالیدی 🌴یاواش گویون مزارینه گولو سینیب یارالیدی 🖤لای لای نّنّه ام 4 🌴الهی یانمیوم نِجّه شرارِ محنتُ غَمَه 🌴منیم آنام جوان اُلوب مدینه باتدی ماتَمه 🍃سَنی چوخ وروب لی یات ننه 🌴سَنه گوربانام یارالان ننه لای لای نّنّه ام
متن روضه درگذشت مادر و گریز حضرت زهرا سلام اله علیها فرزندان داغ دیده ، خانواده معزا ، آجرکم اله ، خدا به همه ی شما صبر بده ، داغ مادر دیدید جانسوزه ، اما ببینید این خیل جمعیت ، دوستان ، آشنایان آمدن به شما تسلیت گفتن اما دلها بسوزه برا غریب مدینه جده سادات ، آخه شبانه و غریبانه بدنش رو تشییع کردن ، امیرالمومنین دو لیف خرما روشن کرد جلو جنازه بدست حسن و حسین داد ، بچه ها میخوان گریه کنن آستین عربی به دندان گرفتن ، آهسته آهسته صدا میزنن - ای بضعه پیغمبر یافاطمه الزهرا هم قدری و هم کوثر یافاطمه الزهرا حورای خدا منظر یافاطمه الزهرا بنده وظیفه دارم از طرف خودم و حضار در این مجلس این مصیبت را تسلیت عرض نموده و متقابلا از لسان خانواده معزا از کسانی که با حضور در این مجلس ، نصب بنر و ارسال پیام با این خانواده همدردی نموده اند کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم. متن و اشعار ختم و ترحیم از ابتدا تا پایان مجالس در کانال بین الحرمین برای ارسال صوت متن مادحین بزرگوار جهت بارگذاری درکانال به ایدی های زیر 👇 مراجعه نمایید
مادرم رفتی ومن گریانم(ای مادر ای مادر) همچوشمعی زغمت سوزانم مادر دلم تنگه برات مادر فدای غصه هات (ای مادر ای مادر) رونق کاشانۀ ما از صفای مادر است قوّت بازوی من هم از قوای مادر است در کلاس عشق و ایثار و فداکاری و صبر شمع و پروانه کلاس ابتدای مادر است شیرۀ جانش به جانم جوهر رنگین بود هر چه دارم از وجود بی ریای مادر است خود شنیدم مرشدی در مکتبش گفت اینچنین بر هدف آنچه نشنید آن هم دعای مادر است گر قدم خواهی زنی برباغ فردوس برین بوسه بر پایش بزن در زیر پای مادر است حرمتش از حضرت باری نباشد کمترین چون رضای خالقت هم از رضای مادر است بانی هفت خط شعر من حسن بدری است شعر و جان ومال صبری هم فدای مادر است متن و اشعار ختم و ترحیم از ابتدا تا پایان مجالس در کانال بین الحرمین برای ارسال صوت متن مادحین بزرگوار جهت بارگذاری درکانال به ایدی های زیر 👇 مراجعه نماید
مجلس ترحیم مادر ختم، هفتم، چهلم... سبڪ : یامولا دلوم تنگ اومده... مهربونیات، یادم نمیره مادرم کاش یه بار دیگه،دست بکشے روے سرم بے تو زندگی، براے من درد آوره درد و غمتو، با جون و با دل میخرم مادر تویے آروم جون اے مهربون بازم کنار من بمون دنیاے منه، گرمے اون دستاے تو بارون میباره، همیشه از چشماے تو بدون تو که خوشے دنیا نمیخوام بهشتِ منه، مادر به زیر پاے تو مادر ، فداے روے تو مادر فداے تار هر گیسوے تو تنگه دل من یه بار منو صدا بکن درد منو با ،اشڪ چشات دوا بکن اے مهربونم، خواهشے دارم ازت از زیر خاکا، بازم برام دعا بکن مادر دلم تنگه برات مادر دلم تنگه براے خنده هات *◾دشتی جانسوز ختم مادر◾* *بنالید ای عزیزان بهرِ مادر* *که رفته از برِ من گنج و گوهر* *نشستم مرگ او کردم تماشا* *دوچشمم از غمش گردیده دریا* *سرو سامان ندارم وای بر من* *زِ دوریش گرفتم سر به دامن* *بیا مادر گره افتاده در کار* *ندارم در کنارم یار غمخوار* *الا ای روزگار با من نساختی* *نهال غم به جان من تو کاشتی* *فلک سامان من دادی تو بر باد* *بگو از غم دلم کی گردد آزاد* *شده ماتم سرا کاشانۂ من* *ببین غم سایه زد بر خانۂ من* *تمام حاصلِ من رفته در خاک* *زِ داغش قلب من گردیده صد چاک 🖤🖤🖤 *◾نوحۂ مراسم ختم مادر◾* *مرو مادر مرو مادر* *چه خاکی من کنم برسر* *مرو ای گرمیِ کاشانۂ من* *تو بوده ای چراغِ خانۂ من* *زِ بعدِ تو اسیرِ درد و داغم* *گُلی بودی که تو رفتی زِباغم* *مرو مادر مرو مادر* *چه خاکی من کنم برسر* *تو بودی تک ستارهِ آسمونم* *برایت روضۂ مادر بخونم* *ندارم من بدون تو بهایی* *به دردِ این دلم بودی دوایی* *مرو مادر مرو مادر* *چه خاکی من کنم برسر* *همه آمال من رفته چو برباد* *عجب داغی فلک بر قلبِ من داد* *غم مادر برایم بس گران است* *غمت سنگین ترین دردِجهان است* *مرو مادر مرو مادر* *چه خاکی من کنم برسر* *شبِ جمعه بیایم بر مزارت* *بیا یک بارِ دیگر بر دیارت* *بریزم اشک حسرت برسرِ سنگ* *فلک بختِ سیاهم را زده رنگ* مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر مادر 🖤🖤🖤🖤🖤
                                       واحد حضرت رقیه (سلام الله علیها)      سبک:از صلابت ملت و کنج این خرابه شده ای خدا سرای من عمه جان بیا میهمان آمده برای من لحظه های آخر است وجان به لب رسید میهمان من ببین که نیمه شب رسید یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2) ای پدر ببین هردو پایم شده پر آبله گم شدم پدر نیمه شب بین راه ز قافله آنقدر صدا زدم بیا عموی من مادرت رسید وبوسه زد به روی من یا ابتا، من الذی ایتمنی(2) کنج این خرابه شده نیمه شب مطاف من دور راس تو ای پدرجان ببین طواف من حق دختری در این سرا ادا کنم جان خود به مقدم پدر فدا کنم یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2)                      یوسف حق پرست(غریب)
تک حضرت رقیه (علیه السلام)   امشب در خرابه من وَ بابای غریبم آمد نیمه ی شب بر ملاقاتم حبیبم بابای غریبم       غم گشته نصیبم وای وای(2) امشب عمه زینب میهمان بهرم رسیده دختر نیمه ی شب با سر بابا که دیده رنگ از رخ پریده     مهمانم رسیده وای وای(2) ای جان رقیه بر روی نیزه نشسته ای بابا چرا پیشانی ماهت شکسته ای جان رقیه     مهمان رقیه وای وای(2) امشب شام هجران است و شام ارتحالم امشب عمه زینب جان زهرا کن حلالم در شام وصالم    عمه کن حلالم وای وای(2)                                                                            یوسف حق پرست(غریب)
Halabikom.mp3
10.28M
مداحی ٫٫حَلَبیکُم٫٫ گروه نجوا تنظیم کننده :جواد مکرمی کربلایی اکبر راشد کربلایی محسن نیک ضمیر ذاکر اهل بیت کربلایی سجادپاشایی
نوحه حضرت رقیه(س) زمزمه نوحه ای گل ناز و مه جبینم - نازنین دخترغمینم گریه کمتر کن ای رقیه - لاله از ماه تو بچینم می کنی ذره ذره آبم گل من پرشکسته شدی تو ای بلبل من یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ عمه جان با تو من بگویم-ای همه شوروآرزویم جان عمه بده جوابم - درکجا رفته پس عمویم بر دلم کی خبر زیاران می رسد عمه جان کی سفر به پایان می رسد یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ آخر عمر من رسیده -چشم دنیا دیگه ندیده نیمه شب دردل خرابه - دختری با سر بریده آمدی حاجتم روا شد ای پدر نیمه شب درد من دوا شد ای پدر یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ یوسف حق پرست(غریب
🎤🥀 روضه_اربعین  اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم   دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود همین جاغرق درغم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده  ببین مویم سپید و قد خمیده قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... آخ کاروان رسید کربلا.... این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن اما اما اما آی کربلائیا..... روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری در آغوش میکشید ناگهان بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب چه سازم یا کریم رو سوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جز دختر سه ساله ات ای مهربان من از من مپرس حال دل آن سه ساله را در گوشه خرابه برفت از کنار من صل الله علیک یا ابا عبدلله
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته می دونی چرا؟ بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!  غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟ دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند…….               شاعر: علیرضا شریف سرت روی نیزه انگار تکون خورده رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند روی نی سرت رو جا به جا می کردند بابایی حسینم،بابایی حسینم بعد تو ماها رو به اسیری بردند بابا گوش تو بگیر دست شمر و زجر و حرمله سپردند نمیدونی درد این کبودی ها رو طعم رد شدن از تو یهودی ها رو بابایی حسینم،بابایی حسینم حالا که بابا جون مرهمی ندارم زخمات و میبندم با لباس پاره ام دیگه قصه ی زخم سرم بمونه سوختن لباس و معجرم بمونه بابایی حسینم،بابایی حسینم خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….   الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭