eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 【 تـوسـل روز چهـارشنبـه 】 💦بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ💦 🍃🌸یا اَبَا الْحَسَـنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَـرٍ اَیُّهَـا الْکاظِـمُ یَابْنَ رَسُـولِ اللهِ یا حُجَّـةَ اللهِ عَلى خَلْقِـهِ یا سَیِّـدَنـا وَ مَـوْلانـا اِنّـا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکَ اِلَى اللهِ وَ قَـدَّمْنـاکَ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهـاً عِنْـدَاللهِ اِشْفَـعْ لَنا عِنْـدَالله 🍃🌸یا اَبَا الْحَسَـنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسی اَیُّهَـا الرِّضـا یَابْنَ رَسُـولِ اللهِ یا حُجَّـةَ اللهِ عَلى خَلْقِـهِ یا سَیِّـدَنـا وَ مَـوْلانـا اِنّـا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکَ اِلَى اللهِ وَ قَـدَّمْنـاکَ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهـاً عِنْـدَاللهِ اِشْفَـعْ لَنا عِنْـدَالله 🍃🌸یا اَبا جَعْفَـرٍ یا مُحَمَّـدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَـا التَّقِىُّ الْجَـوادُ یَابْنَ رَسُـولِ اللهِ یا حُجَّـةَ اللهِ عَلى خَلْقِـهِ یا سَیِّـدَنـا وَ مَـوْلانـا اِنّـا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکَ اِلَى اللهِ وَ قَـدَّمْنـاکَ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهـاً عِنْـدَاللهِ اِشْفَـعْ لَنا عِنْـدَالله 🍃🌸یا اَبَا الْحَسَـنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّـدٍ اَیُّهَـا الْهـادِى النَّقِـىُّ یَابْنَ رَسُـولِ اللهِ یا حُجَّـةَ اللهِ عَلى خَلْقِـهِ یا سَیِّـدَنـا وَ مَـوْلانـا اِنّـا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکَ اِلَى اللهِ وَ قَـدَّمْنـاکَ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهـاً عِنْـدَاللهِ اِشْفَـعْ لَنا عِنْـدَالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 • • •🍀❣🍀 تاخراسان راهی نیست...✋ دست بر سینه و عرض ادب ⚘بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌⚘اللّهُمَّ صَلِّ عَلی ⚘علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى ⚘الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ⚘و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ ⚘و مَنْ تَحْتَ الثَّرى ⚘الصِّدّیقِ الشَّهیدِ ⚘صلاةً کَثیرَةً تامَّةً ⚘زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً ⚘کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک ‌.... ⚘خدایا درود فرســـت بر ⚘علی ابن موســــی الرضا؛ ⚘امام با تقوا و پاک ⚘و حجّت تو برهرکه روی زمین است ⚘و هر که زیر خاک؛ ⚘آن راستگوی شهید؛ ⚘رحمت بسیار و تمام، ⚘بابرکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم؛ ⚘چنان بهترین درودی که بر یکی از اولیائت فرستادی... زیباترین خاطره هامان نگفتنے‌ست خوشبختے‌ یعنے تو زندگیت امام رضا رو دارے‌.. 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا علیه السلام 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبر از تو نیومد ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ... 🌱سلام بر گوشه‌ی روشن قبایت که آسمان را بر ما زمینگیران دوری‌ات می‌تکاند. سلام بر تو و بر ریسمان مهربان دستانت که تنها راه نزول ملکوت آسمان‌ها بر برهوت غفلت زمین‌اند... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. ╭━═━⊰🌸☘️🌸⊱━═━╮ ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
۸ (حضرت زهرا س) ‏(۱آتش زدن درب خانه) امشب دل من پر زده تا شهر مدینه سوزم ز غم حیدر و بانوی حزینه یا فاطمه جانم۳ ای پاره ی قلب نبی و حیدر کرار روزت شده از کینه ی دشمن چو شب تار یا فاطمه جانم۳ بعد از نبی دست علی از کینه ببستند پهلوی تو را پشت در خانه شکستند یا فاطمه جانم۳ بر زخم علی دشمن دیرینه نمک زد نامرد تو را از ستم و ظلم کتک زد یا فاطمه جانم۳ می سوخت از این صحنه حسن نور دو عینت می زد به سر و سینه از این داغ حسینت یا فاطمه جانم۳ آن دم نگه زینب تو بود به حیدر بابا بنگر پشت در و ناله ی مادر یا فاطمه جانم۳ آتش زده این ظلم همه حاصل زینب می سوخت از این داغ و مصیبت دل زینب یا فاطمه جانم۳
Moghadam-GolchinHaftegi1384[13].mp3
7.85M
🌿❣﷽❣🪴 🌿🌱🍃🪴 🌿🌱🪴 🌿🪴  🌿 🏴: سلام،نوحه مناجات باامام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف درفاطمیه سلام الله علیها ☆«یازهراسلام الله علیها»☆ ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم آقا درد و دل زیاده از کجا برات بگویم تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم تورو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم آرزومه وقت مُردن سر رو شونه هات بذارم دیگه بسه این جدایی کِی میشه آقا بیایی با نوای دل میخونم مهدی زهرا کجایی عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تورو دارم باشه منتظر میمونم بیایی سر مزارم تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم اما با این همه دوری ندیده تورو خریدم آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم دیگه خسته شدم از بس عکس جمکران خریدم ☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆ ☆«یاعلی🌴مدد»☆ 🌿 🌿🌱🪴 🌿🌱🍀🪴🍃💐
4_5767092638356342635.mp3
9.65M
اجرا ایام 🎤 ‍ هم پَریشانِ حُسینم هم پَریشانِ حسن ای بِقُربانِ حسین و ای بِقُربانِ حسن روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آنِ یکی آنِ حسن هرشبی که فاطمه بر روضه‌ها‌مان می‌رسَد هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن نه که دنیا ، دینمان را هم کریمان می‌دهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیرِ ایوانِ نجف دیدم که روزی می‌رسد یاحسن جان می‌نویسم زیرِ ایوانِ حسن هرکجا رفتیم دیدم کار دستِ مجتبی است بشکند دستم نباشد گر به دامانِ حسن نه که تنها این دوشب کُلِ محرم می‌شویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمانِ حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت : می‌رود جانِ حسین و می‌رود جانِ حسن نعره شد : إن تَنکرونی فأنا ابنُ المُجتبی" تیغ را چرخاند و گفت این است طوفانِ حسن شد حسن یک ضربه زد اَزرق همانجا شد دوتا نعره زد عباس ؛ ای جانم به قربانِ حسن روضه‌های ما همه لطفِ امام مجتبی است شُکر هرشب می‌روم در زیرِ بارانِ حسن پیشِ زهرا آبرو داری کنیم و آوریم... هِی گلاب و دسته گُل یادِ یتیمانِ حسن (حسن لطفی
« یاضامن آهو »وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَن: متن روضه خوانی به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)- سید مهدی میرداماد علی نشسته كنار بستر،قربونش برم آقامُ ،خدا هیچ مردی رو به روز علی نندازه،بخدا من دو بیتی های پیوسته رو برات می خونم هر چی جلوتر می ریم ناله ات بیشتر می شه،   همین كه بهتری الحمدالله جدا از بستری الحمدالله همین كه در زدم دیدم دوباره تو در پشت دری الحمدالله   این یكی دو روز آخر خودش در و باز كرد،گفت:بذار این عقده تو دل آقام نمونه،من و پشت در ببینه،جان حضرت زهرا بخیل نباشی ناله تو رها كن،   همین كه بهتری الحمدالله جدا از بستری الحمدالله همین كه در زدم دیدم دوباره تو در پشت دری الحمدالله انگار دنیارو بهم دادن شنیدم یادی از دُردانه كردی   فاطمه من مسجد بودم اما مثل اینكه خبرایی تو خونه بوده،چه خبر؟پیداست!   شنیدم یادی از دُردانه كردی و موی دخترت را شانه كردی نگفتم استراحت كن عزیزم شنیدم كارهای خانه كردی   كی گفت پاشی خونه رو جارو بزنی،الله اكبر،كنایه فهما   تو دیگر با حجابت خو گرفتی   حرفای شب شهادتی نیست،ها،حرفای دم بستر علی ه،   به چندین علت از من رو گرفتی گمان كردی ندیم زیر چادر چگونه دست بر پهلو گرفتی   صورت تو نشونم نمی دی،بازوت و نشونم نمی دی،سینه تو نشونم نمی دی،نمی تونی قد خم تو از علی پنهان كنی،   جواب حرف هایم شد همین نه   دیدی آدم كلی حرف می زنه،آخرش می گه همین   غریبه بودم اما این چنین نه   خیلی این عاطفیه   جواب حرف هایم شد همین نه غریبه بودم اما این چنین نه ببینم قصد رفتن كه نداری نرو ،جان امیرالمؤمنین نه   فایده نداره،آروم نمی تونم بخونم،شب جمعه است،همین و بشنو یا علی،یه جوری گریه كن ، انگار امشب شب شهادته   شنیدم بسترت را جمع كردی وبا سختی پرت را جمع كردی شنیدم آب دادی به حسینت حواس دخترت را جمع كردی   روضه بخونم برات،كانون توجه،تو خونه ی زهرا،زینبه،راه می رن تو خونه،همه نگاه به زینب می كنن،آخه پرستار زینبه،یه حرفی بزنم،بخدا شب جمعه ای یه،از درون دارم می سوزم،یه حرفی برات بزنم،نمی دونم چقدر می تونم این حرف و باز كنم،چقدر از من پذیرایی می كنی،با ناله ات،قربون این زینب برم،كه از چهار ساله گی پرستار شد،بگم،اما بمیرم براش،پرستار هركی شد باالاخره رفت،از هر كی پرستاری كرد،داغش به دلش موند،فقط امام سجاد زنده موند،اما هركی رو زینب پرستاری كرد،تنهاش گذاشت،از هر پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهن زینب مونده،من یكی یكی جلو می رم،صبركن،بهت می گم،اون وقت،سه چهار ساله با مادر پرستاری رو یاد گرفت،می دونی پرستاری رو كی یاد گرفت،وقتی پیغمبر تو بستر اُفتاد،می دید مادرش هی دور باباش می چرخه،پرستاری می كنه،اما از این پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهنش موند،یادش موند،تو اوج مصیبت پیغمبر،مادرش یه لبخند زد،بعدها فهمید این لبخند یه سرّی داشت،بعداًفهمید پیغمبر به بی بی این جوری وعده داد بود،دخترم گریه نكن،فراق بین منو تو خیلی طول نمی كشه،بعد از نود و پنج روز فهمید این خنده چی بوده،یه بار از مادر پرستاری كرد،از هرپرستاری من یه خاطره بگم،دلشو داری؟،شب جمعه است،چه خاطره ای بگم،دخترم بیا بشین باهات حرف دارم،عجب پرستاریه،دخترم این بقچه رو باز كن،این كفن اول مال منه،می دی بابات علی منو كفن كنه،ببین چه خاطره هایی،یه دونش آدم و می كشه،كفن دوم  مال بابات علی ه،می دی داداش حسنت بابا تو كفن كنه،كفن سوم،مال داداشت مجتبی است،باید بدی حسین،یه دفعه دید این بقچه داره جمع می شه،یه پیراهن و رو دست گرفته،آخ كربلا،شب جمعه است،كربلا، اینم یه خاطره، از یه پرستاریه دیگه برات خاطره بگم،مادره شم رفت،چند سال طول كشید از باباش پرستاری كرد،یه خاطره ام از بابا بگم،اون شب همه جمع بودن،صدا زد بچه های زهرا بمونن،بقیه برن،زینب یه طرف،اُم كلثوم یه طرف،حسین یه طرف امام حسن یه طرف،زینب یادش نمی ره،داداش عباس اُمد بره از اتاق بیرون،بابا صداش زد،بابا تو بمون پسرم،صدا زد بابا من كه بچه ی زهرا نیستم،بذار برم،خجالتم نده،زینب این خاطره رو یادش می ره مگه،خودش با چشم خودش دید،دست حسین و تو دست عباس گذاشت بابا،یه روزی می آد،حسینم و كربلا تنها می ذارن، حسین.. من نمی دونم هر خاطره ای رو برا زینب ورق می زنی،یه سرش كربلا و حسین ه،باباشم رفت، حالا شده پرستار برادراش، داداش بزرگتر هم رفت،با جگر پاره رفت،با بدن سوراخ سوراخ شده رفت،اما خدا رو شكر تو این یكی زینب خیلی ندید چه جوری رفت،اما همه اینها كنار،من می خوام یه پرستاری رو امشب بگم،خیلی ها رو كنار گذاشتم، روضه ،روضه آماری،به اصطلاح روضه خونها،یعنی می تونی آمار بدی ،دونه دونه جاهایی كه زینب پرستاری كرده،تنهایی وایستاده،اما من همه رو حذف می كنم،یه پرستاری دیگه ام كرد،اونم آخرش رفت،اما این یكی ، یه جور دیگه دل زینب
وآتیش زد،اگه مادرش و پرستاری كرد،باباش بود،داداشاش بودن،اگه باباشو پرستاری كرد،دو تا داداشاش بودن،اگه گفتی كجا بریم،یه جایی كه بی برو برگرد،جواب بدن،اگه داداشاش و پرستاری كرد،هر كدوم به یه نوعی زینب و آروم كردن،اما از خرابه ی شام،برای دختر سه ساله سنگ تموم گذاشت،چرا؟هر جایی رقیه رو زدن ،خودشو انداخت رو این دختر،آی،آخه تو امانت حسینمی،شب آخرچیكار كرد،وای وای بگم كجا پرستاری كرد،بگم كجا،اون جایی كه دید دارن با چوب خیزران می زنن،هی جلو چشای رقیه رو گرفت،این بچه چیزی نبینه،اما وقتی سر بریده رو بغل كرد،اما این لبا چرا پاره است،حسین….   خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است اگر خونی شده لب های خشكت گمانم جای چوب خیزران است   حالا دستاتو بیار بالا سفره دار امشب حسین و زینب اند،شب توبه است،شب آمرزش گناهانه،كی بهتر از زهرا،كدوم سفره بهتر از سفره عزای بی بی،چه اسمی بهتر از نام حسین،دست تو بیار بالا،به زهرا و بچه های زهرا،به حسین زهرا،الهی العفو  
‍ ‍ روضه و توسل جانسوز ویژه فاطمیه️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ نام تو را نوشتمُ پشت جهان شکست 2 آهسته ازغم تو،زمین و زمان شکست پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین گفتم که فاطمه،کمر آسمان شکست هجده بهار دیدی و درسوگ تو،دلم بعد ازهزاروسیصد وچندین خزان شکست ای دل بسوز و بشکن،تا باوارت شود حتما دری که سوخته را می توان شکست باهر دری که بعد نگاه تو باز شد انگار در گلویِ علی استخوان شکست2 حسینِ،ثمرۀ وجود مادرِ،تو حدیث کساء وقتی ابی عبدالله اومد محضر بی بی،اجازه بگیره،سوال کرد کیا هستن؟* اِنّي اَشَمُّ رايَحَهَ جَدّي*بی بی وقتی فرستادش بااین خطالب:* یا ثَمَرَةَ فُؤادی * حسینشُ اینجوری صدا زد"و*یاقُرَّةَ عَیْنی*مادر همۀ بچه هاشو دوست داره، اما هر کدومُ یه جور دوست داره" همه رو یجور دوست داره همه رو یه اندازه دوست داره؛ اما بعضی دوست داشتنا فرق داره" من از مدینه می خوام *ببرمت کربلا ..* چند جا تو مدینه بی بی یادِ کربلا کرد" (حسینِ شش هفت سالِ هنوز نه کربلایی هست نه) اما بی بی یاد کربلا کرد، چند جا یاد کرد . کجاها یادِ کرد؟ اون وقتی که زینبش رو صدا کرد،کفن ها رو داد به زینب؛کفن اول مالِ منِ دخترم، میدی بابات علی، (تصور کن یه دختر چهارساله) کفن دوم مالِ بابات علیِ، میدی داداش حسنت یه روزی؛ کفن سوم مالِ برادرت حسنِ ؛ وقتی بقچه رو بست زینب مات و متحیّر(اینو من میگما : خوب خدا رو شکر حسینم سالمِ ... حسینم هست ، حتما من زودتر ازحسین میرم که کفنِ حسینُ به من نسپرده)اما یه مرتبه دید یه پیراهن رو داد تو بقل زینب . زینبم یه روزی میاد کربلا .. الله اکبر .. حسینت ازت جدا میشه،به جایِ من پیراهنُ بهش بده ... زیر گلوشُ ببوس زینب ..." این یه جا یاد کربلا کرد ... یه جا دیگه ش رو بگم معطلت نکنم ... یه جا دیگه هم یاد کربلا کرد وقتی شبِ آخر همه حرف هاشو به علی زد ... همه وصیتاشو گفت ... مادرِ ما همه حرفاشو زد ... همه وصیت هاشو به علی گفت ... یه نفسی کشید ... یه آهی کشید ... صدا زد لاتَنسی قَتیلِ الاعَدا حسینمُ تشنه می کشن .... حواست به حسینم باشه علی ... از بابام شنیدم بین دو نهر آب ... هی صدا میزنه العطش ... حسین ... بریم کربلا . میان عاشق ومعشوق رمز بسیاراست چو یار ناز نماید شما نیاز کنید ... مادر مدینه دو جا یاد کربلا کرد و یاد حسین کرد حسینشم تلافی کرد ... دو جا سراغ دارم یادِ مادرش افتاد ... یاد مدینه افتاد بگم یا نه؟ یه جا اون لحظه ای بود ... (یا صاحب الزمان من معذرت میخوام) یه جا وقتی پیراهن عربیش رو بالا زد .... وقتی تیر حرمله به قلبش خورد فَرَمَاه حَرملَةُ سَهمٌ مَسمومٌ محدَّدُ ثَلاثُ شُعَبٍ.. هر کاری کرد تیرُ از روبرو دربیارِ نشد .... کمرشُ خم کرد .... (حالا چرا حرف مدینه شد؟؟؟) وقتی سینه ش سوراخ شد ... مقتل میگه : فَجَرّدَ کَلمیزاب .... عین ناودون از سینه ش خون میریزه ..... دیدن دو دستی زیر خون ها رو گرفت ... هی میمالید به محاسنش .... (چی می گفت ؟؟) می گفت منُ مدینه کشتن .... اون روزی که مادرمُ تو کوچه ها زدن ..... وای ....... خدایا همین یه دونه آدمُ میکشه ... رحمت خدا به این ناله ها .... یه جا دیگه هم یاد مادرش کرد .....بگذریم ...بزار ادامه ش رو بگم هی محاسنش رو به خون خودش خضاب کرد ... اما دیگه نتونست رو اسب بمونه ... همچین که اومد از رو اسب بیفته دیدن زیر لب میگه :*بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...* هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب ...... حسین ...... ای خدا به این مادرُ پسر ... به زائر پهلو شکستۀ کربلا فرج امام زمان را برسان ..... ▫️سید مهدی میرداماد