2. می باره بارون.mp3
3.53M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
میباره بارون
روی سرِ مجنون
توی خیابون رویایی
میلرزه پاهاش
بارونیه چشماش
میگه خدایی تو «آقایی »
#اوج
من مانوسم
با حرمت آقا
حرم تو والله
برام بهشته ...
انگار دستی
اومده و از غیب
روی دلم اینجور
برات نوشته :
کربلا ، کربلا ،کربلا
اَلَّلهُمَّ الرزُقنا
کربلا ، کربلا ،کربلا
اَلَّلهُمَّ الرزُقنا
#آرام
می دونم آخر
میرسه یه روزی
کنارِ تو آروم ، بگیرم
با چشمای تر
یا که توی هیئت
یا وسطِ روضه ،« بمیرم »
#اوج
یادم میاد
که مادرم هر شب
منو میاوردش
میونِ هیئت
یادم میاد
مادرِ من ، با اشک
می گفت : تو رو کُشتن
توو اوجِ غربت
کوچیک بودم
که مادرم ،
حِرز تو گردنم می کرد
وقتی مُحرم میومد
لباس سیاه
تنم می کرد
#آرام
بزرگترای من ، منو
به مجلسِ تو بُرده ان
هوامو داشته باش، آقا
منو به تو سپرده ان
#سینه_زنی_کربلا
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
_اربعین امام حسین
سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها
ای خاک کربلا ای خانه ی محن
با من بگو کجاست قبر امام من
ای سرزمین غم ای خاک لاله گون
با من بگو چه شد آن جسم غرق خون
ای حسینم ای حسینم ای ضیائهر دوعینم
اینجا دم غروب در بین گریه ها
با تازیانه من از تو شدم جدا
بار دگر اخا من را صدا بزن
گم کرده ام تو را ای پاره پاره تن
ای حسینم.....
باور نمیکنم هستم کنار تو
دستم رسیده بر خاک مزار تو
با اشک دیده ام خاک تو تر کنم
حاشا که من دگر بی تو سفر کنم
ای حسینم......
ای بی کفن چنین با تو روا نبود
آیا به کربلا جز بوریا نبود
غسل تن تو شد با خون حنجرت
آب مزار توست از اشک خواهرت
ای حسینم....
#اربعین
#زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
4_5926845583313601782.mp3
3.63M
بدرقه زائر کربلا
#هر که میگوید حسیـــــن زیـــــنب دعایش میکند
#شور چاوشی بدرقه زائر
دارم میرم به کربلا، بشم کبوتر حرم ....... منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، آب بریزین پشت سرم ......منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، من با دعای مادرم ...... منم به آرزوم رسیدم
حالا چی می خوام از خدا، دیگه شدم حاجت روا
مارو طلبیده حسین ،برا حرم کربلا
سلام کرببلا ...... سلام کرببلا
همین خوبه امام رضا، امروز و فردا میکنه .... منم به آرزوم رسیدم
بیاد ببینید که آقام، داره گره وا می کنه ..... منم به آرزوم رسیدم
داد می زنم وقتی داره، برگمو امضا می کنه...... منم به آرزوم رسیدم
کار خودشو کرده آقا، کرببلا جور شد برام ....منم به آرزوم رسیدم
اون همه سلام بر حسین، رسیده جواب سلام
سلام کرببلا ..... سلام کرببلا
دارم می رم توی حرم ،با اولین نگاه بگم...... منم به آرزوم رسیدم
سرم رو بالا بگیرم، برم تو قتلگاه بگم ..... منم به آرزوم رسیدم
غریب مادربخونم، کنار خیمگاه بگم ......منم به آرزوم رسیدم
دل منو این روضه ها، بروی لبم این دعا
حالا که میمیرم یه روز، اون روز باشم کرببلا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#بدرقه_زائر
این دل تنگم عقده ها دارد گوئیا میل کربلادارد
ای خدا بنگرکوفیان را در کشور اسلام کشور قرآن
ای خدا مارا کربلایی کن امت مارا نینوایی کن
می روم بینم درکجا زینب شِکوه ازشمر بی حیا دارد
می روم بینم در کجا لیلا نو عروسش را در بغل دارد
می روم بینم در کجا عباس هر دو دست از تن جدا دارد
می روم بینم در کجا اکبر تیرُ در پیکر از جفا دارد
می روم بینم در کجا اصغر تیر حرمله بر گلو دارد
می روم بینم قاسم داماد در کجا دست درخون حنا دارد
این دل تنگم عقده ها دارد گوئیا میل کربلادارد
شاعر:حاج حبیب الله معلمی
#سینه_زنی_امام_حسین_ع
این دل تنگم عقده ها دارد - میثم مطیعی.mp3
1.83M
این دل تنگم عقده ها دارد -
میثم مطیعی.
#امام_حسین_ع
#بانوان_خادم
005 Bedoon e To.mp3
5.66M
تویی اون که با اسمت جون می گیرم
منم اون که بدون تو می میرم
.
خدا خواسته که سایه ت رو سرم باشه
شبانه روز حواسم تو حرم باشه
.
فقط وابسته به این دربارم
محاله از تو دست بردارم
آخه خیلی دوست دارم
.
حسین جانم حسین جانم حسین جان
.
بیا با تربت پاکت پاکم کن
زیر پای عزادارات خاکم کن
.
شبیه اون کبوتر که پرش ریخته
غم و غصه یه عالم رو سرش ریخته
.
ببین دور از تو چه قدر بیچاره م
محاله از تو دست بردارم
آخه خیلی دوست دارم
.
حسین جانم حسین جانم حسین جان
.
تو لیلایی همه عالم مجنونه
همه خلقت به اسم تو مدیونه
.
کسی قدر تو رو والله نمیدونه
ولی دستی ازت کوتاه نمی مونه
.
با تو از عطر خدا سرشارم
محاله از تو دست بردارم
آخه خیلی دوست دارم
.
حسین جانم حسین جانم حسین جان
2. صوتی دلم میگیره.mp3
3.39M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
مداح محترم جناب آقای
#محمد_حسین_حدادیان
این همه زائر می بینم
دلم می گیره ...
دلم می گیره ...
آقام حسن
یه دونه زائرم نداره
دلم می گیره ...
نه گنبدِ طلا
حتی علَم نداره
دلم میگیره ...
حتی آقام
شعر قدم قدم نداره
قدم قدم ، با یه علم
یه شب میریم
تووصحن زیبای حسن
به زودی توو ، صحنِ آقام
میریم یه مشایه
با کلی سینه زن
جانم حسن ، جانم حسن
جانم حسن
جانم حسن
جانم حسن ...
تا چشمت افتاد
ورودیه بابِ قبله
تا اومدی سلام بدی
یادِ حسن باش
نه بابِ قبله ای داره
نه حتی صحنی
تموم میشد غریبیِ
آقامون ای کاش
تصورش کن
توو باب قبلهی حسن
وایسی ان شاالله
تصورش کن
آروم آروم اشک میریزی
میری پایین پا
تصورش کن
دست ادب به سینه میگی
سلام آقا
سلام آقا
که الان توو ، بقیع هستم
دخیلم رو
به بابُ القاسمت بستم
حسن جانم
بذار عشقت
توو قلب نوکرت باشه
قرار ما
توو صحن مادرت باشه
غلط گفتم
که چیزی توی کاسه ام نیست
منو دست ِ ،حسین دادی
حواسم نیست
حسین جانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم
⇦🕊شعر خوانی و توسل جانسوز _ ویژۀ بازگشت خاندان آل الله به شهر مدینه _حاج حسین رجبیه ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
نمی دانم چه بر سر خامۀ عنبر فشان دارد
که خواهد سّری از اسرارِ پنهانی عیان دارد
به مدح دخترِ زهرا مگر خواهد سخن گوید
که با نغمات منصوری انا الحق بر زبان دارد
به آهنگِ حسینی مدحِ بانویِ حجازی را
به صد شور و نوا خواهد بر عالم رایگان دارد
چه بانو آن که او را نورِ حق در آستین باشد
چه بانوآنکه جبریلش سرش در آستان دارد
حیا بندِ نقابِ او ، بُوَد عفت حجابِ او
ز عصمت آفتاب او مکان در لا مکان دارد
بیا عصمت تماشا کن که از بهرِ خریداری
در این بازار یوسف هم کلافُ و ریسمان دارد
نبوت شانِ پیغمبر ولایت در خوره حیدر
نه این دارد نه آن اما نشان از این و آن دارد
تکلّم کردنش را هر که دیدی فاش می گفتی
لسانِ حیدری گویا که در طیِ لسان دارد
نگویم من بُوَد مریم کنیزِ مادرش زهرا
اگر راضی شود او مریم ش منت به جان دارد
ای که اخلاص درآمیخته با ایمانت
صبر و ایثار درآویخته از دامانت
روحِ روحانیِ تو از دم روح القدسیس
نفسِ رحمانیِ تو از نفسِ رحمانت
ای خدایِ عظمت قبلۀ مردانِ خدا
بانویِ هر دو جهان جانِ جهان قربانت
زینبی "زینِ اَبی" عالمۀ فاضله ای
تو که هستی که ستوده ست تو را یزدانت
چه مبارک سحری داشت علی با زهرا
شبِ قدری که درخشید رُخِ تابانت
شبِ میلادِ تو آنگاه که خندید حسین
تازه شد روحِ شفاعت زِ لبِ خندانت
هر کرامت که علی داشت بُوَد در خورِ تو
هر فضیلت که حسن داشت بُوَد شایانت
گفت مولا به نمازِ شبت از من کن یاد
چه نمازیست تو را اهلِ دعا قربانت
آن شب که در خرابه نمازِ نشسته خواند
آن شب که ریخت خونِ دل از دیدۀ ترش
آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را
با گریه خاک ریخت بر اندامِ لاغرش
آن شب که کرد صرفِ نظر از غذایِ خویش
تا کودکان گرسنه نخوابند در برش
هفت آسمان خروش برآورد کیست این؟
این زینب است یا که پدر یا که مادرش
گردون به یادِ فاطمه افتاد تا که دید
زینب نماز خواند و خاکی ست معجرش
سوغات از برای پیمبر ز شهرِ شام
مویِ سپید بود و کبودیِ منظرش
از بس در آتش غم آب گشته بود
آمد برای دیدن و نشناخت شوهرش
گفت عبدالله:
مویِ سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به خونِ حسینم خریده ام ....
عبدالله نبودی از بالا تل نگاه کردم ... دیدم نیزه دار با نیزه داره میره تو گودی .. بی نیزه بر می گرده ... شمشیر دار با شمشیر می رفت .. بی شمشیر بر می گشت ...
صدا زد حسین : ......
بی حیایی که بر آن سینۀ پاکِ تو نشست
#بازگشت_به_مدینه
•یکٌه وتنها شدی...
سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
یکّه و تنها شدی اسیر اَعْدا شدی
دیدم که تیرت زدن افتادی و پاشدی
بابا خودم دیدم زدن سنگی به ابروهای تو
عمامه افتاد از سرت خونی شده موهای تو
نیزه زدن، چقد اینا پست و بَدن
غریب گیرت آوردن و
همه به سمتت اومدن
جانِ منی، آیه ی قرآن منی
هم سر و سامان منی
«واویلتا، واویلتا...»
ورق ورق شد تنت بابا کو پیراهنت
زیر سُم اسباشون به هر طرف بردنت
یه عدّه از راه اومدن به سمت تو عصازنون
به جای نیزه میزنن به جسم تو زخمِ زبون
زخم زبون دلت رو کرده پُر زِخون
شمر اومده تو قتلگاه خداکنه بیاد بیرون
شمر لعین رو سینه ی بابام نشین
خنجرتو بذار زمین..